قره داغین وبلاقی

سلام دوسلار خوش گلیب سیز

چند تا از خصوصیات زبان‌ شناختی ترکی

زبان ترکی آذربایجانی مانند سایر زبان‌های ترکی از نظرِ ساختاری زبانی التصاقی است. منظور از زبان التصاقی یا پسوندی این است که بن فعل در ابتدای واژه قرار می‌گیرد و با افزودن پسوندها حالت‌های فعل تغییر می‌کند. مثال: گل (بیا) گل‌دی (آمد)، گل‌دی‌لر (آمدند).
صرف افعال در ترکی آذربایجانی قاعده‌مند است و برای آموختن آن نیازی به حفظ کردن استثناهای زبانی وجود ندارد. واسیلی ولادیمی‌رویچ بارتولد (Bartold|Vasily Bartold) در کتابِ «تاریخ ترک‌های آسیای میانه» می‌گوید: زبان ترکی مانند ویروس است. از آنجا که به دلیل قاعده‌مندی مفرطش یادگیری آن آسان است، اقوام ترک در هر منطقه‌ای که ساکن شده‌اند، زبان اقوام مجاور را به‌سرعت تحت تأثیر قرار داده و موجب افزایش سریعِ ترک‌زبانان شده‌است -نقل به مضمون-)
در زبان ترکی آذربایجانی امکان ساختن فعل و مصدر از اسم و صفت وجود دارد. مثال: قولاخ (گوش)، قولاخ‌لاماخ (گرفتن از گوشِ کسی برای تنبیه)؛ ال (دست)، ال‌له‌مک (ورز دادن)؛ سو (آب)، سولاماق (آب پاشیدن)؛ گؤزل (زیبا [صفت])، گؤزل‌لمه‌ک (به‌زیبایی ستودن)، یئیین (تند [صفت]) یئیین‌لمک (شتاب گرفتن)؛ گؤز (چشم)، گؤزلوک (عینک)، گؤزلوک‌چو (عینک‌ساز یا عینک‌فروش)، گؤزلوک‌چولوک (عینک‌سازی یا عینک‌فروشی). این ویژگی زبان‌شناختی، امکان گسترده‌ای برای افادهٔ روی‌دادها و افعال پدید می‌آورد تاآنجا که برخی از محققین شمار فعل را در زبان‌های ترکی و ازجمله آذربایجانی غیرقابل شمارش دانسته‌اند.
در زبان ترکی آذربایجانی افعال قادر به بیان «فعل منفی»، «توانستن»، و «نتوانستن» هستند. مثال: گئت (برو)، گئت‌مه (نرو)، گئده‌بیل‌مک (توان یا امکان رفتن داشتن)، گئده‌بیل‌مه‌مک (توان یا امکان رفتن نداشتن).
افعال در زبان ترکی تک‌جزئی و یک‌تکه هستند. ساختن فعل با استفاده از افعال معین یا افعال کمکی عمدتاً به افعالی منحصر است که از زبان عربی یا فارسی به ترکی آذربایجانی وارد شده‌اند. این ویژگی انعطاف‌پذیری قابل توجهی در زبان ترکی آذربایجانی برای ساختن واژه‌های جدید حتی با استفاده از وام‌واژه‌ها ایجاد می‌کند. مثال: تلفن، تلفن‌لاش‌ماق (ارتباط تلفنی برقرار کردن).

آرتیغین اوخوماخ
یکشنبه 4 تیر 1396
بؤلوملر : تورکی اورگنمح,

آیا خواندن و نوشتن زبان ترکی سخت است!


http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/turk_dili.jpg

جوابی مختصر و مفید برای مغرضانی که به خیال خامشان می خواهند القاء کنند که؛ خواندن و نوشتن زبان ترکی آزربایجانی سخت است!

و برای این منظور، یکی دو مورد از کلماتی که مصوت جداگانه دارند و برای آنها در الفبای عربی و زبان فارسی معادلی وجود ندارد، به دلیل عدم تدریس زبان آزربایجانی در مدارس و نا آشنایی اکثریت آزربایجانی ها به صلابت و فصاحت زبان مادریشان به نحوی می خواهند روی این موضوع شانتاژ کنند.

دو نمونه از این موارد را که عمداً با غلط املایی و شاید هم به دلیل بی سوادی طراح چنین پستی مرتب در فضاهای مجازی به صورت گسترده پخش می شود را عیناً در ادامه نقل میکنم و بعد طرز صحیح املایی همان موارد را با هر دو رسم الخط عربی و لاتین به خدمت دوستداران فرهنگ و زبان مادری آزربایجان عزیزمان ارائه میدهم.

در پایان قضاوت با شما.

هرچند می دانیم که حماقت نژادپرستان پان فارس ، پان عیرانیسم بیشتر از اینهاست .

مغرضانه ها:

یکی بهم گفت : ترکی یادم بده.

گفتم: دوز یعنی نمک-دوز یعنی مستقیم-دوز یعنی صبر کن!

گفت: سخته، نمیتونم .یکی دیگه...

گفتم: کتی گتی کتی گتی گتی!

گفت: اینم خیلی سخته ، و همانجا جان به جان آفرین تسلیم کرد!

«توجه کنید که نگارنده ی اصلی مستقیما در پی القاء آنچنان مشکلی در یادگیری زبان ترکی بوده که، نو آموز را از فرط سختی زبان ترکی به کشتن میدهد.

در حالی که خود نمیداند و یا نمی خواسته بداند ، فارس ها به خاطر عدم وجود حرف «پ» در الفبای عربی، اوایل پذیرش حروف عربی برای پارسی نویسی، مجبور بودند به جای کلمه ی «پدر» -«بدر» بنویسند که گاهاً با «بَدْر» اشتباه می افتاد، تا اینکه با افزودن 2نقطه به نزدیکترین مخرج صوتی «ب» مشکل را حل کردند.

اینک به معادل صحیح همان کلمات و جملات دقت فرمایید.

دوز = نمک  –Duz

دؤز = صبر کن -Döz

دۆز = راست -Düz

کَتدی گئتدی، پئنجَه یی گؤتۆردۆ گَتیردی = 

Kətdi getdi pencəyi götürdü gətirdi.

بله عزیزان اینها نمونه ی کوچکی از هزاران هجمه ی فرهنگی بر علیه زبان و فرهنگ آزربایجانی هست که با نام هموطن و اتحاد ملی مرتب اعمال می شود!

اوْیان آزربایجان...

آرتیغین اوخوماخ
شنبه 21 اسفند 1395
بؤلوملر : تورکی اورگنمح,

نکاتی چند در مورد ادبیات ترکی آذربایجانی

پیشوند در ترکی آذربایجانی

''آپ'' پیشوند است و معنی کامل ، محض و مطلق می دهد و قبل از هر صفتی که می آید بر کامل بودن آن آن تاکید می کند.مانند مثال های پست قبلی و مثال های زیر:
آپ آچیق : کاملاُ باز ، خیلی کم رنگ
آپ آیدین : کاملاُ آشکار
آپ آشکار: کاملاُ آشکار
آپ آغ : کاملاُ سفید


صفت مرکب در ترکی آذربایجانی
در ترکی آذربایجانی صفت مرکب از دو یا چند کلمه ساخته می شود. مانند :
یام یاشیل : کاملاُ سبز
گؤم گؤی : کاملاُ آبی
آغ آپ آغ: کاملاُ سفید
آپ آغ : کاملاُ سفید ، سفید سفید
آپ آچیق : کاملاُ باز ، خیلی کم رنگ
آپ آیدین : کاملاُ روشن ، واضح
آپ آشکار : کاملاُ آشکار ، مسلم
قیپ قیرمیزی : کاملاُ قرمز
دیپ دینقیلی: کاملاُ کوچک
داپ داغ: کاملاُ داغ ، بسیار گرم
داپ داز: کاملاُ کچل ، بدون هیچ موئی



حالت سوالی فعل
در ترکی آذربایجانی می توانیم با اضافه کردن کلمه « می » و « مو » جمله مان را به جمله سوالی تبدیل کنیم.
می ؟ : آیا ؟ مگر؟
مو ؟ : آیا ؟ ، مگر ؟
مانند :
بیلیرسینیزمی ؟ : آیا می دانید؟
خالق قیزینی سنه گؤستره ر می ؟ : مگر مردم دخترشان را به شما نشان میدهند . ( تاجر عسگرین خالاسی آرشین مال آلان فیلمینده )
بودورمو؟ : آیا این است؟
اوخویورمو؟ : آیا می خواند؟
دئمه لییم کی بیز سوروشماقلاریمیزدا « می » یادا « مو » آرتیرمیریق.
سن گلیرسن؟ ( سن گلیرسن می؟) : آیا تو می آیی ؟
او گلیر ؟ ( او گلیرمی؟ ) : آیا او می آید؟
اونلار گلیرلر؟( اونلار گلیرلرمی؟) : آیا آنها می آیند؟
سیز گلیرسیز؟ ( سیز گلیرسینیزمی؟ ) : آیا شما می آیید؟



حرف تکمیلی در ترکی آذربایجانی
حرف « ی » و « یه » و « یا » که مابین دو حرف صدادار قرار می گیرد حرف تکمیلی
نامیده می شود.
مانند :
قارقایا داش آتما. ( به کلاغ سنگ پرتاب نکن. )
کیشی یه باخما. ( به مرد نگاه نکن .)
لاله یه سو وئر.( به لاله آب بده.)




صرف فعل گلمک - گه لمه ک = آمدن

زمان حال ساده
گلیرم - گه لیره م = می آیم
گلیرسن - گه لیرسن = می آیی
گلیر - گه لیر = می اید
گلیریک - گه لیریک = می آییم
گلیرسیز - گه لیرسیز = می آیید
گلیرلر - گه لیرله ر = می آیند
*
ماضی ساده
گلدیم - گه لدیم = آمدم
گلدین - گه لدین = آمدی
گلدی - گه لدی = آمد
گلدیک - گه لدیک = آمدیم
گلدیز - گه لدیز = آمدید
گلدیلر - گه لدیله ر = آمدند
*
ماضی استمراری
گلیردیم - گه لیردیم = می آمدم
گلیردین - گه لیردین = می آمدی
گلیردی - گه لیردی = می آمد
گلیردیک - گه لیردیک = می آمدیم
گلیردیز - گه لیردیز = می آمدید
گلیردیلر - گه لیر دیله ر = می آمدند
*
ماضی مطلق
گلمیشم - گه لمیشه م = آمده ام
گلمیسن - گه لمیسه ن = امده ای
گلیب - گه لیب = آمده است
گلمیشیک - گه لمیشیک = آمده ایم
گلمیسیز - گه لمیسیز = آمده اید
گلیبلر - گه لیبله ر = آمده اند
*
ماضی التزامی
گلم - گه له م = آمده باشم
گلسن - گه له سه ن = آمده باشی
گله - گه له = آمده باشد
گلک - گه له ک = آمده باشیم
گله سیز - گه له سیز = آمده باشید
گله لر - گه له له ر= آمده باشند
*
ماضی بعید
گلمیشیدیم - گه لمیشیدیم = آمده بودم
گلمیشیدین - گه لمیشیدین = آمده بودی
گلمیشیدی - گه لمیشیدی = آمده بود
گلمیشیدیک - گه لمیشیدیک = آمده بودیم
گلمیشیدیز = آمده بودید
گلمیشیدیلر - گه لمیشیدیله ر = آمده بودند
*
ماضی التزامی
گلم - گه له م = بیایم
گلسن - گه له سه ن = بیایی
گله - گه له = بیاید
گلک - گه له ک = بیاییم
گله سیز - گه له سیز = بیایید
گله لر - گه له له ر = بیایند
*
مضارع مستمر
بودوهانا گلیرم = دارم می آیم
بودوهانا گلیرسن = داری می آیی
بودوهانا گلیر = دارد می اید
بودوهانا گلیریک = داریم می آییم
بودوهانا گلیرسیز = دارید می آیید
بودوهانا گلیرلر = دارند می آیند
*
آینده
گله جه یم - گله جاغام = خواهم آمد
گله جکسن - گله جاخسان = خواهی امد
گله جک - گله جاغام = خواهم آمد
گله جیه ییک - گله جاغوخ = خواهیم آمد
گله جکسیز - گله جاخسیز = خواهید آمد
گله جکلر - گله جاخلار = خواهند آمد

آرتیغین اوخوماخ
یکشنبه 5 دی 1395
بؤلوملر : تورک ادبیاتی ,

تورکون دیلی تک سوگلی،ایستکلی دیل اولماز

ترک دیلی

ئوزگه دیله قاتسان، بو اصیل دیل، اصیل اولماز

ئوز شعرینی فارسا-عربه قاتماسا شاعر

شعری اوخیانلار، ائیشدنلر کسیل اولماز

فارس شاعری چوخ سوزلرینی بیزدن آپارمیش

"صابر" کیمی بیر سفره لی شاعر،پخیل اولماز

تورکون مثلی فولکلری دنیادا تکدیر

خان یورقانی،کند ایچره مثل دیر،میتیل اولبماز

آذر قوشونی،قیصر رومی اسیر ائتمیش

کسری سؤزیودیر بیر بئله تاریخ ناغیل ائولماز

پیشمیش کیمی ، شعرین ده گرک داد-دوزی اولسون

کند اهلی بیلر لر کی دوشابسیز خشیل اولماز

سؤزلرده جواهر کیمی دیر، اصلی بدلدن

تشخیص وئرن اولسا بوقدر زیر-زبیل اولماز

شاعر اولا بیلمزسن ، آنان دوغماسا شاعر

مس سن ،آبالام ، هر ساری کوینک قیزیل اولماز

چوق قیسّا بوی اولسان اولیسان جن کیمی شیطان

چوق دا اوزون اولما کی اوزون دا عقیل اولماز

مندن ده نه ظالم چیخار ، اوغلوم ، نه قصاص چی

بیر دفعه بونی قان کی ایپکدن قیزیل اولماز

آزاد قوی اوغول عشقی طبیعت ده بولونسون

داغ-داشدا دوغولموش دلی جیران حمیل اولماز

انسان اودی تودسون بو ذلیل خلقین الیندن

الله ی سؤرسن ، بئله انسان ذلیل اولماز

چوق دا کی سرابون سویی وار یاغ-بالی واردیر

باش عرشه ده چاتدیر سا سراب اردبیل اولماز

ملت غمی اولسا،بو جوجوق لارچؤپه دؤنمز

اربابلار یمیزدن دا قارینلار طبیل اولماز

دوز واختا دولار تاخچا-طاباق ادویه ایله

اوندا کی ننه م سانجیلانار زنجفیل اولماز

بو " شهریار " ین طبعی کیمی چیممه لی چشمه

کوثــر اولا بیلسه دئیرم ، سلسبیل اولماز

آرتیغین اوخوماخ
جمعه 26 آذر 1395
بؤلوملر : تورک ادبیاتی ,

زبان و زبان ترکی

زبان به عنوان یکی از ابزارهای ارتباطی بین انسانها، و یکی از مهمترین عوامل شناخت هویت یک قوم محسوب می­شود که در طول تاریخ از آن استفاده شده­است. مردم از نژاد و اقوام مختلف دارای اشتراکاتی هستند که زبان یکی از عوامل مهم این اشتراکات می­آید. زبان ترکی یکی از زبانهای زنده در دنیا هست  که امروزه مرکز اصلی آن در آسیای صغیر، آسیای مرکزی، قفقازهمچنین  غرب و شمال غرب ایران یعنی  استانهای آذربایجانشرقی و غربی، اردبیل، زنجان، همدان، و قسمتهایی از مرکزی و گیلان و همچنین  جمهوری آذربایجان  قرار دارد.

زبان بومی واصلی مردم ورزقان و خاروانا همان ترکی است که در آذربایجان مورد استفاده قرار می­گیرد. در مورد حضور این زبان در منطقه و آذربایجان بحثهای زیادی شده­است و در مورد خاستگاه اصلی آن و قدمت آن درآذربایجان نظریات فراوانی وجود دارد که  در اینجا به طور خلاصه به بررسی آن می­پردازیم.

  تقسیم­بندی ساختاری زبانهای

دنیا و جایگاه زبان ترکی 

در بین زبانشناسان زبانها به چند صورت تقسیم بندی شده­است. تقسیم بندی ساختاری و                        تقسیم­بندی جغرافیایی از مهمترین این تقسیم­بندی­ها می­باشد. در تقسیم بندی جغرافیایی، زبان ترکی جزو زبانهای اورال– آلتاییک به حساب می­آید. در تقسیم­بندی ساختاری به چهار نوع زبان بر می­خوریم که عبارت است از:

1- زبانهای قالبی: زبانهایی هستند که وقتی مصدر (ریشه ) کلمات در قالبها و ابواب مختلف صرف میشود حروف اصلی کلمه­ی مصدر بدون آنکه حذف شود از همدیگر جدا میشوند. مانند زبان عربی که وقتی  مصدر یک کلمه مثل"  فَعَلَ " را صرف می­کنیم به این صورت در می­آید:

  فاعل  ،   انفعال  ،  افتعال و ....

2 – زبانهای تحلیلی: زبانهای هستند که در آن کلمات جدید بر اساس قبول پیشوند و پسوند ساخته می­شوند. و درصورتی که مصدر فعل باشد دچار تغییر می­شوند. مثلاً : در زبان فارسی از مصدر سوختن کلماتی مانند سوزاندن ، سوزش و غیره ایجاد می­شود که در این دو کلمه، ریشه­ی کلمه تغییر پیدا می­کند.

3 – زبانهای هجایی: زبانهایی هستند که لغات جدید بر اساس ترکیب هجاهای معنا دار و مستقل از هم و نحوه­ی تقدم و تأخر هجاها ساخته می­شوند مانند زباهای چینی،تبتی

4 – زبانهای التصاقی یا پیوندی: در این زبانها ریشه­ی کلمه ثابت هست و پسوندهایی به آن اضافه میشود مانند زبان ترکی که در آن مثلاً از مصدر" بیل " کلماتی مانند بیلمَک ، بیلی جی و غیره ساخته می­شود.

زبان ترکی آنچنان که در بالا مطرح شد از نظر ساختاری در زمره­ی زبانهای التصاقی یا همان پیوندی قرار دارد و به عقیده­ی بسیاری از زبانشناسان سوّمین زبان قانونمند و توانمند دنیا محسوب می­شود. برابر با تحقیقات و مستنداتی که در کتب تاریخی ارایه شده­است تمام اقوام باستانی ساکن در غرب و شمال غرب ایران از جمله لولوبی، گوتی، سومری، عیلامی، و حتی مهاجمان اورارتویی و نیز ماننایی که قومی پیشرفته بودند و حتی بسیاری از محققان بر این نظریه هم عقیده هستند که مدنیت و فرهنگ آریایی حاصل تعامل و تقابل با ماننایی­ها هست، زبانشان در گروه زبانهای التصاقی قرار دارد.[1]نیز زبان ماننایی­ها ریشه­ی ترکی داشته[2] واز روی نام بعضی از جاها می­شود پی برد که به زبان عیلامی بسیار نزدیک بوده­است.[3]

آرتیغین اوخوماخ
شنبه 29 آبان 1395
بؤلوملر : تورک ادبیاتی ,