هرکس خواسته درمورد شهراهرچیزی بنویسد ویا تحقیقی بکند بایک تناقض آشکار روبرو شده وانتظاراتش برآورد نگردیده است، زیرا داخل شهر هیچ اثری ازآن همه آوازه که درتاریخ خوانده، یا ازپدران خود شنیده، به چشم نمی خورد. و بدینسان درشگفت می ماند از اینکه همة آن وقایع وخاطرات را ساختة اوهام و تصورات اذهان مبالغه پرداز قلمداد نماید؟! پس شهر اهر درنفس خود به تنهائی نمی تواند تجلیگاه آن همه حشمت وشهرت بوده باشد، باید به ارسباران رفت و دروسعت آن اندیشه کرد:

ارسباران یک ناحیه کوهستانی است که درشمال استان آذربایجان شرقی و جنوب رودخانه ارس واقع شده است، ترسیم حدّ ومرزقاطع برای آن، باتوجه درموقعیت طبیعی وجغرافیائی که دارد درعمل واجد پاره ای دشواریهاست، دلیل براین امر آن است که اولاً ارسباران منطقة کوهستانی ازنوع تپه ماهور بوده ودراغلب نقاط به جهت صعب العبور بودن راه ها، تشخیص موقعیت بخش های مختلف آن نسبت به هم مشکل می باشد. ثانیاً استفاده از کلیشه و تعریف مرزهای آن به ایالات وشهرستانهای اطراف هم گویای واقع نبوده ومصداق دور باطل. بناءً بهترین وقابل فهم ترین روش جهت ترسیم محدودة ارسباران، تعیین سرحدّات آن و پیراستن ومنقّح نمودن خاک آن از غیرارسباران است، برای نمونه درسرحدّ شرقی آن محال ارشق و دشت مغان جزوخاک ارسباران نیست و درسرحدجنوبی آن محال بدوستان.که امروزه شهرستان هریس نامیده می شود. کثرت تپه ها وکوهها درمنطقه ارسباران و واقع شدن آنها درتیررس دید همسایگان ازچهارجهت اصلی،  نوعاً سبب بروز تصّورات متفاوتی از آن شده است، شاهسونها وتاتهای اطراف مشکین شهر این منطقه را ازدامنه های سبلان که نگاه می کنند رویه ای از تپه ها وکوه های درهم تنیدة سخت وتفته را درمقابل دارند که انبوهی وخشونت نهفته درسیمای هویدای آن، از اسرارلطافت و طراوت آن روی نهان حکایت نمی کند. اهالی بدوستان هم از بلندای کوه های بزغوش جزانبوهی کوهها وسیمای آفتاب زدة آن تصوّری از این منطقه اسرارانگیز وزیبا نمی توانند داشته باشند. همین اوصاف سبب شده است نه تنهاهمسایگان شرقی و جنوبی، بلکه هرتازه واردی این منطقه را قره داغ نامند.

آن روی قره داغ، امّاحرف وحدیث دیگر دارد، شادابی وخرمی درکوه ها وتپه هایش موج می زند ومراتع وجنگلهایش پوشیده ازدرختان وگیاهان سرسبزاست .این سیمای دیگری از همان  آب وخاک است که ازسرحدّات شمالی قابل رویت بوده واهالی جمهوری آذربایجان این دیوارة سبزرا درپس ارس می توانند نظاره وتحسین کنند.

ارسباران عنوان جدیدی است که بکارگیری آن درعمل شیاع قره داغ را درمحل از سرزبانها انداخت. بااین حال در اغلب متون رسمی ومکاتبات اداری بعداز انقلاب مشروطیت، ارسباران رایج گردیده و بعدازآن تاریخ کمتر دیده شده این منطقه رادراسنادرسمی و دولتی قره داغ و یا قره جه داغ نامیده باشند. گفته شد قره داغ وصفی است که همسایگان شرقی ساخته وپرداخته کرده و به یادگارگذاشته اند ساکنین دشت مغان واطراف مشکین شهر هنوزهم  بی هیچ تبعیض واستثنائی این لفظ را بکارمیبرند. بااین توضیح که قره درلسان ترکی دلالت برانبوهی وکثرت ودرهم تنیدگی می کند.

همانطوریکه طبیعت اسرارآمیز قره داغ درسیمای چندگانة کوهستانهای آن متجلی گردیده است تاریخ دیرپای آن هم اززوایای متفاوت قابل بررسی می باشد. مهمترین واقعه درتاریخ اهرارسباران تمرکزجنگهای ایران وروس درحوزه آن می باشد، جنگی مستمر وتمام عیار که بخش اعظم تدارکات وافراد قشون ایران ازاین نواحی تامین می شده است، نکته جالب توجه نقش فرماندهی عطا اله خان (آتاخان) ایلخان شاهسون درپیشبرد اهداف جنگ مذکوراست که سالیان دراز دررکاب مرحوم عباس میرزای ولیعهد، قره داغ اهر را به مرکز مقاومت ومقابله  با روسها تبدیل کرده بود. علی ایحال اگرایرانی ها درجنگ باروسها بازنده نمی شدند! اگر عباس میرزای ولیعهد جوانمرگ نمی شد! واگرعمارت باشکوه عطاخان شاهسون درروستای ساطی میزان برپای می ماند! گوشه ای از بزرگی وافتخار تاریخ این مرزبوم را می توانستیم    بسیاربهتر وبیشترازاین که هست بفهمیم، بعداز جنگ ایران وروس شاید وقوع انقلاب مشروطیت مهمترین رویداد تاریخی درایران باشد، که فرزندان این خطه درهردوجبهة  آن واقعة عظیم، صحنه گردان بوده اند، دریکطرف رحیم خان چلبیانلو ودرطرف دیگر ستارخان  قره داغی راداریم، اولی برضد انقلاب یک تنه ایستاده بود ودومی سردارملت وانقلاب لقب گرفته بود، و سرنوشت کشور درآن مقطع به نتیجة رویارویی این دومرد بزرگ تاریخ وابسته شده و بدینسان قره داغ گرانیگاه سرنوشت ایران گردیده بود.

آرتیغین اوخوماخ
جمعه 18 فروردین 1396
بؤلوملر : قره داغ - اهر ,