قره داغین وبلاقی

سلام دوسلار خوش گلیب سیز

شکل گیری قره‌داغ در دوران صفویه

شهرستان وسیع اهر در دهه ۶۰ خورشیدی

امروزه قره‌داغ دقیقاً به مجموع محال‌های دیزمار،اسپیران،رودقات شرقی،اصلاندوز،ازومدول،دو دانگه،چهار دانگه،یافت،دیکله،ورگهان،مئشه پاره،کیوان،گرمادوز،منجوان،حسن آباد ،مواضعخان،اهر و کلیبر گفته می‌شود. گرچه هریس و بدوستان تا چندی پیش تابع شهرستان اهر بودند،اما جزو محال‌های قره‌داغ به حساب نمی‌آیند.از نظر وسعت محال‌های دیزمار و گرمادوز بزرگترین و محال‌های ورگهان و دو دانگه کوچکترین محال قره‌داغ می‌باشند. اما قبل از صفویه در هیچ منبع تاریخی از این منطقه تحت عنوان "قره‌داغ" یاد نشده است. زیرا قبل از صفویه محال‌های فوق تابع تومان‌های مرند، پشکین و تبریز بودند و از نظر اداری و سیاسی هیچگونه همبستگی بین همه آنها برقرار نبود.گرچه اهالی محال های فوق در سده دوم هجری قمری از قیام جاودانیان یا سرخ جامگان حمایت میکردند اما در هیچ منبعی از یک واژه واحد نظیر قره داغ جهت توصیف محال های فوق استفاده نشده است.در منابع دوره صفویه برای اولین بار با واژه قراجه داغ مواجه میشویم.از این رو دوزال را می‌توان هسته مرکزی قره‌داغ به حساب آورد. ابتدا به الیاس خلیفه دوم در دوزال امارت دیزمار سپرده شد.در دوره‌های بعدی به تدریج حکومت محال‌های دیگر به قلمرو فرمانروایی خلفای دیزمار از قبیل کوتوال قلعه تاریخی قهقهه در هوراند و ... داده شد و قره‌داغ گسترش یافت.قره‌داغ  در اصل قلمرو حکومت خلفای دیزمار در دوره صفویه می‌باشد. قره‌داغ  درست بعد از مرگ نادر شاه افشار به خان نشین تبدیل شد.بنیانگذار این خان نشین (محمد ) کاظم خان از  نسل خلفای دیزمار ارسباران بود که در سال 1747 میلادی خان نشین قره‌داغ به مرکزیت اهر را اعلام کرد.با مهاجرت محمد قلی‌خان از قره‌داغ به قره‌باغ در سال 1828 میلادی خان نشین قره‌داغ پایان پذیرفت.دلیل این مهاجرت اختلاف خان قره‌داغ با شاهزاده عباس میرزا در مورد اسکان جنگ زدگان آن سوی ارس در قره‌داغ بود.از این رو قره‌داغ نظیر سایر لغات رایج در دوره صفویه نظیر شاهسون و قزلباش از اجزاء کاملاً همگون تشکیل نشده است،بلکه قره‌داغ واژه‌ای بوده که همه مردمان محال‌های فوق را صرف نظر از کوچنده ، شهری ،روستایی ،لهجه،محل سکونت و  ... متحد می‌کرد.حتی همین تعبیر را می‌توان به قره‌باغ در آن سوی ارس نیز تعمیم داد.قره‌داغ عامل اتحاد و همبستگی بین مردمان آرازبار جنوبی و قره‌باغ  عامل اتحاد و همبستگی بین مردمان آرازبار شمالی بوده و  واژه جغرافیایی قره‌داغ در دوره صفویه به فرهنگ جغرافیای ما اضافه شده است. امروزه این همبستگی در انتخابات مجلس و شوراهای اسلامی شهرهای ارومیه-تبریز-نهران-مرند و هادیشهر که جمعیت قره داغی های آنها قابل ملاحظه است بخوبی دیده میشود.لازم به ذکر است که واژه قره باغ قبل از صفویه در منابع تاریخی آمده است.چنانچه حمدالله مستوفی قزوینی در زمان سلطان محمد خدابنده در کتاب نزهت القلوب می نویسد:

"از قراباغ تا تبریز به طریق اهر از کنار ارس که حدود قراباغ است تا تاجروان پانزده فرسنگ..."

به احتمال قوی با الهام از واژه قره باغ به طرف مقابل آن در  زمان صفویه قره داغ گفتند که از اتحاد محال های فعلی تشکیل گردید.زیرا قبل از صفویه محال های مزبور از یک مرکزیت تبعیت نمی کردند.برخی از آنها تابع مرند و مشکین و برخی تابع اردبیل و تبریز بودند.اما در زمان صفویه برای اولین بار این واژه آنهم برای دیزمار و منجوان بکار رفت.تاسیس خان نشین قره داغ بعد از مرگ نادرشاه افشار این واژه را قوت بخشید.امروزه پشت کوههای مشرف به تبریز-مرند-محال رودقات غربی و محال گرگر که از شمال به رود ارس و از شرق به هریس-مشکین شهر و دشت مغان ختم میشود قره داغ نامیده میشود.

زبان امروزی ساکنین قره داغ ( ارسباران ) و خلاصه ای از تاریخچه آن

زبان امروزی ساکنان قره داغ ( ارسباران ) ترکی آذربایجانی می‌باشد که در نقاط مختلف آن با لهجه‌های گوناگون تلکم می‌شود. زبان نوشتار و رسمی آذربایجان در بیشتر دوره‌های تاریخی آن، زبان ترکی بوده‌است. اکثریت قریب به اتفاق نوشته‌ها و آثار مردم این منطقه نیز در دوره‌های مختلف به فارسی و ترکی بوده ‌است.زبان ترکی دارای تاریخ بیش از هفت هزار ساله در جهان است که دارای گویشهای مختلف آذربایجانی ، استانبولی ، ترکمنی ، ازبکی ، یاقوتی ، چاووشی ، اویغوری ، چینی ، قرقیزی ، آلبانیائی ، بلغارستانی و ... هستند.

 آنها از شرق آسیا تا اروپا و حتی آمریکا گسترانیده شده اند و مجموعاً 360 میلیون نفر از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند که بعد از زبانهای چینی ، هندی ، انگلیسی و اسپانیائی و بالاتر از زبانهای عربی و فارسی بعنوان پنجمین جمعیت دنیا محسوب می شوند.

در جهان اسلام نیز زبان ترکی با 300 میلیون نفر متکلم ، بیشترین تعداد را دارد و حتی بالاتر از زبان عربی قرار دارد. بعد از زبان ترکی ، زبانهای عربی ، اردو و فارسی بیشترین تعداد مسلمانان را تشکیل می دهند.

در ایران نیز بیش از 30 میلیون نفر ترک در آذربایجانغربی و شرقی ، اردبیل ، همدان ، زنجان ، قزوین ، تهران ، خراسان ، فارس و دیگر نقاط ایران بصورت پیوسته یا پراکنده زندگی می کنند.

از نظر زبانشناسان ، زبان ترکی زبانیست شکرین ، بغایت زیبا و دلنشین و اصیل و قانونمند با ریشه ای هزاران ساله. تمام قواعد و گرامر این زبان هنری و شکری موزون و مبتنی بر ملودی است تا جائیکه بعضی زبانشناسان ، اختراع آنرا فوق بشری و اعجاز گونه و اعجاب انگیز خوانده اند.

زبانشناس نامی ، Man Muller ، انگشت به دهان از عظمت فوق بشری زبان ترکی ، چنین سخن می راند: «زمانیکه ما زبان ترکی را با دقت و موشکافانه می آموزیم با معجزه ای روبرو می شویم که خرد انسانی در عرصه زبان آنرا آفریده است». Herman Vanbery از نظر زیبائی و کمال ، جایگاه آنرا بالاتر از زبان عربی می داند. «نیکیتا هایدن» زبانشناس نامی آلمانی و عضو مؤسسه اروپائی یوروتوم ، با شک و شبهه نسبت به خلق زبان ترکی توسط فرمولهای پیچیده توسط اندیشمندان می گوید: «انسان در آنزمان قادر به خلق چنین زبانی نبوده ، یا موجودات فضائی این زبان را خلق کرده اند و یا خداوند به پیامبران خود ، این عالیترین کلام ارتباطی را هدیه کرده است».

در زبانشناسی تطبیقی ، فصل بسیار جذاب ، شیرین و علمی اتیمولوژی ، به ریشه شناسی کلمات بصورت علمی می پردازد. می توان بوسیله علم اتیمولوژی ، تأثیر زبانهای مختلف روی هم را دید. زبان غالب ، زبانی است که توانمند بوده و زبان دیگر را تحت سیطره خود درآورده است ، طوریکه گاهی زبان مغلوب به گویشی از زبان غالب تعبیر می شود ، مانند زبان فارسی که بنا به آخرین نتائج علمی و تحقیقاتی سازمان یونسکو بعنوان 33 مین گویش زبان عربی معرفی شد و بصورت زبانی مستقل پذیرفته نشد.

تأثیر زبانها روی هم گاهی برای دو زبان همسایه جغرافیائی اتفاق می افتد ، مانند زبان عربی و فارسی. گاهی برای دو زبان همسایه ادبی پیش می آید ، مانند زبان انگلیسی و فارسی که هر دو از زبانهای هند و اروپائی اند. اما گاهی یک زبان با درنوردیدن قله های زمان و مکان ، همه را به تسخیر می کشد ، مانند زبانهای ترکی و انگلیسی.

زبان ترکی بعنوان کهنترین زبان دنیا با متکلمانی که شرق و غرب عالم را تحت حاکمیت خود درآورده بودند ، جا پائی در تمام زبانهای دنیا دارد. شاید زبانی وجود نداشته باشد که تحت تأثیر این زبان قرار نگرفته باشد. البته این تأثیر در کنار گستردگی جمعیتی و وسعتی حکومت ترکان ، ناشی از توانمندی و زیبائی و قانونمندی زبان ترکی نیز بوده است.

برای بررسی میزان تأثیرگذاری زبان ترکی بر زبانهای صاحب نام جهان کافیست به گزارش سال 2002 مؤسسه A.M.T تحت مدیریت برجسته ترین زبانشناسان اروپا و آمریکا نظری داشته باشیم. طبق این گزارش:

20% واژگان انگلیسی

 40% واژگان ایتالیائی

 17% واژگان آلمانی

 10% از واژگان فرانسوی

 از زبان ترکی گرفته شده اند. زبانی که بتواند در آنسوی عالم چنین نفوذی در زبانهای غیر همنوع (ترکی از زبانهای اورال ـ آلتای و زبانهای مذکور از زبانهای هند ـ اروپائی) داشته باشد ، بی تردید تأثیر عظیمی روی زبان همسایه خود ، پارسی ، خواهد داشت. دو قوم همسایه مانند ترک و فارس که صدها سال باهم زندگی کرده و در کنار هم بوده اند و با هم وصلت نموده اند ، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی روی هم تأثیر نزدیک و متقابل داشته اند و این تأثیر متقابل فرهنگ ها اجتناب ناپذیر می باشد. از جمله این تأثیرات ، می توان به تأثیر فرهنگ ، آداب و رسوم ، اصطلاحات ، مثلها ، متلها ، داستانها ، لغات و حتی قیافه اشاره داشت که اکثراً با ازدواجها وارد فرهنگ دیگر می شود. در حدود یک پنجم لغات زبان فارسی را نیز لغات ترکی تشکیل می دهند.تأثیر زبان ترکی بر فارسی در تاریخ اجتناب ناپذیر است بطوریکه John Perry ، مورخ نامی ، می نویسد: «همانگونه که زبان عربی بعنوان زبان مبلغین اسلام تأثیر زیادی روی فارسی داشته است، پس تعجب آور نیست که زبان ترکی بعنوان زبان مبلغین شیعه ، تأثیر ژرفی در فارسی داشته باشد» زبان ترکی اکنون در تمام جهان جای خود را پیدا کرده است و بعنوان کاملترین زبان در بسیاری از صنایع پیشرفته جا پا باز کرده است. مثلاً

 پیچیده ترین سیستم عامل کامپیوتری OS 2/8 و windows زبان ترکی را بعنوان پایه فونتیکی قرار داده اند ، یا اینکه تمام اطلاعات ارسالی از رادارهای جهان به سه زبان انگلیسی ، فرانسوی و ترکی علایم پخش می کند. کلیه سیستمهای اویونیکی و الکترونیکی هواپیماهای تجاری از سال 1996 به اینطرف به سه زبان انگلیسی ، فرانسوی ، ترکی در کارخانه بوئینگ آمریکا مجهز می شوند. کلیه سیستمهای جنگنده قرن یعنی «جی.اس.اف» به دو زبان انگلیسی و ترکی در 7000 فروند در حال ساخت است.زبان ترکی و یا به بیان کلی ، زبانهای اورال ـ آلتای در تقسیم بندی زبانهای دنیا یکی از خانواده های گسترده و متنوع را در کنار خانواده زبانهای هند و اروپائی تشکیل می دهند. زبان ترکی ـ صرفنظر از انواع گویشهای آن ـ جزو زبانهای کوتاه صائت التصاقی است. این زبان مانند زبانهای هند و اروپائی به قسمتهای جزئی تر تقسیم می شود. یکی از آنها زبان ترکی با گویش آذربایجانی است.

*تاریخچه ی قره داغ ( ارسباران ) 

ارسباران یک ناحیه کوهستانی است که درشمال استان آذربایجان شرقی و جنوب رودخانه ارس واقع شده است، ترسیم حدّ ومرزقاطع برای آن، باتوجه درموقعیت طبیعی وجغرافیائی که دارد درعمل واجد پاره ای دشواریهاست، دلیل براین امر آن است که اولاً ارسباران منطقة کوهستانی ازنوع تپه ماهور بوده ودراغلب نقاط به جهت صعب العبور بودن راه ها، تشخیص موقعیت بخش های مختلف آن نسبت به هم مشکل می باشد. ثانیاً استفاده از کلیشه و تعریف مرزهای آن به ایالات وشهرستانهای اطراف هم گویای واقع نبوده ومصداق دور باطل. بناءً بهترین وقابل فهم ترین روش جهت ترسیم محدودة ارسباران، تعیین سرحدّات آن و پیراستن ومنقّح نمودن خاک آن از غیرارسباران است، برای نمونه درسرحدّ شرقی آن محال ارشق و دشت مغان جزوخاک ارسباران نیست و درسرحدجنوبی آن محال بدوستان.که امروزه شهرستان هریس نامیده می شود. کثرت تپه ها وکوهها درمنطقه ارسباران و واقع شدن آنها درتیررس دید همسایگان ازچهارجهت اصلی،  نوعاً سبب بروز تصّورات متفاوتی از آن شده است، شاهسونها وتاتهای اطراف مشکین شهر این منطقه را ازدامنه های سبلان که نگاه می کنند رویه ای از تپه ها وکوه های درهم تنیدة سخت وتفته را درمقابل دارند که انبوهی وخشونت نهفته درسیمای هویدای آن، از اسرارلطافت و طراوت آن روی نهان حکایت نمی کند. اهالی بدوستان هم از بلندای کوه های بزغوش جزانبوهی کوهها وسیمای آفتاب زدة آن تصوّری از این منطقه اسرارانگیز وزیبا نمی توانند داشته باشند. همین اوصاف سبب شده است نه تنهاهمسایگان شرقی و جنوبی، بلکه هرتازه واردی این منطقه را قره داغ نامند.

آن روی قره داغ، امّاحرف وحدیث دیگر دارد، شادابی وخرمی درکوه ها وتپه هایش موج می زند ومراتع وجنگلهایش پوشیده ازدرختان وگیاهان سرسبزاست .این سیمای دیگری از همان  آب وخاک است که ازسرحدّات شمالی قابل رویت بوده واهالی جمهوری آذربایجان این دیوارة سبزرا درپس ارس می توانند نظاره وتحسین کنند.

ارسباران عنوان جدیدی است که بکارگیری آن درعمل شیاع قره داغ را درمحل از سرزبانها انداخت. بااین حال در اغلب متون رسمی ومکاتبات اداری بعداز انقلاب مشروطیت، ارسباران رایج گردیده و بعدازآن تاریخ کمتر دیده شده این منطقه رادراسنادرسمی و دولتی قره داغ و یا قره جه داغ نامیده باشند. گفته شد قره داغ وصفی است که همسایگان شرقی ساخته وپرداخته کرده و به یادگارگذاشته اند ساکنین دشت مغان واطراف مشکین شهر هنوز هم بی هیچ تبعیض واستثنائی این لفظ را بکارمیبرند. بااین توضیح که قره درلسان ترکی دلالت برانبوهی وکثرت ودرهم تنیدگی می کند.

همانطوریکه طبیعت اسرارآمیز قره داغ درسیمای چندگانة کوهستانهای آن متجلی گردیده است تاریخ دیرپای آن هم اززوایای متفاوت قابل بررسی می باشد. مهمترین واقعه درتاریخ اهرارسباران تمرکزجنگهای ایران وروس درحوزه آن می باشد، جنگی مستمر وتمام عیار که بخش اعظم تدارکات وافراد قشون ایران ازاین نواحی تامین می شده است، نکته جالب توجه نقش فرماندهی عطا اله خان (آتاخان) ایلخان شاهسون درپیشبرد اهداف جنگ مذکوراست که سالیان دراز دررکاب مرحوم عباس میرزای ولیعهد، قره داغ اهر را به مرکز مقاومت ومقابله با روسها تبدیل کرده بود. علی ایحال اگرایرانی ها درجنگ باروسها بازنده نمی شدند! اگر عباس میرزای ولیعهد جوانمرگ نمی شد! واگرعمارت باشکوه عطاخان شاهسون درروستای ساطی میزان برپای می ماند! گوشه ای از بزرگی وافتخار تاریخ این مرزبوم را می توانستیم بسیاربهتر وبیشترازاین که هست بفهمیم، بعداز جنگ ایران وروس شاید وقوع انقلاب مشروطیت مهمترین رویداد تاریخی درایران باشد، که فرزندان این خطه درهردوجبهة  آن واقعة عظیم، صحنه گردان بوده اند، دریکطرف رحیم خان چلبیانلو ودرطرف دیگر ستارخان  قره داغی راداریم، اولی برضد انقلاب یک تنه ایستاده بود ودومی سردارملت وانقلاب لقب گرفته بود، و سرنوشت کشور درآن مقطع به نتیجة رویارویی این دومرد بزرگ تاریخ وابسته شده و بدینسان قره داغ گرانیگاه سرنوشت ایران گردیده بود.

 ستار خان و باقر خان

  لشکرکشی بزرگ یپریم ارمنی به  اهر ومقاومت رحیم خان دربرابر وی شایدنقطه عطف تاریخ ایران بوده باشد که درخاک پاک این خطه رقم می خورد، می گوینداگر قدرت شصت تیرهای مدرن افرادیپریم نبودند! واگر شاهسونها خلف وعده نکرده بودند! چه بسا طومارمشروطیت ومشروطه خواهی دراهرپیچیده  می شد وتاریخ کشور اینگونه که هست نوشته نمی شد.

رحیم خان شکست می خورد، ودرارک تبریزکشته می شود اماتاریخ قره داغ پایان نمی پذیرد این بار امیرارشد نامی از طایفه حاج علیلو درقلب تاریخ کشورمی تازد وصاحب نام وآوازه  می شود، معروف است بعداز جنگ با سیمیتقو تصمیم به فتح تهران را داشت، آن هنگام که شاه جوان قاجارمضطرب وپریشان بوده وژنرال آیرون ساید انگلیسی باهمکاری رضاخان میرپنج وسیدضیاء طباطبائی نقشة شوم کودتا را برای کشور تدارک می دیده اند.

وقایع تاریخی ازاین دست بیانگر نقش بااهمیت مردم این سامان درتاریخ ایران است بطوریکه تاریخ ارسباران به تنهائی بخش مهمی ازتاریخ معاصرکشوررا بازگو می کند. بااین اوصاف داخل شهراهردرمواجهه با چنین رویدادهائی کاملاً آگاه بوده است درسایه امنیت واقتدار رؤسای طوایفی که همواره بعنوان حاکمان قره جه داغ منسوب می گشتند فعالیت اقتصادی  دامنه داری را دنبال وثروت اندوزی نمایند، درواقع شهراهر درمقایسه بادیگر شهرهای همسطح، یک طبقه منسجم ازثروتمندان وزمینداران را داشته است که درطول سالیان نسل اندرنسل ثروت ومنزلتشان محفوظ بوده است. معروف است بعد از غارت اردبیل که  این بارشاهسونها رحیم خان را هم درکنارخود داشته اند، برخی همراهان نقشة حمله به اهر  را هم می کشیده اند که بامخالفت آشکار آقاخان نصرت الملک مواجه می شوند. موضوعی  که خود رحیم خان نیز هرگز تمایلی بدان نشان نداده و سبب آزردگی خاطر شاهسونها ازوی  شده است. بدینسان بود که مردم اهر درصلح وآرامشی چنین پایدارمی توانستند ازمجموع ظرفیتها وقابلیتهای نهفته بهره ها ببرند. بیش ازهزار روستای آبادوپررونق از منتهی الیه خداآفرین گرفته تا قلب محال خاروانا، فقط به بازار اهرجهت دادوستد دسترسی داشته اند، کاروانسراهای داخل شهر هرروز پذیرای مردمی بوده اند که محصولاتشان را برای فروش درمراکزمتعدد تجاری شهر عرضه می کردند، علاوه بربازار سرپوشیده اهر که تقریباً بنای آن دست نخورده باقی مانده است راسته سه دکانلار وراسته مسجدسفید به اضافه محلة  قلعه قاپوسی ازمراکز مهم دادوستد در اهر بشمارمی رفته است. همچنین وجود بازارهای به اصطلاح تخصصی که محلّ تجمّع اصناف وپیشه های خاصّی بوده اند، ازجملة آنها می توان به بازار مسگران (مسگرخانه)، بازارکلاه دوزان، راسته آهنگران، میدان دواب، میدان تره بار  و . . . که هرکدام به تنهائی حکایت ازحجم بالا وقابل توجهی ازعرضه وتقاضادربازاراهر داشته ودلالت بر نوعی ازانضباط شهری و اعمال مدیریت عمومی صحیح دراجتماع آن دوران می نموده است.

 **  خاک قره داغ (اهر)  **

 ای خوشا خاک قراداغ که خلد ایین است

بوسه گاه ملک و مهبط حورالعین است

عرش با ان عظمت سجده کند برخاکش

 زانکه ارامگه شیخ شهاب الدین است

 منابع :

www.aharri.com

www.ahari-ha.blogfa.com

 www.arasbaran.net

آرتیغین اوخوماخ
جمعه 18 فروردین 1396
بؤلوملر : قره داغ - اهر ,

فاصله شهر اهر تا مراکز استان ها

نام شهر

مسافت (کیلومتر)

 

اراک

846

 

اردبیل

۱۵۰

 

ارومیه

389

 

اصفهان

1128

 

اهواز

1277

 

ایلام

948

 

بجنورد

1428

 

بندر عباس

2200

 

بوشهر

1736

 

بیرجند

1885

 

تبریز

۹۸

 

تهران

702

 

خرم آباد

906

 

رشت

567

 

زاهدان

2180

 

زنجان

370

 

ساری

954

 

سمنان

917

 

سنندج

646

 

شهرکرد

1231

 

شیراز

1613

 

قزوین

544

 

قم

830

 

کرج

656

 

کرمان

1671

 

کرمانشاه

782

 

گرگان

1087

 

مشهد

1594

 

همدان

628

 

یاسوج

1455

 

یزد

1310

آرتیغین اوخوماخ
جمعه 18 فروردین 1396
بؤلوملر : قره داغ - اهر ,

تاریخچه اهرارسباران

هرکس خواسته درمورد شهراهرچیزی بنویسد ویا تحقیقی بکند بایک تناقض آشکار روبرو شده وانتظاراتش برآورد نگردیده است، زیرا داخل شهر هیچ اثری ازآن همه آوازه که درتاریخ خوانده، یا ازپدران خود شنیده، به چشم نمی خورد. و بدینسان درشگفت می ماند از اینکه همة آن وقایع وخاطرات را ساختة اوهام و تصورات اذهان مبالغه پرداز قلمداد نماید؟! پس شهر اهر درنفس خود به تنهائی نمی تواند تجلیگاه آن همه حشمت وشهرت بوده باشد، باید به ارسباران رفت و دروسعت آن اندیشه کرد:

ارسباران یک ناحیه کوهستانی است که درشمال استان آذربایجان شرقی و جنوب رودخانه ارس واقع شده است، ترسیم حدّ ومرزقاطع برای آن، باتوجه درموقعیت طبیعی وجغرافیائی که دارد درعمل واجد پاره ای دشواریهاست، دلیل براین امر آن است که اولاً ارسباران منطقة کوهستانی ازنوع تپه ماهور بوده ودراغلب نقاط به جهت صعب العبور بودن راه ها، تشخیص موقعیت بخش های مختلف آن نسبت به هم مشکل می باشد. ثانیاً استفاده از کلیشه و تعریف مرزهای آن به ایالات وشهرستانهای اطراف هم گویای واقع نبوده ومصداق دور باطل. بناءً بهترین وقابل فهم ترین روش جهت ترسیم محدودة ارسباران، تعیین سرحدّات آن و پیراستن ومنقّح نمودن خاک آن از غیرارسباران است، برای نمونه درسرحدّ شرقی آن محال ارشق و دشت مغان جزوخاک ارسباران نیست و درسرحدجنوبی آن محال بدوستان.که امروزه شهرستان هریس نامیده می شود. کثرت تپه ها وکوهها درمنطقه ارسباران و واقع شدن آنها درتیررس دید همسایگان ازچهارجهت اصلی،  نوعاً سبب بروز تصّورات متفاوتی از آن شده است، شاهسونها وتاتهای اطراف مشکین شهر این منطقه را ازدامنه های سبلان که نگاه می کنند رویه ای از تپه ها وکوه های درهم تنیدة سخت وتفته را درمقابل دارند که انبوهی وخشونت نهفته درسیمای هویدای آن، از اسرارلطافت و طراوت آن روی نهان حکایت نمی کند. اهالی بدوستان هم از بلندای کوه های بزغوش جزانبوهی کوهها وسیمای آفتاب زدة آن تصوّری از این منطقه اسرارانگیز وزیبا نمی توانند داشته باشند. همین اوصاف سبب شده است نه تنهاهمسایگان شرقی و جنوبی، بلکه هرتازه واردی این منطقه را قره داغ نامند.

آن روی قره داغ، امّاحرف وحدیث دیگر دارد، شادابی وخرمی درکوه ها وتپه هایش موج می زند ومراتع وجنگلهایش پوشیده ازدرختان وگیاهان سرسبزاست .این سیمای دیگری از همان  آب وخاک است که ازسرحدّات شمالی قابل رویت بوده واهالی جمهوری آذربایجان این دیوارة سبزرا درپس ارس می توانند نظاره وتحسین کنند.

ارسباران عنوان جدیدی است که بکارگیری آن درعمل شیاع قره داغ را درمحل از سرزبانها انداخت. بااین حال در اغلب متون رسمی ومکاتبات اداری بعداز انقلاب مشروطیت، ارسباران رایج گردیده و بعدازآن تاریخ کمتر دیده شده این منطقه رادراسنادرسمی و دولتی قره داغ و یا قره جه داغ نامیده باشند. گفته شد قره داغ وصفی است که همسایگان شرقی ساخته وپرداخته کرده و به یادگارگذاشته اند ساکنین دشت مغان واطراف مشکین شهر هنوزهم  بی هیچ تبعیض واستثنائی این لفظ را بکارمیبرند. بااین توضیح که قره درلسان ترکی دلالت برانبوهی وکثرت ودرهم تنیدگی می کند.

همانطوریکه طبیعت اسرارآمیز قره داغ درسیمای چندگانة کوهستانهای آن متجلی گردیده است تاریخ دیرپای آن هم اززوایای متفاوت قابل بررسی می باشد. مهمترین واقعه درتاریخ اهرارسباران تمرکزجنگهای ایران وروس درحوزه آن می باشد، جنگی مستمر وتمام عیار که بخش اعظم تدارکات وافراد قشون ایران ازاین نواحی تامین می شده است، نکته جالب توجه نقش فرماندهی عطا اله خان (آتاخان) ایلخان شاهسون درپیشبرد اهداف جنگ مذکوراست که سالیان دراز دررکاب مرحوم عباس میرزای ولیعهد، قره داغ اهر را به مرکز مقاومت ومقابله  با روسها تبدیل کرده بود. علی ایحال اگرایرانی ها درجنگ باروسها بازنده نمی شدند! اگر عباس میرزای ولیعهد جوانمرگ نمی شد! واگرعمارت باشکوه عطاخان شاهسون درروستای ساطی میزان برپای می ماند! گوشه ای از بزرگی وافتخار تاریخ این مرزبوم را می توانستیم    بسیاربهتر وبیشترازاین که هست بفهمیم، بعداز جنگ ایران وروس شاید وقوع انقلاب مشروطیت مهمترین رویداد تاریخی درایران باشد، که فرزندان این خطه درهردوجبهة  آن واقعة عظیم، صحنه گردان بوده اند، دریکطرف رحیم خان چلبیانلو ودرطرف دیگر ستارخان  قره داغی راداریم، اولی برضد انقلاب یک تنه ایستاده بود ودومی سردارملت وانقلاب لقب گرفته بود، و سرنوشت کشور درآن مقطع به نتیجة رویارویی این دومرد بزرگ تاریخ وابسته شده و بدینسان قره داغ گرانیگاه سرنوشت ایران گردیده بود.

آرتیغین اوخوماخ
جمعه 18 فروردین 1396
بؤلوملر : قره داغ - اهر ,

ستار خان و باقر خان


 لشکرکشی بزرگ یپریم ارمنی به  اهر ومقاومت رحیم خان دربرابر وی شایدنقطه عطف تاریخ ایران بوده باشد که درخاک پاک این خطه رقم می خورد، می گوینداگر قدرت شصت تیرهای مدرن افرادیپریم نبودند! واگر شاهسونها خلف وعده نکرده بودند! چه بسا طومارمشروطیت ومشروطه خواهی دراهرپیچیده  می شد وتاریخ کشور اینگونه که هست نوشته نمی شد.

رحیم خان شکست می خورد، ودرارک تبریزکشته می شود اماتاریخ قره داغ پایان نمی پذیرد این بار امیرارشد نامی از طایفه حاج علیلو درقلب تاریخ کشورمی تازد وصاحب نام وآوازه  می شود، معروف است بعداز جنگ با سیمیتقو تصمیم به فتح تهران را داشت، آن هنگام که شاه جوان قاجارمضطرب وپریشان بوده وژنرال آیرون ساید انگلیسی باهمکاری رضاخان میرپنج وسیدضیاء طباطبائی نقشة شوم کودتا را برای کشور تدارک می دیده اند.

وقایع تاریخی ازاین دست بیانگر نقش بااهمیت مردم این سامان درتاریخ ایران است بطوریکه تاریخ ارسباران به تنهائی بخش مهمی ازتاریخ معاصرکشوررا بازگو می کند. بااین اوصاف داخل شهراهردرمواجهه با چنین رویدادهائی کاملاً آگاه بوده است درسایه امنیت واقتدار رؤسای طوایفی که همواره بعنوان حاکمان قره جه داغ منسوب می گشتند فعالیت اقتصادی  دامنه داری را دنبال وثروت اندوزی نمایند، درواقع شهراهر درمقایسه بادیگر شهرهای همسطح، یک طبقه منسجم ازثروتمندان وزمینداران را داشته است که درطول سالیان نسل اندرنسل ثروت ومنزلتشان محفوظ بوده است. معروف است بعد از غارت اردبیل که  این بارشاهسونها رحیم خان را هم درکنارخود داشته اند، برخی همراهان نقشة حمله به اهر  را هم می کشیده اند که بامخالفت آشکار آقاخان نصرت الملک مواجه می شوند. موضوعی  که خود رحیم خان نیز هرگز تمایلی بدان نشان نداده و سبب آزردگی خاطر شاهسونها ازوی  شده است. بدینسان بود که مردم اهر درصلح وآرامشی چنین پایدارمی توانستند ازمجموع ظرفیتها وقابلیتهای نهفته بهره ها ببرند. بیش ازهزار روستای آبادوپررونق از منتهی الیه خداآفرین گرفته تا قلب محال خاروانا، فقط به بازار اهرجهت دادوستد دسترسی داشته اند، کاروانسراهای داخل شهر هرروز پذیرای مردمی بوده اند که محصولاتشان را برای فروش درمراکزمتعدد تجاری شهر عرضه می کردند، علاوه بربازار سرپوشیده اهر که تقریباً بنای آن دست نخورده باقی مانده است راسته سه دکانلار وراسته مسجدسفید به اضافه محلة  قلعه قاپوسی ازمراکز مهم دادوستد در اهر بشمارمی رفته است. همچنین وجود بازارهای به اصطلاح تخصصی که محلّ تجمّع اصناف وپیشه های خاصّی بوده اند، ازجملة آنها می توان به بازار مسگران (مسگرخانه)، بازارکلاه دوزان، راسته آهنگران، میدان دواب، میدان تره بار  و . . . که هرکدام به تنهائی حکایت ازحجم بالا وقابل توجهی ازعرضه وتقاضادربازاراهر داشته ودلالت بر نوعی ازانضباط شهری و اعمال مدیریت عمومی صحیح دراجتماع آن دوران می نموده است.

آرتیغین اوخوماخ
جمعه 18 فروردین 1396
بؤلوملر : قره داغ - اهر ,

نام اهر از کجا سرچشمه گرفته است؟

سرزمین وسیع ارسباران به مرکزیت اهر یکی از زیباترین مناطق کشور پهناور ایران محسوب میشود این منطقه که شامل شهرستانهای اهر و کلیبر میباشد به علت قدمت تاریخی و تمدن کهنش و پوشش زیبای گیاهی "جنگلهای معروف ارسباران"هنوز هم مورد لطف هیچ دولتمردی قرار نگرفته . نه تنها در حال حاضر بلکه از زمانهای قدیم این بی توجهی وجود داشته چنانکه در زمان صفویه بدلیل توجه پادشاهان صفوی به شهر های اردبیل و تبریز این شهر را از غافله رونق و پیشرفت عقب انداختند.وجه تسمیه اهر: مورخان در مورد علت نامگذاری این شهر به اهر به موارد گوناگونی اشاره کرده اند از جمله اینکه نام این شهر در قدیم میمند بوده چنانچه نویسنده کتاب حدود العالم در سال 375 ه.ق از اهر بنام میمند نام برده و این منطقه را منطقه ای بسیار آباد توصیف کرده استبعضی دیگر از مورخان در مورد نام اهر اینگونه بیان کرده اند که اهر از کلمه ا ه ر "بفتح الف و سکون ه" که در زبان عربی معنی درخت ون را میدهد.گرفته شده است. چرا که در این منطقه خوش آب و هوا بعلت وفور درختان ون به این نام نامیده شده است .که بعدها اهر نام میگیرد.چنانکه در قرون اولیه اسلامی از آن بنام اهریج یاد شده استعده ای دیگر از مورخان نیز نام این شهر را ریشه در عقاید مذهبی آنان دانسته چنانکه کلمه اهر را از کلمه هر و هور که بمعنای خورشید میباشد و نشان دهنده مذهب مهر و هور پرستی این منطقه دارد . همچنانکه اسامی مناطق وابسته به این شهر تایید کننده این موضوع میباشد مناطق زیر موید مهر پرستی این مناطق در دوران قدیم میباشدبخش هوراند: همان اهورا وند است به معنای مکان خورشیدبخش خروانق : به معنای نگهبان خورشید میباشدو.............. در قسمتهای بعدی به تاریخ ارسباران و طبیعت بکر این منطقه و قلعه های زیادی که در این دیار واقع شده اند خواهیم پرداخت. قلعه معروف بابک خرمدین در این منطقه قرار داردلازم به توضیح است چون مطالب فوق از تخصص نویسنده خارج است امید آن میرود ایرادات و اشکالات آنرا اعلام تا در همین مکان تصحیح گردد باتشکر و امتنان . پیروز و سر بلند باشید


حدود ارسباران

 

سرزمین وسیعی که از شمال به رود ارس و از مشرق به مشکین شهر و مغان و از جنوب به سراب و اوجان و از مغرب به مرند و تبریز محدود است "قره داغ یا قراجه داغ" ارسباران نامیده میشود که یکی از شهرستانهای مهم و معمور آذربایجان ؛ و از حیث کثرت نفوس و دهات در ردیف بزرگترین تقسیمات کشور میباشد .( ستار خان قراجه داغی در همین منطقه بدنیا آمده) که بعدا راجع به این موضوع اشاره خواهیم داشت.

 

 جنگل مشهور ارسباران

 

در بیشتر نقاط غربی و شمالی جنگلات قدیمی وجود دارد که دهات و ایقان - وینق - آئینه لو و حسن آباد و دیزمار با مناظر بدیع خود نمونه بارزی از آنهاست . و با اینکه هزار سال قسمت اعظم ذغال مصرف اهر و تبریز از جنگلات ارسباران تامین شده و هیچگونه مامور (...) نداشته لکن در این چند سال اخیر که گارد و قراول روی آنها گذارده اند ضایعات

قابل توجه است.

البته جنگلات ارسباران از حیث قطر و جسامت بپای جنگلات

مازندران که از رطوبت بحر خزر برخوردار است نمیرسد لکن در عوض صادرات الوار آنجا را هم ندارد. ....

 

قره قات که در تصفیه و فشار خون موثر است در جنگلهای قراجه داغ به وفور یافت میشود .البته چیدن آن خیلی زحمت دارد.

(این جنگل که بنام جنگل ارسباران مشهور میباشد فعلا تحت الحفظ سازمان ملل میباشد . زیرا گونه های گیاهی به

خصوصی در این منطقه ببار می آید که کم یافت و گاهی نا یافت میباشد .)

 

 

 قحط و غلا در ارسباران

 

از زمان قدیم اطلاعاتی در دست نیست .لکن در این یک قرن سال 1288و1320 قمری در تبریز و سایر جاها و با شیوع یافتن(بیماری وبا) و منطقه قراجه داغ بواسطه ارتفاع محل یا علل دیگر چندان گرفتار نبوده بطوریکه ولیعهد و رجال دیگر نیز

به ارسباران آمده و تا رفع وبا و بلا در این ولایت گذارده اند

مرحوم حکیم الملک صحبت میکرد در وبای 88 بچه بوده در

معییت خانواده خود بقرا خلج و کقالق اهر آمده و تا خاتمه وبا

در آنجا مانده اند.

در قحطی 1336 قمری که همه جا حتی ارسباران انبار غله

آذربایجان دچار قحطی شده بود خود نگارنده آنروزها را بیاد

دارم که موقع رفتن به مدرسه از هر جا میگذشتیم روی نعش ها پارچه کشیده برای دفن مرده ها و نگاهداری زنده ها پول و اعانه جمع میکردند . ده ها نفر زن و مرد برهنه که از فرط

لاغری و گرسنگی - از او مانده بر استخوان پوستی- با قیافه های وحشتناک دور لاشه اسب و الاغ جمع شده و برای بردن و خوردن تکه از گوشت آن همدیگر را چنگ میزدند . و وضع طوری شده بود که احتیاطا همراه نوکر به مدرسه میرفتیم.

البته اذیت و آزار اشرار حاجی خواجه لو و غیره نسبت به زارعین و دهات اطراف و دنباله جنگ بین الملل و پراکندگی

اردوهای متلاشی شده روسی هم در تشدید اوضاع بی تاثیر نبود.

تاریخ مینویسد در یکی از محاصره های هرات طوری قحط و غلا شد که سر لاشه سگ و گربه افراد همدیگر را میکشتند . اعوذ بالله من الجوع. چندین کمیسیون اعانه و خیریه در شهر تشکیل و هر کس بقدر مقدور کمک میکرد لکن:

 

کشته از بسکه فزون بود کفن نتوان کرد

 

گندم خرواری سیصد الی چهار صد تومان رسیده و آن موقع لیره یکی دو تومان بود و حالا هفتاد و شش تومان است.

از اینقرار خرواری ده هزار تومان میشود. خانواده های بسیاری از بین رفته و معدودی هم از این فاجعه ببرکت و نوا رسیدند و عده زیادی تلف شد که شرح آن باعث صد گونه ملال است.

آرتیغین اوخوماخ
جمعه 18 فروردین 1396
بؤلوملر : قره داغ - اهر ,

گون به گون ، چوخالیر جلالین اهر


گون به گون ، چوخالیر جلالین اهر

چوخ آزدی ، اولکدی ، مثالین اهر

دونیادا، سالمیسان،آدوو،دیل لره

سویله گوروم،ندور،خیالین اهر

«گویجه بئل»اوستونی،دومان آلاندا

سنین ده،ایسلانار،جمالین اهر

«گئچی قیران» اوزی صفالی،داغدی

اوردا ساخلاگینان،مارالین اهر

«شیور» یایلاغینا،چیخاندا،ائل لر

گورسن ائل لرین،جلالین اهر

آرتیغین اوخوماخ
جمعه 18 فروردین 1396
بؤلوملر : قره داغ - اهر ,

عکس هایی از اهر

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/PICT0171.JPG

قیزیل قیه - اهر   ( فروردین سال 1396 )

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/PICT0167.JPG

قیزیل قیه - اهر  (فروردین ماه سال 1396 )

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/PICT0128.JPG

نمایی از شهر اهر (فروردین ماه سال 1396)
http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/PICT0042.JPG

نمای  زیبایی از پارک اهر  - پارک چلپردی (فروردین ماه 1396)

آرتیغین اوخوماخ
پنجشنبه 17 فروردین 1396
بؤلوملر : خاطره لی عکس لر ,

معرفی چندین باره شهرستان اهر

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/1414867809_078aharnewstreet.jpg

اَهَرْ یکی از شهرهای شمالی استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان اهر است. این شهر با ۸۵٬۷۸۲ نفر جمعیت در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، بهعنوان پنجمین شهر پرجمعیت استان آذربایجان شرقی پس از شهرهای تبریز، مراغه، مرند و میانه محسوب میگردد.

شهر اهر بزرگترین شهر منطقهٔ ارسباران بوده و بهعنوان مرکز این منطقه شناخته میشود. این شهر برسر جادهٔ تبریز- باکــو و در ۹۰ کیلومتری شمال شرق تبریز قرار گرفتهاست. اهر از شهرهای تاریخی ایران بوده و سنگنبشتهٔ اورارتویی سغندل و نیز بقایای دژهای ساسانی از مهمترین آثار تاریخی این منطقه بهشمار میروند

وجه تسمیه اهر

برخی نام قدیم اهر را «میمند» دانسته اند؛ به گونهای که در کتاب حدودالعالم در سال ۳۷۵ هجری این شهر بدین نام خوانده شده و منطقهای آباد و پررونق شمرده شده است.

برخی دیگر ریشهٔ واژهٔ اهر را به معنای درخت «ون» در زبان عربی دانسته اند که باتوجه به وجود انبوه اینگونه درختان در پیرامون شهر، به این نام مشهور گشته است.

برخی نیز واژهٔ اهر را تکمیلیافته واژهٔ «هور» به معنای خورشید دانسته اند که پیش از ورود اسلام به منطقه و در دوران مهرپرستی به این نام معروف شده است , و البته بسیاری هم از  زمان مرکزیت قره داغ بدلیل تجمع عاشیق لار در این شهرستان نام اوزانلار که از کلمه اوزان یعنی عاشق گرفته شده است را  بیشتر قبول دارند .

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/1414867834_081aharchildren.jpg

پیشینه اهر

در اوایل دورهٔ اسلامی، اهر به جهت قرارگرفتن برسر راه تبریز-اردبیل، از شهرهای پررونق و آباد ایران به شمار میرفته است. فرمانروایان پیشتکین این شهر را پایتخت خود قرار داده بودند. پادشاهان صفوی به جهت قرارگرفتن آرامگاه شیخ شهاب الدین در اهر، به این شهر توجه بیشتری نشان میدادند و اهر را برای مدتی به عنوان حاکم نشین منطقهٔ قرهداغ برگزیده بودند.

در دورهٔ قاجاریه عباس میرزا برای مدتی این شهر را مرکز فرماندهی خود علیه روسها قرار داد. نیروی هوایی شوروی در شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی، اهر و اغلب شهرهای آذربایجان را مورد هجوم قرار داد و در جریان این جمله شماری از اهالی این شهر کشته شدند

جغرافیای اهر:

شهر اهر با ۱۳۶۰ متر ارتفاع از سطح دریا در ۴۷ درجه و ۴ دقیقهٔ طول شرقی و ۳۸ درجه و ۲۸ دقیقهٔ عرض شمالی قرار گرفته است. این شهر در منطقهای کوهستانی واقع شده و کوههای شیور در شمال شرق،  گچی قیران در جنوب و قاشقاداغ در جنوب شرق آن قرار گرفته است. رودخانهٔ کیچیک چای از داخل، اهرچای از جنوب و علیرضاچای و رنگول چای از غرب اهر میگذرند.

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/1414867888_095aharaharriver.jpg

از لحاظ تغییرات آب و هوایی، بیشینهٔ دمای اهر در فصل تابستان ۳۴ درجهٔ سانتیگراد بالای صفر و کمینهٔ دمای آن در فصل زمستان ۲۷ درجهٔ سانتیگراد زیر صفر است؛ همچنین میانگین بارش سالانهٔ اهر ۳۱۰ میلیمتر گزارش شده است

شهرستان اهر در سال 1323 تأسیس و براساس آخرین تقسیمات کشوری سال 85، این شهرستان از 2 بخش مرکزی و هوراند تشکیل یافته و دارای 9 دهستان بوده به طوری که 6 دهستان قشلاق به مرکزیت روستای تازهکند، دهستان گویجه بل به مرکزیت روستای خونیق، دهستان اوچ هاچا به مرکزیت روستای یخفروزان دهستان آذغان به مرکزیت روستای آذغان، دهستان بزکش به مرکزیت روستای کرنگاه و دهستان ورگهان به مرکزیت روستای ورگهان در تابعیت بخش مرکزی و 3 دهستان دودانگه به مرکزیت شهر هوراند، دهستان چهاردانگه به مرکزیت روستای آقبراز و دهستان دیکله به مرکزیت روستای مجیدآباد در تابعیت بخش هوراند قرار دارند. این شهرستان از 2 شهر (اهر و هوراند) و تعداد 315 روستا تشکیل یافته است

جاهای دیدنی اهر:

آرامگاه شیخ شهاب الدین اهری از عارفان سدهٔ هفتم هجری در پارک شیخ شهاب الدین شهر اهر قرار گرفته است. پیشینهٔ این بنا که با شیوه اسلامی ساخته شده، به دورهٔ شاه عباس یکم صفوی میرسد؛ البته برخی از بخشهای تاریخی آن به پیش از این دوره و به طور عمده به دورهٔ ایلخانان مربوط میشود.

مساحت کل آرامگاه ۱۴۹۷ متر مربع شامل ایوان، خانقاه، غرفهها، مسجد و چندین گل دسته است. در سال ۱۳۷۴ خورشیدی، موزه عرفان و ادب مشتمل بر سه سالن و یک صحن در بخش خانقاه آرامگاه شیخ شهاب الدین اهری تأسیس شده که اشیای تاریخی و عرفانی و نیز سنگ مزارهای تاریخی را در خود جای دادهاست.

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/1414867350_006aharsheikhbackside.jpg

بازار اهر از شاخههای مختلفی تشکیل یافته و دارای ۴ بخش اصلی به نامهای بازار جعفرقلی خان، بازار کفاشان، بازار نصیربیگ و راسته بازار است. این بازار در زمان رشیدالملک، حکمران وقت ارسباران مرمت شده است

خانهٔ تاریخی قاسم اهری از خانههای تاریخی اهر است که در خیابان حزبالله این شهر قرار گرفتهاست. این بنا از اتاقها، سرسرا و نورگیرهای مختلفی شکل گرفتهاست. در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، پارک قاسم اهری در جوار خانه تاریخی مذکور احداث شدهاست

خانه تاریخی بشیر آمر (از نوادگان پسری عباس میرزا)از خانه های تاریخی اهر است که در خیابان شیخ شهاب الدین اهری قرار گرفته است .این بنا از اتاق ها، اندرونی، زیرزمین، یخچال، سرسرا و فضا های دیگری شکل گرفته است، قدمت این خانه به بیش از 110سال می رسد مساحت این ملک 1200 متر مربع و اعیانی آن بیش از 950 متر مربع می باشداز معماری خانه نمای سه طبقه آن از پشت ساختمان و دوطبقه آن از مقابل است در ضمن آجر بکار رفته در ساختمان این بنا در حیاط و کوره ای که در زیر حوض بزرگ حیاط قراردارد بعمل آمده است .در روایات تاریخی این شهر آمده که این بنا برروی یکی از 5 قلعه ماد در دوران باستان ساخته شده است .در حال حاضر این ملک تحت تملک فرزندان ایشان قراردارد

جمعیت اهر:

برپایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی، جمعیت شهر اهر بالغ بر ۸۵٬۷۸۲ نفر بوده که از این تعداد، ۴۲٬۷۹۶ نفر مرد و ۴۲٬۹۸۶ نفر زن بوده اند؛ همچنین شمار خانوارهای ساکن این شهر، ۲۰٬۸۴۴ خانوار بوده است.

از لحاظ میزان سواد نیز از مجموع پاسخ دهندگان، ۶۰٬۵۱۹ نفر را افراد باسواد و ۱۷٬۹۲۲ را افراد بیسواد تشکیل داده اند؛ به عبارت دیگر ۷۷٫۱۵ درصد از ساکنان شهر باسواد و ۲۲٫۸۴ درصد نیز بیسواد بوده اند

آرتیغین اوخوماخ
سه شنبه 15 فروردین 1396
بؤلوملر : قره داغ - اهر ,

عندلیب قره جه داغی

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/andalib_garajedaghi.JPG

 یکی از ارزشمندترین آثار عندلیب قراجاداغی ، مجموعه  است که او در سال 1802 م (1219 ه ق ) فراهم کرده و نمنه هایی از فرهنگ عامیانه ی آذربایجان و سروده هایی از ادبیات سفاهی مردم را به زبان آذری گرد آورده است و این کتاب خطی از آنجاییکه اولین کتاب حجیمی است که نمونه های فرهنگ و هنر مردم آذربایجان را در خود دارد . در تاریخ ادبیات و فولکلور شناسی آذربایجان از ارزش خاصی برخوردار است و کتابی است که صرفاً به منظور گردآوری فولکلور ترتیب داده شده  ، نه به خاطر سودجویی.

در این کتاب خطی که مسخه ی منحصر به فرد آن در لنینگرادنگهداری می شود . نمونه های زیر از ادبیات مردمی آذربایجان وجود دارد:

( حکایت فاطمه و خسرو ، حکایت ابراهیم ، سلیمان ، حکایت خاسپولاد ، حکایت قلندر ، حکایت یوسف و حکایت عبدالله به اضافه سروده هایی مربوط به "کوراوغلو" که در کتاب فوق وجود دارد به آخر  کتابهای " کوراوغلو " که بعد از سال 1915 م چاپ شده اند ، افزوده شده است .

همچنین 19 سروده ِ ضبط شده در این ومجموعه در بخش آخر جلد چهارم کتاب " داستانهای آذربایجان "تحت عنوان " یروده های مستقل " نقل شده است .

از دیدگاه ((کوراوغلو شناسان)) ، کتاب خطی یا به عبارتی دیگر ، جنگ عندلیب  قاراجا داغی ،دومین اثر مکتوب است که سروده هایی از کوراوغلو در آن ضبط شده است .  و اولین کتاب در مورد سروده ( قوشما ) های کوراوغلو ،در سال 1721 م با الفبای ارمنی ولی به زبان ترکی آذربایجانی توسط  یک بازرگان تبریزی بنام ((الیاس مشق )) در تبریز چاپ و منتشر شده  که در آن ، 13 سروده مربوط به ((کوراوغلو ))جلب نظر میکند .

شرح حال عندلیب قره جه داغی

تذکره نویسان عندلیب قره جه داغی را یکی از توانا ترینو معروفترین شاعران ترک زبان دانسته و در شرح زندگی او می نویسند :

ملا علی از شعرای با احساس و توانای قرن 19 م ( قرن 13 ه ق ) می باشد . وی در روستای کوردشت از محال دیزمار قره جه داغ   در کرانه رود ارس متولد شده و تحصیلات اولیه را در مکتبخانه های آن دیار به انجام رسانده است . از آنجا که این روستا ، از دیزمار  یکی از کانونهای فرهنگ وادب آذربایجان بوده و همیشه شاعران و سخنوران بزرگی از آن برخاسته اند ، بدیهی است که ملا علی از آنان بهره برده و با کتب و .......شعرا آشنایی حاصل کرده است .

عندلیب قره جه داغی بر اساس مقدمه ای که  به " لیلی و مجنون " خودش نوشته  در 15 سالگی در شهر اهر عاشق دختر زیبا روییشده ولی در این عشق ، شکست خورده و به ناله و فغان پرداخته و از این به بعد تخلص " عندلیب " را برای خود انتخاب می کند . در همانجا می گوید : این شکست و ناکامی در عشق ، زندگی و حیات ادبی او را شدیداً تحت تاثیر قرار داده و در اوج گیری شعرش سهم بسزایی داشته است .

عندلیب پس از این ماجرای اندوهبار ، جلای وطن کرده به تبریز و از آنجا به آنسوی ارس به اردوباد و تفلیس و ایروان ( که آن روز ها از شهرهای بزرگ جهان اسلام  و مسلمان نشین بودند . )  مهاجرت کرده و اکثریت عمرش  در شهرهای آذربایجان آن سوی ارس به" میرزه لیک " (منشی گری ) سپری کرده است .  او بخاطر همین شغل دبیری و نویسندگی ، " ملا علی "  گرفته است . و همانگونه که از قدیم الایام در مکتب خانه های آذربایجان معمول بوده است، دانش آموخته گان پس از یادگیری الفبای زبان عربی و فارسی شروع به خواندن عم  جزء یا چرکه را با روش تهجی می نمودند و سپس گلستان سعدی و بعد از آن قرآن را ختم می نمودند که دارای تشریفات خاصی بود و پس از آن  شروع به آموختن کتبی از جمله کلیله و دمنه ، بوستان سعدی ، نصاب ، دیوانهای نظامی ، فضولی ، نسیمی ، و مولانا و دیگر شعرای اسلامی اعم از عربی ، فارسی و ترکی ( عثمانی ، آذربایجانی و جغتایی ) اهتمام میورزیدند .  به دانش آموختگان مکتب خانه آذربایجان در آن دوره ( میرزا ، ملا ) گفته می شد که اعم بود از روحانیون معمم و تحصیل کرده های غیر معمم. به عندلیب قره جه داغی نیز با توجه به این موضوع ( ملا ) گفته شده است . در اسامی اکثر شعرای آذربایجان این عنوان وجود دارد . مانند ملا ولی ودادی ، ملا پناه واقف ، ملا جمعه و غیره ...

عندلیب قره جاداغی بعد از رحل اقامت در " ایروان " در دیوانحانه ی " سردار حسینقلی خان " به منشی گری و نویسندگی پرداخته و به استناد یکی از قصایدش تا سال 1830 م ( 1246 ه ق ) در دیوانخانه ی سردار نویسندگیمی کرده است و لیکن ایام غربت و دوری از وطن را با اضطراباتی شدید گذرانده و ناکام زندگی کرده است .

او در تمام قالبهای کلاسیک و فولکلوریک ، غزل ، رباعی ، مخمس ،مسجع ،معشر ، قوشما ، گرایلی ، حیدری و .....شعر گفته است .عندلیب به حق یکی از نمایندگان سرشناس شعرای ترک زبان آذربایجان است . اشعار او از دو قسمت ادبیات شفاهی و ادبیات کلاسیک آذربایجانی تشکیل یافته است . در ادبیات شفاهی یعنی سروده هایی که خوانندگان محلی ( عاشئق ها ) آن را با ساز و گروه نوازندگان می خوانند و این سروده ها مهارت بیشتری می طلبد، عندلیب تواناییو استادی قابل توجهی نشان داده است و هنوز بسیاریاز سروده های او به صورت ترانه های آذربایجانی توسط خوانندگان محلی خوانده می شود .

عندلیب قراجاداغی ، اولین شاعری است که اشعاری در قالب موسوم به "حیدری "(قایتاری ) شعر گفته است و شنوده را در این سبک واله و حیران میکند . او در اشعارش بیش از همه از عماد الدین نسیمی و ملا محمدفضولی ،تاثیر پذیرفته  و حتی بعضی از غزلهای فضولی رابه زیبایی تضمین کرده است .

عندلیب اشعاری به زبان فارسی هم داشته که بدست ما نرسیده است . در غزلهای او گاهی رایحه ِ ی عرفان و درویش مسلکی به چشم می خورد و بعید هم نیست که در دورانی از زندگانی خود به زیاضت و چله نشینی هم روی آورده باشد .در شعری که شرح حال خود را به "حسین خان "بیان می دارد ، میگوید :

دؤندردیم غزیمتیم وطندن ،

 تبریزه و گاه ایروانه ،

 بیر گوشه ی مسجد اولدو منزل ،

احسنت او منزل و مکانه ،

 اُول بقعه ده بیر نئچه زامانلار ،

 توکدوم در اشک دانه – دانه

و گاهی در اشعارش طعم طنز نیز احساس می شود که برای خوشایند و هم صحبتی دوستانش سروده است .

 نگاهی به آثار و احوال ملا علی عندلیب قره جه داغی

از قرن هفتم هجری داستان لیلی و مجنون ، از موضضوعات غالب منظومه ی غنائی فارسی و و ترکی بوده است و شاعر بزرگ شرق ، "حکیم نظامی گنجوی" ، سراینده ی اصلی ( لیلی و مجنون  ) همیشه در پیشگاه شاعران و اندیشمندانبا احترامی خاص یاد شده  و خصوصاً این احترام و نکوداشت در آذربایجانخود را شاگرد نظامی و خلف آن استاد بی بدیل می انگارند .

از میان آثار متعدد نظامی ، داستان" لیلی و مجنون " در تاریخ ادب ترکی ،بن مایه ی مثنوی های متعددی قرار گرفت که می توان از ملا محمد فضولی ، امیر علی شیر نوائی ، مشاهدی ، سنان ، احمدی ،جبلی ، بهشتی ، فایضی ، خلییفه ، نجاتی ، صالح ،کلشهری و عندلیب قره جه داغی نام برد که بسیاری از این نظیره ها به چند زبان زنده ی دنیا ترجمه شده و رسالات و کتب مختلفی در باره آنها نگاشته شده است . ولی تابحال ، آن چنان که می بایست و می شایست ، (لیلی و مجنون عندلیب قره جه داغی )مورد توجه و شناخت ( نظامی شناسان )قرار نگرفته و این اثر کم حجم اما پر محتوا ، توفیق معرفی به عالم شعر و ادب و محفل سخن پردازان را نیافته است . نظر به اهمیت این منظومه که نظیره ای بر منظومه ی نظامی محسوب می شود و جایگاه عندلیب کوردشتی قره جه داغی  در ادبیات آذربایجان مختصری از شرح حال و گزیده ای از اشعار وی و همچنین منظومه ی  لیلی و جنون که در آن  رگه هایی از شعر فضولی و شاه اسماعیل خطائی به چشم می خورد ،در دسترس علاقه مندان قرار دهیم


 عندلیب قره­جه داغی این مرغ سینه سوخته این چنین نغمه سرایی می­کند:

گوردوم «اهرده» بیر گول رعنا، عجب عجب

جلاد و جانستان و دل آرا، عجب عجب

اولموش نشان حسن هویدا ، عجب عجب

وه وه، نه خوشموش اول بت زیبا، عجب عجب

***

قیلدین دچار درده، فلک! بی وفالری

گتدین بلالی باشیما یوزمین بلالری

ای بی وفا، یولوندا نه چکدیم جفالری

ترک ائیله­دیم رفیق لری، آشنالری

اولدوم غریب و بیکس و تنها ، عجب عجب

***

 پژمرده قیلدی سرسری غم نوبهاریمی

ایام هجر الیمده­ن آلیب اختیاریمی

کسدی فراق رشته صبر و قراریمی

بی دردلر ائشیتدی منیم آه و زاریمی

طعن ایله قیلدیلار نه تماشا، عجب عجب

***

ای «عندلیب» گلشن هجران و دردو غم

جور و بلاکشیده دوران و بختی کم

گوز یاشینی گلاب کیمی توکمه دم به دم

مشکل گشا امیر عرب ، خسرو عجم

حل ائیله سین بو مشکلی مولا، عجب عجب


آرتیغین اوخوماخ
جمعه 11 فروردین 1396
بؤلوملر : تورک ادبیاتی ,

چهره های شاخص قره داغ

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/Sattar_Khan_Portriat.jpg

 بی‌شک، ستار خان قره‌داغی (سردار ملی)، یکی از بازیگران اصلی مشروطیت، ابر - قهرمان ارسباران بشمار می‌آید. ستار در سال ۱۲۸۵ ق (۱۸۶۸ میلادی) به دنیا آمد. او از اهالی روستای بیشک قدیم یا روستای سردار امروزی شهرستان ورزقان بود.


  • بابک خرمدین.
  • عاشیق قربانی، متولد روستای دریلو، همدوره شاه اسماعیل و در مرحله آغازین نهضت ادبی شاه ختایی قرار دارد. آوازة ماجراهای عاشیق قربانی با افسانه‌ها در آمیخته و منشاء داستانی گردیده بنام «عاشیق قربانی وپری» که زبانزد عاشیقان است. عاشیق قربانی میتوانسته است ظریفترین و طبیعیترین احساسهای انسانی را بامهارتی استادانه به ساز و سخن وصف کند. شعر مشهورش که ردیف «بنفشه» دارد، از این نظر حائز اهمیت است:
  • ساری عاشیق، که در اواخردورۀ صفویّه زندگی میکرد، به «غریب عاشیق»، «ساری عاشیق» و «حق عاشیقی» معروف بود. بنظر میاید که وی در یکی از دهات شهرستان اهر به دنیا آمده، دوران جوانی خود را در قاراداغ به سر آورده و سپس به ایالت «زنگه زور» شمال کوچ کرده و در دهی به نام «قاراداغلی» ساکن شده است. عاشیقهای بعدی دربارۀ زندگی او منظومه ای با نام «یاخشی و ساری» آفریده اند. بایاتیهای ساری عاشیق معروف هستند. 
  • سام خان (امیر ارشد) فرزند رستم خان رئیس ایل حاج علیلو (یکی از عشایر ارسباران) بود. وی در فاصله سالهای انقلاب روسیه و استقرار بلشویسم در قفقاز به عنوان سرحد دار ارس و مانع نفوذ بلشویسم به ایران لقب گرفت. سر انجام امیر ارشد به همراهی ۱۰۰۰ چریک محلی و ۱۵۰۰ژاندارم به فرماندهی کلنل «لندبرگ» سوئدی و نیز قوای ماکوبه سرکوبی سیمیتقو اعزام شد. در حدود روستای «شکریازی» سلماس امیر ارشد سیمیتقو را شکست داده و در اثنای جنگ خودش نیز تیر خورده و کشته می‌شود.

رحیم خان چلبیانلو، پس از خلع محمدعلی‌شاه از سلطنت (۱۳۲۷)، در اردبیل آشوب کرد. در جنگی که میان ستارخان، که حاکم اردبیل شده بود، با رحیم‌خان و متحدانش در گرفت، ستارخان به سختی شکست خورد. سپس حکومت مرکزی سپاهی مرکّب از سواران بختیاری، مجاهدین و قزاق را به جنگ رحیم‌خان فرستاد. این‌بار رحیم‌خان شکست خورد و به روسیه گریخت. سر انجام، در ۱۷ رمضان ۱۳۲۹ رحیم‌خان در یکی از راهروهای ارگ تبریز با شلیک گلوله اعدام شد.

  • کریم پاشا بهادری، در 1305 ش در تبریز متولد شد. پدرش محمد بهادری فرزند حاج کریم خان عمده مالک ارسباران و نماینده مجلس بود. در اسفند 1343 حسنعلی منصور به نخست وزیری برگزیده شد و بهادری مدیر کل دفتر نخست وزیر شد. امیرعباس هویدا در 1343 او را به معاونت نخست وزیر منصوب نمود و سرانجام در سال 1346 رئیس دفتر فرح پهلوی شد و در 1355 در آخرین ترمیم کابینه هویدا، به وزارت اطلاعات منصوب گردید. او، به خاطر روابط ویژه‌اش با فرح، در سیاست ایران نقش موثری داشت.
  • قاسم اهری ،نخستین چشم پزشک ایران، به سال 1263 دراهر چشم به جهان گشود. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه به اروپا رفت و در رشته پزشکی موفق به اخذ درجه دکترا شد. وی پس از بازگشت به ایران در چندین دوره به عنوان نماینده اهر در مجلس شورای ملی اننخاب شدو در سال 1328 در اولین دوره مجلس سنا به عنوان سناتور آذربایجان انتخاب شد.
  • اسدلله خان محمد خانلو فرزند عبدالله خان، رئیس ایل محمد خانلو، از چهره‌های با نفوذ رژیم سلطنتی بود و به همین خاطر جزٔ فهرست ۳۳۵ نفره‌ای بود که طبق گزارش روزنامه اطلاعات در روز یکشنبه ۲۷خرداد ۱۳۵۸ اموالشان مصادره شد.
  • ارسلان فتحی‌پور، متولد یوسفلو، رئیس کمسیون اقتصادی مجالس نهم و دهم، می‌باشد. این شخص در بازسازی و رشد منطقه نقش اساسی داشته است.
  • میر صمد خان، پسرش میر حسن خان و نوه‌اش چنگیز خان میر احمدی در اوضاع سیاسی منطقه نقش داشته‌اند.
  • آندره آغاسی، قهرمان سابق تنیس جهان، فرزند یکی از ارمنیان اهل روستای قشلاق است که در بحبوحه تخلیه روستا به آمریکا مهاجرت کرده بود.
  • خانعلی صیامی (1331-1392)متولّد کلیبر، یکی از عکاسان بزرگ ایران است . او با چاپ کتاب عکس "آذربایجان شرقی " توسط نشر سروش (1379) زیبایی های خاص زادگاهش را معرفی کرد. اخیراً، یکی از معلمان شهر، روانبخش لیثی، راه صیامی را با عکاسی طبیعت ارسباران و نشر آنها در فضای مجازی ادامه داده است. اغلب عکس‌های مقاله حاضر از کارهای ایشان است.
  • حکیم ابوالقاسم نباتی از شاعران بنام ارسباران است که در روستای اوشتبین چشم به دنیا گشوده است.
  • عباس اسلامی متخلص به بارز (زادهٔ ۱۳۰۰، شهرستان اهر – ۲۴ آبان ۱۳۹۰، اهر) متولد روستای آی پیرزن است. مجموعه شعر یاسلی ساوالانآخرین اثر منتشر شدهٔ ایشان است.
  • بهمن زمانی معلمی بود در روستای طوعلی که به خاطر سیاسی کردن مرگ صمد بهرنگی از طریق سرودن ترانه معروف آراز آراز خان آراز معروف است.این سروده بر مبنای یک افسانه محلی توسط بهمن زمانی ساخته شد و اول بار مراد آقایی آن را خواند. شعر معروف دیگر بهمن قره‌داغ نام دارد. از شاعران دیگر معاصر می‌توان از ستار گل محمدی و محمد گل محمدی نام برد. محمد گل محمدی شعری معروف تحت عنوان قاراداغ اؤلکه‌سینین گؤر نئجه دیوانه‌سی ام سروده است.
  • خسرو سرتیپی در سال 1346 در شهر کلیبر به دنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر به پایان رسانده و به استخدام آموزش و پرورش درآمد.اشعار سرتیپی در روزنامه ها و مجلات مختلف کشورهای ایران، جمهوری آذربایجان و ترکیه به چاپ رسیده است؛ وی سابقه برگزاری دهها کنگره، سمینار و جشنواره فرهنگی، ادبی و هنری تاثیرگذار و بیش از دو دهه تلاش برای شناساندن ادبیات، هنر و فولکلور آذربایجان را در کارنامه خود ثبت نموده است.از کارهای اساسی او شناساندن شاعر معروف ارسباران، سید ابوالقاسم نباتی، بود. 
  • عاشیق حسین جوان یکی از سرشناسترین عاشیقهای قرن بیستم متولد آتی‌کندی قره‌داغ است. او در دهه هنر و ادبیات آذربایجان در مسکو، رهبر دسته عاشیقها بود و در 1958 درگذشت. آواز او، با مطلع دونیا قرار توتوب ساکین اولاندان -- چوخ بلالر چکیب باشین قاراداغ، توصیف مجملی از ارسباران در زمینه‌ای حماسی است.
  • عاشیق رسول قربانی که اکنون با عنوان "دده" در بین عاشق‌ها شناخته می‌شود، در هشتم اردیبهشت سال ۱۳۱۴ در روستای عباس‌آباد منطقه قره داغ به دنیا آمد و از سال ۱۳۴۳ در رادیو به اجرای موسیقی پرداخت. عاشیق رسول قربانی از سال 1364 در جشنواره‌های مختلف موسیقی محلی داخلی حضور یافته و همچنین در فستیوال‌های خارجی در بیش از 15 کشور جهان (فرانسه، آلمان، هلند، انگلستان، ژاپن، چین، چک، اسلواکی، اتریش، استرالیا، جمهوری آذربایجان (باکو)، مجارستان، یوگسلاوی، ترکیه و...) روی صحنه رفته است.قرار است جشن بزرگدشت هشتاد سالگی رسول در فرهنگسری نیاوران برگزار شود.
  • عاشیق عبدالعلی نوری در سال 1318 در روستای جانانلو به دنیا آمد و در خرداد 1382 دار فانی را وداع گفت. عاشیق عبدالعلی بعد از انقلاب توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بسیاری از فستیوال‌های داخلی و خارجی شرکت کرده و مقام‌های قابل توجهی به‌دست آورد. 
  • عاشیق حسن اسکندری در سال ۱۳۲۴ در روستای اوزوم‌کاللا به دنیا آمد. از سال ۱۳۵۵ کنسرت‌های عاشیق حسن در دانشگاههای ایران و قهوه خانه عاشیقلار مورد علاقه محافل روشنفکری بود. گروه عاشیق حسن در جشنواره موسیقی آوینیون فرانسه در 1370 به عنوان گروه برگزیده شناخته شد. او در 1375 به عنوان بهترین تنظیم کننده برنامه های موسیقی رادیو و تلویزیون و در 1379 و 1380 به عنوان بهترین خواننده و تنظیم کننده برای تولیدات رادیو و تلویزیون انتخاب شد.
  • از عاشق‌های مهم دیگر میتوان چنگیز مهدی پور، (دارنده نشان درجه یک هنری کشور) و عزیز شهنازی را نام برد. عاشیق ایمران حیدری نیز اصالتاً از مردم قره داغ است.
  • سرهنگ حسین بایبوردی در 27 شعبان 1327 در اهر به دنیا آمد و درآذر ماه 1337 بازنشسته شد. بازنشستگی فرصتی بود تا کتاب "تاریخ ارسباران را بنویسد که امروزه معتبرترین منبع ارسباران پژوهی است . به نوشته ایرج افشار در کتاب نادره کاران سرهنگ حسین بایبوردی در سال 1366 در تهران به درود حیات گفت.
  • حسین دوستی ,سال ۱۳۳۸,در اهر متولد شد.از سال ۱۳۵۸ به تدریس زبان انگلیسی در مدارس هوراند و خدافرین و اهر پرداخت. دوستی در حدود پنجاه جلد کتاب در زمینه تاریخ و فرهنگ قره داغ نوشته است. 
  • استوار ساقی، متولد اهر، به مدت ده سال (۱۳۵۲ ـ ۱۳۴۲) رئیس زندان قزل‌قلعه بود. او نمونه‌ای از یک نظامی جدی و در عین حال جوانمرد و بلندهمت بود.ساقی پس از پیروزیانقلاب اسلامی دستگیر و زندانی شد اما عده زیادی از زندانیان سیاسی با ارسال نامه‌ای به دادگاه انقلاب و توضیح ملایمت و مدارای ساقی نسبت به زندانیان در زندانهای شاه، باعث تبرئه و آزادی او شدند.
  • از روحانیان معروف در سطح کشوری، سید محمد حجت کوه‌کمری است که در سال ۱۳۱۰ قمری در آبادی کوه کمر دهستان دیزمار غربی به دنیا آمد. وی پس از آیت الله بروجردی اولین مرجع عالم تشیع بود و میلیونها نفوس شیعه از ایشان تقلید می‌کردند. 
  • محمود آخوندی در بیست و سوم اسفندماه سال ۱۳۱۲ در شهرستان اهر دیده به جهان گشود. پس از اخذ لیسانس قضایی راهی شهر نوشاتل کشور سوئیس شد. آخوندی در رشته حقوق جزا پایان‌نامه دکترای خود را با فرانسوا کلر گذراند که پایان‌نامه‌اش در باره حقوق جزای اسلامی و تأثیر آن در حقوق جزای ایران در سال ۱۳۴۰ بود. امروزه دانشجویان و اساتید حقوق و قضا، او را به خاطر کتاب ۱۰جلدی آیین دادرسی کیفری می شناسند. قرار است تندیس او در میدان مقابل دادگستری اهر نصب شود. 
  • مسعود ده‌نمکی (زادهٔ ۱۳۴۸ در اهر) فعال سیاسی و کارگردان است.
  • علیرضا مدقالچی (زادهٔ ۱۳۳۰ در اهر) ریاضی‌دان، مترجم، نویسنده و استاد دانشگاه خوارزمی است. وی در سال ۱۳۸۹ به عنوان چهرهٔ ماندگار رشتهٔ ریاضیات معرفی شد.

عزیز دوسلاریمنان خاهیش الیرم باهم بو لیستی باخیشلار قیسمتینده اوز یازیلارینان تکمیل الیح ممنون

آرتیغین اوخوماخ
پنجشنبه 10 فروردین 1396
بؤلوملر : تورک مشاهیری ,

سیزده بدرین کوفته سی

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/kofte_1.jpg

بویوک کیشیلردن بیری دییر :
اصلا سیزده بدر کوفته سیز بیر شئیی ناقیص دی .

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/kofte_2.jpg

سیز سیزده بدر ده نمنه غذا سینان چوخلی حال تاپارسیز ؟

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/kofte_3.jpg

آرتیغین اوخوماخ
سه شنبه 8 فروردین 1396
بؤلوملر : قره داغ - اهر ,

گولملی سوزلر

بیر ناخوش آدام ، حکیم یانینا گئدیب دئییر :

ای حکیم ! قارنیم چوخ پیس آغرییر .

حکیم دئییر :

نه یئییبسن ؟

ناخوش دئییر :

بوللو یانیق چوره ک !

حکیم ایسه گؤتوروب اونا گؤز داواسی وئریر .

ناخوش دئییر :

ای حکیم ، منیم قارنیم آغرییر ، گؤز داواسی نه ییمه گره ک دیر ؟

حکیم گولومسه ییب دئیر :

گؤزلرین گورسه یدی یانیق چوره ک یئمزدین !

                             

                             

 

بیر باش بیلندن سوروشدولار :

یئمک واختی نه زامان دیر ؟

جاواب وئردی :

وارلی اوچون آجان واخت ، یوخسول اوچون تاپان واخت !


http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/robic.jpg


آرتیغین اوخوماخ
شنبه 5 فروردین 1396
بؤلوملر : گولملی لر ,

اعتراف نامه مانوی به زبان ترکی باستان کیتابی

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/eteraf_name_manevi.jpg

اعتراف نامه مانوی به زبان ترکی باستان کیتابی اَشاغا لینکدن گوتوره بیلرسیز

یوکلمه

آرتیغین اوخوماخ
جمعه 4 فروردین 1396
بؤلوملر : کیتابلار,

قادرالله بودور سندن دیله ییم.

قادرالله بودور سندن دیله ییم.
نانجیب آدامی  سلطان ائیلمه.
ائلین  ناموسونا  أیری  باخانی
درده سالسان داهی درمان ائیلمه

هر آتین چاپانا  سن وئرمه  میدان.
قویما کی  ناکس لر  اولا  پهلوان
قورتلار غافیل اولسا تولکو اولار خان
 قورخاقی  رستم  دستان  ائیلمه

سن داغیت ناکسین بندین بره سین.
زهره  دؤندر اونون بالین کره سین
بیر اولاد کی هر گون دؤیه دده سین.
اوزونو  گولدورمه  خندان  ائیلمه

گؤزللر  ایتیرمز  دوزو  چوره یی.
درگاهیندا  زایا  گئتمز  امه یی .
 آل آچیب ایسته دیم بیرتک دیله یی
سن کاتب اوغلونو پئشمان  ائیلمه .
                        ( کاتب اوغلو)

آرتیغین اوخوماخ
سه شنبه 1 فروردین 1396
بؤلوملر : تورکی شعرلر ,

وارلیغیم داغلاردا چنه بنزه‌ییر

وارلیغیم داغلاردا چنه بنزه‌ییر
گؤزللر تئلینده دنه بنزه‌ییر
غربت پنجه‌سینده بوغولان آخشام
حسرته، نیسگیله، منه بنزه‌ییر

سحر خانیم

آرتیغین اوخوماخ
سه شنبه 1 فروردین 1396
بؤلوملر : تورکی شعرلر ,