بیزیم اهرین رحمتلیک خلیل عمی آدلی بیر روزنامه ساتانی وارایدی
جنگل ارسباران یکی از منابع طبیعی ایرانمان است که از سوی یونیسکو به عنوان ذخیره گاه زیست کره شناخته میشود.
ارسباران یا در زبان محلی، قره داغ، جنگلی کوهستانی زیبا و دلربا در
شمال استان آذربایجان شرقی است. ارسباران از جنوب اهر شروع شده و تا حاشیه
رود ارس پیشروی میکند. در شرق با مغان، در جنوب با سراب و در غرب با تبریز
و مرند همسایه است. جنگل ارسباران یکی از منابع طبیعی ایرانمان است که از
سوی یونیسکو به عنوان ذخیره گاه زیست کره شناخته میشود. در مورد اهمیت این
عنوان کمی جلوتر صحبت خواهیم کرد؛ اما تا همین جا از ما داشته باشید که
ارسباران هم از لحاظ طبیعی برای کشورمان بسیار مهم است، هم محلی بکر و
دلپذیر برای طبیعت گردی.
در اسپیلت البرز همواره تلاش کردهایم مقاصد خاص و جذاب طبیعت گردی در ایران و جهان را شناسایی کرده و تورهایی برای بازدید از آنها برگزار کنیم. به نظر ما مهم نیست که چند سالمان است و چقدر آمادگی بدنی داریم؛ چون فکر میکنیم هر انسانی در هر مقطعی از حیات خود به کسب تجربههای ناب زندگی در دل طبیعت نیاز دارد. در جریان تور طبیعت گردی آذربایجان شرقی، جنگل ارسباران، رود ارس و بسیاری از دیگر جاذبههای تاریخی و طبیعی استان را میبینیم. در آبشار گرگر آبی خنک به صورت میزنیم، در میان درختان سرافراز ارسباران میگردیم، محو اتمسفر خاص کلیسای سنت استپانوس میشویم و رشادتهای سلحشوران ایرانی را در قلعه بابک تحسین میکنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد برنامههای ما میتوانید به صفحه اختصاصی تور طبیعت گردی آذربایجان شرقی سر بزنید. در مورد سایر دیدنیهای طبیعی و تاریخی استان هم در وبلاگ توضیح دادهایم.
تاریخچه
قلعه بابک برفراز کوهی در نزدیکی کلیبر
تاریخچه ارسباران را میتوان در تاریخ دو شهرستان معروف استان آذربایجان شرقی جست و جو کرد. یکی شهرستان اهر که در گویش محلی به آن ارسبار یا ارسباران هم میگویند و دیگری شهرستان کلیبر که بیشتر بخشهای ارسباران در این شهرستان قرار داشته و در گذشته بذ نامیده میشد. کلیبر در نزدیکی قلعه بابک واقع شده و منطقهی اصلی مقاومت بابک خرمدین و خرمدینان برابر خلفای عباسی بود.
البته رشادتهای ساکنین ارسباران به قیام بابک محدود نمیشود. گویی غرور و استقامت جنگل، در کالبد مردمش هم جاری است. ترکان این منطقه در زمان حملهی اعراب با فرماندهی بابک ۲۲ سال برابر ظلم و تعارض بیگانگان ایستادند. در جریان نبرد عباس میرزا با روسها، عشایر ارسباران بیشتر قشون ایران را تشکیل میدادند. در زمان مشروطه هم عشایر ارسباران به کمک انقلابیون ایران آمدند و در درگیریهای مسلحانه نقش مهمی داشتند.
جغرافیا و حیات وحش جنگل ارسباران
ارسباران و ساحل رودخانه ارس
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، ۷۳ هزار هکتار از جنگل ارسباران از سوی یونیسکو به عنوان ذخیرهگاه زیست کره شناخته میشود. ذخیرهگاه زیستکره مناطق حفاظت شده طبیعی و زیستی در جهان هستند. حفاظت از این مناطق به دلیل حیات وحش، پوشش گیاهی، ویژگیهای جغرافیایی و موارد این چنینی اهمیت دارد. به این ترتیب حفاظت از طبیعت و مدیریت بهرهبرداریهای طبیعی در این مناطق با جدیت دنبال میشود. ذخیرهگاههای زیستکره از نظر پژوهشهای طبیعی و اکوسیستمی هم اهمیت زیادی دارند و به نوعی زیرساختی برای این دست پژوهشها هستند.
اقلیم جنگل ارسباران ترکیبی از اقلیمهای مدیترانهای، خزری و قفقازی است و چون پستیها و بلندیهای زیادی دارد، از اقلیمهای متعددی هم برخودار است. بارندگی منطقه زیاد و بیشتر به صورت برف است. این بارندگیها جویبارهای زیادی را میسازند که همه به رودخانه ارس میریزند. میانگین بارش در کلیبر، ۴۶۱ میلیمتر در سال است که عدد بزرگی است. مثلاً میانگین بارش در استان گلستان، ۴۷۱ میلیمتر و در استان تهران، ۲۷۴ میلیمتر در سال است.
سه اقلیم خزری، قفقازی و مدیترانهای به شکل منظمی در جنگل ارسباران دیده میشوند و روی پوشش گیاهی منطقه اثر میگذارند. دامنههای جنوبی به شکل دشتهای وسیع و دامنههای شمالی از ارتفاع ۸۰۰ متری تا ۲۲۰ متر بالاتر از جنگلهای زیبایی پوشیده شده است. مناطق بلندتر از ارتفاع ۲۲۰۰ متر هم دوباره پوششی به شکل دشت و علفزار دارد.
در پارک ملی ارسباران تنوع وسیعی از گونههای گیاهی و جانوری زندگی میکنند. ۲۲۰ گونه پرندهی ارسباران شامل قرقاول، دراج، کبک، پرندگان شکاری، آوازهخوانها و پرندگان آبزی و خشکیزی میشود. ارسباران زیستگاه ۴۸ گونه از پستانداران مانند بز، کل، خرس قهوهای، گرگ، سیاهگوش و ... است. این منطقه در گذشته زیستگاه مارالهای زیبای ایرانی بود که متاسفانه منقرض شدند. البته هفت راس مارال از پارک ملی گلستان به مرکز تحقیقاتی آینالو در جنگل ارسباران برده شده و اکنون نسل این حیوانات بینظیر در حال احیا است.
تصویری از یک مارال در مرکز تحقیقاتی آینالو
پوشش گیاهی جنگل ارسباران هم متنوع است. درختان بلوط، ممرز، کیکم، سماق، زرشک، انار وحشی، سیب، گلابی وحشی، تمشک و زغالاخته از جمله درختانی هستند که در ارسباران یافت میشوند و نشانی از حیات غنی این منطقه هستند. میوهی جنگلی قرهقات و قارچ دنبلان هم به نوعی نمادی از جنگل ارسباران هستند و به وفور یافت میشوند.
سمت راست میوهی جنگلی قرهقات و سمت چپ قارچ دنبلان
جاذبههای گردشگری ارسباران
رود کلیبر چای که از داخل شهر کلیبر عبور میکند
مناطق کوهستانی و ییلاقهای متعدد جنگل ارسباران به خودی خود جاذبهی طبیعی فوقالعادهای محسوب میشوند و تقریباً به هر جای آن قدم بگذارید، لذت خواهید برد. شهرستان کلیبر در کانون منطقهی حفاظت شدهی ارسباران قرار دارد و برای قدم گذاشتن به جنگل ارسباران، بهترین جا است. تاسیسات آب درمانی کلیبر هم که بزرگترین مجتمع آب درمانی کشور است، در این منطقه قرار دارد.
درختان زغال اخته در کلیبر فراواناند
از جاذبههای جنگل ارسباران میتوان به درخت چنار کهنسال و سرحالی اشاره کرد که به گفتهی اهالی روستانی کوانق بیش از ۵۰۰ سال عمر دارد. درختان چنار کهنسال روستاهای طوعلی سفلی، مکیدی و شاهحیدر و درخت بلوط کهنسال روستای چریق هم از دیگر جاذبههای ارسباران هستند. در قبرستان روستای صومعه در ۶ کیلومتری شمال شهر کلیبر، درختان سرو عجیبی دیده میشوند که تنه و شاخههای پیچ خوردهای دارند.
قلعه بابک و منطقهی حفاظت شده آینالو هم از جذابترینهای ارسباران هستند که پیشتر در موردشان صحبت کردیم. منطقهی آینالو بسیار سرسبز و بکر است و ۴۵ کیلومتر از کلیبر فاصله دارد. جا دارد یادی هم از پارک جنگلی مکیدی بکنیم که در ۲۰ کیلومتری کلیبر در نزدیکی روستایی به همین نام واقع شده و بسیار زیبا است.
نمایی از جنگل ارسباران در منطقهی آینالو
عزیزیم آلا داغا،
گون دوشور آلا داغا.
من قاراداغ اهلی یم،
یاز منی قاراداغا.
اهر و منطقه ارسباران یکی از پرجاذبه ترین مناطق کشور و جلوه گاه شکوه
طبیعت در ایران اسلامی است و باچشم اندازی زیبا و کوههای سر به فلک کشیده و
آثار منحصربه فرد تاریخی وگردشگری،سالهای متمادی بافت طبیعی خود را حفظ و
چهره استوارش را برای همیشه تاریخ ماندگار ساخته است.
به گزارش
ایرنا، شهرستان اهر مرکز منطقه ارسباران در 95 کیلومتری مرکز و در شمال شرق
آذربایجان شرقی واقع شده و از شمال به کلیبر، از جنوب به هریس، از شرق به
مشکین شهر و از غرب به ورزقان محدود شده است و به جهت واقع شدن در
شاهراه گردشگری استان، به ویژه مناطق جنگلی ارسباران و دارا بودن جاذبه های
متنوع گردشگری و آثار تاریخی در منطقه و همچنین به عنوان پل ارتباطی بین
استان اردبیل و دشت مغان با مناطق مرزی جمهوری آذربایجان و ارمنستان یکی از
شهرهای مهم گردشگری استان به شمار می رود.
از آثار تاریخی و گردشگری
آن بقعه شیخ شهاب الدین اهری است که در پارک به همین نام قرار گرفته و
آرامگاه شیخ شهاب الدین محمد اهری عارف بزرگ قرن هفتم هجری است.
این بنای تاریخی با معماری اسلامی نشانگر ذوق هنری مردم این دیار در روزگار گذشته می باشد.
تاریخچه
این بقعه به عصر شاه عباس اول می رسد ولی قدمت بعضی از قسمت های آن از
جمله حصار سنگی مقبره و درب شرقی به قبل از دوره صفویه (دوره ایلخانی)
مربوط می شود.
این بقعه دارای یک هزار و 497 مترمربع بوده و ساختمانی
مشتمل بر خانقاه، مسجد، ایوانی بلند، مناره ها و غرفه های متعدد است که از
قسمت خانقاه این بنا به عرفانی بودن بنا، به عنوان موزه ادب و عرفان شیخ
شهاب الدین اهری استفاده می شود که در سطح کشور در نوع خود اولین موزه بوده
و در حال حاضر شامل سه سالن و یک صحن است.
در سالن ها اشیای عرفانی از قرن 15ـ7 ه.ق. و در صحن سنگ مزارهای قرن 15ـ11 ه.ق. به نمایش گذاشته شده است.
مسجد
جامع اهر با 21 گنبد به ارتفاع پنج متر و روی 14 پایه در وسط و 5/14 پایه
در اضلاع شمالی و جنوبی و با طاق های آجری و ستون های عریض و استوار بنا
شده و یادگاری از دوران سلجوقیان و اتابکان آذربایجان است.
در گذشته و
در قسمت شمالی این مسجد مدرسه علوم دینی دایر بوده و علمای بسیاری در آن
تلمذ کرده اند، این مسجد در سال های اخیر از سوی سازمان میراث فرهنگی و
گردشگری مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است.
بازار سرپوشیده اهر نیز
یکی دیگر از آثار باستانی منطقه می باشد که با طاق های آجری احداث و در
زمان حکمران ارسباران (رشیدالملک) مرمت و بازسازی شده و دارای راسته بازار ـ
بازار نصیربیک و بازار جعفرقلی خان و بازار کفاشان است.
این بنا دارای حمامی بوده که در زمان های قدیم از بین رفته و اکنون محوطه آن دیده می شود.
بازار اهر دارای تزئینات گچبری است و این تزئینات در کمتر بازاری دیده می شود.
بازار
دارای شاخه های متعددی بوده، راسته بازار، بازار کفاشان و بازار نصیر بیگ
قسمتی از بازار های قدیمی اهر است که به شکل و شیوه قدیمی خود پا بر جاست.
کاروانسرای
شاه عباسی نیز با طاق های آجری و معماری زیبا در مسیر جاده اهر- تبریز و
گردنه گویجه بیل واقع شده و دارای یک سالن بزرگ و غرفه های متعدد و منصوب
به دوره صفویه است.
جنگل های متعددی نیز از دیدنی های منطقه ارسباران
می باشدکه از جمله آنها می توان به جنگل طبیعی انداب (پارک جنگلی فندقلو)
اشاره کرد که در 25 کیلومتری اهر به مشگین شهر و بر فراز کوه های سرسبز
روستای انداب قدیم واقع شده که بیشتر پوشش گیاهی آن درختان فندق است.
جنگل طبیعی تنباکولو که در بخش هوراند
واقع شده و به عنوان یکی از مناطق جنگلی ارزشمند رویشگاه گونه های متنوع
گیاهی و یکی از جاذبه های مهم گردشگری شهرستان به شمار می آید که سالانه
پذیرای هزاران گردشگر می باشد.
خانه دکتر قاسم اهری واقع در خیابان حزب الله از قدیمی ترین خانه های موجود در اهر می باشد.
این
بنا دارای سرسرا و اتاق های متعدد است ، زیباترین قسمت بنا نورگیرها و
تزئینات داخل آن بوده و در سال های اخیر قسمت هایی از بنا آسیب دیده که
بوسیله سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان در دست مرمت و استحکام بخشی می
باشد و در سال 84 پارکی به نام پارک دکتر قاسم اهری در مقابل این بنا توسط
شهرداری اهر احداث شده و مورد بهره برداری است.
سد ستارخان اهر نیز در 15 کیلومتری جاده اهر- ورزقان واقع است.
این
سد اخیرا به زیستگاه پرندگان مهاجر تبدیل شده که در تابستان مرغابی ، لک
لک و مرغ ماهی خوار و در فصل زمستان انواع مختلف پرندگان آبزی سیاحان
بسیاری را به این منطقه می کشاند.
همچنین امکان صید انواع ماهی در آبهای این سد و فضای سبز اطراف آن موجب شده تا این محل به تفرجگاهی برای خانواده ها و جوانان باشد.
این منطقه دارای قلعه های متعددی است که از جمله آنها قلعه پشتوی هوراند است که این بنا در روستای پیشتاب از توابع بخش هوراند در ارتفاع 3000 متری ساخته شده و متعلق به دوره اورارتوها می باشد و تنها دارای یک ورودی بوده که مسیر آن دارای پله های سنگی است.
یکی از باارزش ترین و جالب ترین آثار تاریخی بخش هوراند از شهرستان اهر، قلعه پشتو یا پشتاب است که بر بلندترین کوه بین روستاهای پشتاب و کوجان قرار گرفته است.
روستای پشتاب در 12 کیلومتری غرب هوراند و 50 کیلومتری اهر واقع شده است.
قلعه
پشتو در کوهستان بسیار بلند به ارتفاع بیش از 3000 متر بنا شده و حصارهای
آن بسیار مرتفع و صخره ای است و دور تا دورش را پرتگاه های عمیق احاطه کرده
است.
تنها راه ورودی به قلعه معبری است از سمت شمال با 220 پله سنگی و
در ساخت دیوارهای قلعه از سنگ های لاشه ای، ملات گل رس، ساروج و تعدادی
آجر استفاده شده است.
آثار بدست آمده از درون قلعه که سفال های بدون
نقش و نگار قدیمی است، نشان می دهد که این قلعه در اوایل تسلط اسلام بر
منطقه ارسباران و قره داغ ساخته شده است، از این قلعه که شبیه قلعه بابک و
شاید همزمان با آن بوده است به هنگام نبرد با اعراب حاکم بر منطقه استفاده
نظامی می شده است.
قلعه نودوز نیز در 34 کیلومتری شرق اهر کنار جاده اهر به مشکین شهر واقع شده است.
همچنین قلعه کلهر در سمت شمال روستای کلهر در 20 کیلومتری اهر که مربوط به دوره صفویه می باشد خودنمایی می کند.
قلعه قهقهه از دیگر آثار واقع در دهستان یافت از توابع بخش هوراند شهرستان اهر واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا 2500 متر مربع و دارای دیوارهای بلند طبیعی و در میان صخره ها واقع شده است.
دور تا دور این قلعه پرتگاه خطرناک و عمودی شکل طبیعی بوده که گویی به دست بشر صخره ها پیرایش یافته است.
اهر با جمعیتی بالغ بر 200 هزار نفر و
با داشتن 962 روستا و 17 دهستان و پنج بخش یکی از زیباترین و در عین حال
محرومترین شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. این شهر در دوران پیش از
اسلام مسیر تجارت بین اردبیل، مرکز آذربایجان ایران به مناطق ارمنستان بوده
است.
شهرستان اهر آثار باستانی و چشم اندازهای طبیعی زیبا و متعددی دارد که در سطور پایین به اختصار معرفی می شود.
1-
بقعه شیخ شهاب الدین محمود اهری، از عرفای معروف قرن هفتم هجری در جنوب
شهر اهر در انتهای خیابان شیخ شهاب الدین در زمینی به مساحت تقریباً 87000
متر واقع شده است.
در ضلع شرقی بقعه مسجد کوچکی به ابعاد 90/6+30/9 متر قرار دارد که قبری نیز منسوب به یک امامزاده ناشناس در آن وجود دارد.
2-
شهر اهر دارای بازاری خوب و زیباست. این بازار دارای تزئیناتی است که در
بازارهای شهرهای دیگر کمتر دیده می شود. قسمت عمده آن دو طبقه و دارای
راسته های مستقیم و تماماً گنبد آجریت بنای بازار در قدیم با تیر حصیر
بوده، مرحوم رشیدالملک حکمران ارسباران تغییرات و تعمیرات کلی در بنای آن
داد و پس از اتمام تعمیرات در شب مبارک نیمه شعبان 1321 هجری قمری با جشن و
چراغانی مفصل آن را افتتاح کرد.
3- مسجد جامع: این مسجد در خیابان
قدس واقع شده و به دوره سلجوقی و اتابکان منسوب است. در ورودی مسجد، طاق
نمای آجری معمولی دارد. بر سنگ نبشته سردرب چهار سطرکنده شده است بتاریخ
ثلث و عشرین و مائه بعدالالف من الحجره 1123 هجری قمری، که این مسجد به
همین شکل امروزی از زمین بیرون آمده و بعضی نیز می گویند این مسجد قبلاً
کلیسا بوده است و نیز گویند حمامی داشته است که فقط با یک شمع گرم می شد.
البته برای هیچ یک از نظریه ها دلیل مستند نتوانستیم پیدا کنیم زمانی نیز
این مسجد مدرسه علوم دینی بوده وتعدادی از روحانیون اهر در این مدرسه به
تدریس و تحصیل پرداخته اند.
4- محصولات: بافت و ترکیبات کانی موجود
در خاکهای منطقه اهر و همچنین وجود جلگه ها در این منطقه بستر مناسبی برای
فعالیتهای کشاورزی و باغی است از جمله محصولات کشاورزی این منطقه می توان
به گندم، جو، ذرت، عدس و گاهاً در مناطق آبدار کشت برنج اشاره کرد و از
میوه درختان سیب سرخ و سیاه، زردآلو، هلو، گوجه فرنگی، خیار، هندوانه،
خربزه را نام برد.
منبع :
روزنامه کیهان، شماره 19880 به تاریخ 15/12/89، صفحه 11
نویسنده: سیدمحمد حسن آل محمد
اصغر محمود آبادی : به نوشته ی روانشاد سرهنگ بایبوردی «شهرداری اهر در حدود سال 1300شمسی تأسیس شده برای اولین بار [مرحوم] سراج الدین بایبوردی و بعداً [مرحوم]میرزا محمد کریمی عهده دار [ریاست شهرداری اهر شده اند]....پیش از شهریور 1320شمسی عمارت متوسطی برای شهرداری [اهر] ساخته اند که با فرمانداری مشترکاً استفاده می نمایند»*
ساختمان کنونی شهرداری اهر همان ساختمانی است که مرحوم سرهنگ بایبوردی در کتاب خود به ان اشاره کرده اند تا حدود بیست سال پیش شهرداری در طبقه همکف و فرمانداری در طبقه فوقانی آن مستقر بود که با احداث ساختمان فرمانداری و انتقال آن ،این ساختمان کلاً در اختیار شهرداری قرار گرفت . چند روز مانده به عید نوروز 87 فرصتی دست داد تا پای صحبت دو تن از معمرین بزرگوار شهرمان آقایان یوسف خدادادی،پدر مطبوعات ارسباران و محمد ابراهیم سلیمیان از بازنشستگان نیروی انتظامی(شهربانی سابق) بنشینیم و به کمک آنها برگ هایی از تاریخ این دیار را ورق بزنیم .
به گفته ی آقایان یوسف خدادادی و محمد ابراهیم سلیمیان ، قبل از احداث این ساختمان، عمارت بلدیه(شهرداری ) در همین مکان بود ساختمان بلدیه حیاط بزرگی داشت که با احداث اولین خیابان حیاط بلدیه تبدیل به میدان شهرداری شد.
خیابان شیخ شهاب الدین اهری اولین خیابان اهربه سبک جدید وسال احداث آن 1315شمسی است این خیابان در آغاز از محل فروشگاه فرهنگیان کنونی تا ساختمان دکتر قاسم خان اهری امروزی امتداد داشته است . مهندس این خیابان از اهالی اتحاد شوروی سابق بوده و طرح و نقشه ساختمان شهرداری نیز ازوست.
به گفته آقای سلیمیان این مهندس که در اهر به اینجینیر معروف بود نخست میخی در وسط حیاط بلدیه بر زمین کوبید بعد طنابی به میخ بست و در واقع پرگار بزرگی درست کرده میدانی مدور رسم نمود وسهم میدان و پیاده رو ها را مشخص کرد.
همچنین در سال 1315 عمارت بلدیه تخریب و ساختمان شهرداری کنونی پی ریزی شد معمار ساختمان استاد حاج محسن مرسلی اهری بود کارگران عموماً از اهالی روستای شیله بران بودند
جالب است بدانید که برای احداث این ساختمان سه قطعه تیرآهن لازم بوده اما تهیه آن از اهر و تبریز امکان پذیر نشده و این مسأله باعث گردیده تکمیل بنا با سه سال تأخیر مواجه شود بالاخره آهن مورد نیاز از باکو خریداری و به جهت نبود راه شوسه و کامیون این آهن ها از مبدأ بر دوش گاوها به اهر حمل شده است.
چند سال پیش در دوران شهرداری آقای صابر اسماعیلی ، این بنا با همان سبک قدیم مرمت گردید که معمار آن استاد علی نوری شرق بود.به جهت مهارت بسیاری که این معمار دارد معمولاً مرمت آثار باستانی به عهده ی ایشان گذاشته می شود.
به گفته ی آقای هاشمی مسئول محترم روابط عمومی شهرداری اهر قرار است در آینده ی نزدیک ساختمان بزرگی در محلی دیگر احداث گردد و ساختمان فعلی در اختیار شورای اسلامی شهر قرار گیرد.
در جنب ساختمان قدیمی شهرداری ساختمان نسبتاً نوسازی هست که می تواند نیاز شورای اسلامی شهر را رفع کند ما به مسئولین محترم شهر پیشنهاد می کنیم که پس از انتقال شهرداری به محل جدید،در مکان ساختمان فعلی شهرداری، موزه ی ارسباران تأسیس شود.
با نگهداری اشیای عتیقه ای که هر هفته و هر ماه ازقاچاقچیان در این منطقه کشف و ضبط می شود و طبیعتاً به موزه های شهرهای دیگرکشورمان انتقال می یابد موزه ی ارسباران به غنی ترین موزه ی ایران تبدیل خواهد شد . با این کار علاوه بر این که حق به حق دار می رسد ،موجبات جذب توریست نیز فراهم می شود وتوسعه گردشگری به رفع بیکاری و پیشرفت منطقه کمک خواهد کرد . به امید آن روز.
* تاریخ ارسباران.سرهنگ بایبوردی 1341
خانم "فریال گواشیری" منشی ایرانی-آمریکایی اوباما
استاد شهریار به همراه آقای ناصر شفیعی نویسنده و
محقق و همچنین شهردار سابق اهر که آدم پرکار و رو راست و جدیی بود و بنابه
مصلحت بسیار خوب از طرف شورای شهر اسبق شهرستان اهر به ریاست شهرداری
انتخاب شده بودند و گویا بنابه دلایلی! ( من دلایلش را نمیدانم معذرت! ) هم
از طرف همان شورای شهرستان سابق و به دور از مصلحت ! از کار بر کنار شدند .
ما را چه به اینکارا تصویر رو حال کنید و میانسالی شهریار را هم ببینید .
ایشان در زمان قبل از انقلاب نیز شهردار اهر بودند .
شاید این اواخر کسی قنبر اوغلی را نمی شناخت مرد خسته و بیماری که جلوی درب مسجد مسگرخانه منتظر اجل می نشست خانه اش در پس این مسجد بود تک و تنها بود ...
از وبلاگ صادق اهری http://ahariax.blog.ir
اهر گره های ترافیکی بزرگی دارد که تاکنون با یک طرفه کردن خیابان ها خواسته ایم تا حدودی به گشودن آن کمک کنیم این دوای درد خود دردی است که به ناچار باید تحمل کرد برای رفتن به محلی که در صد متری ماست باید شهر را بچرخیم اهر تنها سه خیابان شرقی غربی دارد حال با یک طرفه شدن دو خیابان معلوم است که چه وضعیتی پیش می آید خیابان آزادگان که در صورت مسیرگشایی می تواند این مشکل را رفع کند تا امسال به رودخانه که می رسید متوقف می شد پل جدیدی بر روی کیچیک چای درست می کنند که به افتتاح آن چیزی نمانده یعنی آسفالت شود گره ترافیکی روبروی مسجد جلفالار (امام رضا ع) که به خاطر عبور وسایل نقلیه از پل کوچک ایجاد می شد انشاءالله گشوده می شود اربعین امسال مسئولین اقدام به گشایش موقت پل نمودند و نقش بی بدیل ان نمایان شد با تشکر از شهرداری به این بهانه نگاهی می اندازیم به پل های رودخانه کیچیک چای اهر با این امید که در آینده زیباترین بخش اهر باشد البته اگر سنگفرش آن تکمیل شود این سخن دور از انتظار نیست .
کیچیک چای( رودخانه ی کوچکی که از وسط شهر می گذرد)اهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می کند. اخیراً شهرداری اهر اقدام به نام گذاری پل های جدید کیچیک چای نموده است. این کار هرچند دیر صورت گرفته اما کار بایسته ایست اولین پل از ورود این رود به اهر پل شیخ شهاب الدین نام گرفته که گلوگاه شهرک شیخ شهاب نیز محسوب می گردد .
اولین پلی که قبل از ورود رود کیچیک چای به داخل شهر اهر بر آن بسته شده روستای یاغبستیلو(یاغی باستی لو) را به جاده اهر – زندآباد- شیور وصل می کند . ساخت این پل کم عرض به بعد از انقلاب مربوط می شود. پل خروجی رود نیز(واقع در انتهای محله بهرام آباد) به مناسبت افتتاح آن در هفته دفاع مقدس پل مقاومت نامیده شده و در مکان مصفایی قرار دارد. پل های دیگری که دو بخش خیابان های رسالت، شهید رجایی و امام خمینی را به هم وصل می کنند نامی ندارند یا حداقل تابلویی یادآور نام آنها نیست. پل های خیابان های شهید رجایی و امام خمینی قبل از انقلاب احداث گردیده اند . پلی نیز مابین آنها روبروی مسجد ابواسحق بوده که گویا در دوره قاجار ساخته شده بود و قبل از انقلاب تخریب شده که البته باید مرمت می شد .
پل کوچکی نیز کمی پایین تر از انتهای خیابان آزادگان و روبروی مسجد جلفالار(امام رضا) قرار دارد که در زمان ریاست مرحوم قرشی زاده بر دبیرستان مطهری، احداث گردیده است .مرحوم قرشی زاده از انسان های پاک نهادی بود که بعد ها به ریاست اداره آموزش و پرورش اهر رسید. خوش درخشید اما دولت مستعجل بود و زود به دیار باقی شتافت .من خودم در زمان مدیریت ایشان تدریس ادبیات را در چند کلاس دبیرستان مطهری به عهده داشتم(سال تحصیلی 67-66) ایشان با توجه به مشکل عبورو مرور دانش آموزان از این رودخانه از موقعیت و نفوذ خود استفاده کرد و با تلاش وی و همکاری نهاد های ذیربط این پل ساخته شد و امروزه بیش از سی در صد رفت و آمد مردم را تحمل می کند. ورودی این پل از بخش غربی تنگه است و هر از گاهی تصادفی را تجربه می کند . در گفتگویی که با آقای غلامرضا پیروزنیا دبیر بازنشسته فلسفه و مدیر اسبق دبیرستان شهید مطهری (کبیرسابق )داشتم ایشان اظهار داشتند که این پل با پیگیری های مرحوم قرشی زاده و با مساعدت های پدرزن ایشان و کمک های نمازگزاران مسجد ابواسحق ساخته شد. آقای پیروزنیا در زمان تصدی ریاست دبیرستان شهید مطهری از سوی مرحوم قرشی زاده ،معاون تربیتی این آموزشگاه بود . به گفته وی ، در سال1364 مهندسی در هتل رضوی اهر بیتوته می کرد.این مهندس به در خواست مرحوم قرشی زاده با حداقل دریافتی نقشه پل را طراحی نمود. مرحوم قرشی زاده از روحانی سرشناس اهر که در ساخت مسجد موسی بن جعفر (ع) بازسازی مسجد ابواسحق، خرید زمین قبرستان بزرگی که شاید تا نیم قرن دیگر پاسخگوی راهیان سفر آخرت باشد و چند بنای عام المنفعه دیگر نقش بی بدیلی داشته یعنی مرحوم آیه الله برقی (ره) یاری خواست و با تشویق ایشان نمازگزاران نیز پا پیش گذاشتند. شهرداری اهر نیز وقتی خودیاری مردم را دید، با اهدای زمین معوض به صاحبان مغازه های که سر راه مانع بودند و نصب نرده به ساخت این پل کمک نمود. انتخاب نام برای هریک از این پل ها مانند خیابان ها و امکنه دیگر فرصتی است تا از نام برخی شخصیت های محلی غبارروبی شود یا اندیشه های ناب مثل اتحاد ملی ، استقلال ، آزادی ترویج گردد یا نام هایی که اصالت و قدمت شهر را نشان می دهد مثلاً دژعلیشاه گیلانی (دیزه لیش) مطرح کنیم.( محقق پرتلاش و نامی جناب آقای حسین دوستی این حدس را - یعنی دیزه لیش احتمالاً دژعلیشاه است - در کتاب تاریخ و جغرافیای ارسباران آورده و من با مطالعاتی که بعدها به عمل آوردم حدس ایشان را قریب به یقین دیدم)
.
تبریز یک مکان تاریخی دارد به نام ارگ علیشاه . همین تاج الدین علیشاه گیلانی که از مقامات عالی زمان خویش بوده و از قره باغ تا تبریز و سایر شهرهای حکومت قره قویونلو ها پل ها و کاروانسرا ها و دژها (دیده بانی ) ساخته آیا اشکالی دارد که پل خیابان رسالت که دست بر قضا کنار دیزه لیش ساخته شده است، پل دژ علیشاه نامیده شود. دیزه لیش مشرف بر راه های مواصلاتی تبریز- طوالش و تبریز- قره باغ – سنت پترزبورگ بوده است.اگر بخواهیم شهرمان به شهرسرگردانی معروف نشود ، باید خیابان ها و پل ها و محلات نام گذاری شوند و تابلودار شوند نام های قدیمی محلات را نیز باید در فونتی کوچکتر در این تابلوها بنویسند .چون اغلب مردم با این نام ها آشنا ترند .مثل قلعه قاپوسی (شهید فهمیده) نخود تپه (ستارخان) اوغلان قیه , دوه داشی ، کره نی خانا ،گوتورگه ، ساری زمی ، میدان زمی (زمی شکل کوتاه شده زمین است ) دللک آباد (دلاک توسعاً به سلمانی و آرایشگر گفته می شود شغل شریفی است چه اشکالی دارد محله ای به نام این قشر زحمت کش باشد که اگر نباشند باید اسم همه شهرها را جنگل آمازون گذاشت!!!
شهرداری اهر در یک سال گذشته اقداماتی انجام داده که شایسته ی قدردانی است از جمله نامگذاری میدان ورودی شهر از مسیر تبریز ،نصب تابلوهای راهنما در بسیاری از نقاط شهر توجه به بوستان های محله نصب تجهیزات ورزشی در پارک ها و محلات آسفالت کوچه ها و خیابان های دور از مرکز شهر و... تداوم این اقدامات آرزوی مردم شهر است نشست هفتگی شهردار با اهالی محلات و انتخاب مشاوران فرهنگی و استفاده از نظرات آنها در پیشرفت شهر بسیار مؤثر است .
از وبلاگ استاد محمود آبادی http://www.ahariran.blogfa.com
سید محمد عابدی، متولد سال 1344 در قم، اصالتا اهل شهرستان خوی و دارای مدرک کارشناسی جغرافیاست که پیش از این سمتهای مختلفی همچون بخشداری مشکینشهر و معاونت فرمانداریهای مشکینشهر، اهر و شبستر را عهدهدار بوده و به مدت پنج سال نیز فرمانداری چالدران در آذربایجان غربی را بر عهده داشته است
خاطرات جواد منصوری :
رئیس زندان قزل قلعه استوار با سابقه ارتش به نام «ساقی» بود.او
به لهجه غلیظ ترکی صحبت میکرد و شهرتی بین کلیه زندانیان و به خصوص
زندانیان سیاسی داشت. ساقی ظاهراً آدم ملایم و بیطرفی نسبت به زندانیان
بود. معمولاً امکانات مناسبی با توجه به شرایط فراهم می کرد و مخالف
سختگیریهای شدید و شدت عمل نسبت به زندانیان بود. به طوریکه گاهی به طنز
زندان قزل قلعه را «هتل ساقی» در قیاس با جهنم اوین به ریاست «استوار
حسینی» میگفتند.
زیرا
حسینی به واقع گرگ و به تعبیر برخی گوریل و کفتار بود. او شخصاً زندانیان
را وحشیانه شکنجه میکرد و برخوردهای بسیار تند و تحقیرآمیز و بعضاً
وحشیانه داشت. حسینی یک استوار ارتش بود که به علت هیکل و قیافه بسیار بزرگ
و بدقوارهاش موجب ترس عدهای میشد.
کتاب خاطرات جواد منصوری- انتشارات حوزه هنری- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی- صفحه 121
ایوب ساقی، معروف به استوار ساقی، به مدت ده سال (۱۳۵۲–۱۳۴۲) رئیس زندان قزلقلعه بود.
زندگینامه
ساقی متولد شهر اهر بود. او پس از طی تحصیلات مقدماتی در ۱۳۱۳ به استخدام ارتش درآمد و با درجه گروهبان سومی در هنگ شش نادری، جمعی لشکر زرهی مرکز مشغول به خدمت شد. ساقی در ۱۳۳۱ با طی مدارج نظامی به درجه استواریکمی رسید. در کودتای ۲۸ مرداد نقش فعالی ایفا کرد و در تسخیر ساختمان بیسیم، فرماندهی یکی از دستهها را عهدهدار بود. در ۱۳۴۲ با سابقه خدمت بیش از بیست سال در لشکر زرهی مرکز، از ارتش منتقل و به عنوان زندانبان و رئیس زندان قزلقلعه منصوب شد. استوار ساقی پس از مدتی کار و فعالیت در ریاست زندان قزلقلعه به ملایمت، نرمی و بیطرفی در بین زندانیان سیاسی معروف شد. در ۱۳۴۹ چند تن از اعضای گروه فلسطین برای طی دوره چریکی به صورت قاچاق وارد عراق شدند. اعضای گروه پس از اتمام دوره هنگام بازگشت به ایران با تیمور بختیار در بغداد دیدار کردند. تیمور بختیار در دیدار با احمد صبوری، عضو ارشد گروه توصیه میکند که استوار ساقی را به فعالیتهای سیاسی جذب و از او در زمینه فعالیتهای مسلحانه استفاده کند. اعضای گروه فلسطین در بازگشت از عراق در مرز توسط ساواک دستگیر و صبوری در مراحل بازجویی صحبتهایی را که تیمور بختیار دربارهٔ ساقی گفته بود اعتراف میکند. اعترافات احمد صبوری، لو رفتن کارهای مثبت ساقی نسبت به زندانیان، و نیز درگیریهای او با بازجویان منجر به برکناری وی شد و سرانجام در ۱۳۵۲ ساقی را از ریاست زندان قزلقلعه برکنار کردند. مدتی پس از برکناری ساقی، زندان قزلقلعه منحل و تخریب شد و کادر نظامی و اداری آن به زندان اوین منتقل شدند. ساقی با انتقال به زندان اوین در رسته اداری به کار پرداخت. در ۱۳۵۳ ساقی با توجه به برکناری از مسئولیت قبلی با درخواست بازنشستگی به کار خود در زندانها پایان داد. ساقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و زندانی شد اما عده زیادی از زندانیان سیاسی و در رأس آنها آیتالله طالقانی با ارسال نامهای به دادگاه انقلاب و توضیح ملایمت و مدارای ساقی نسبت به زندانیان در زندانهای شاه، باعث تبرئه و آزادی او شدند. ساقی چند سال بعد درگذشت.
اطلاعات بیشتر
اظهار نظر محمدعلی عمویی در مورد ساقی: همواره شکرگزار رفتار انسانی استوار ساقی هستم.
علی بهاری، از اعضای جمعیت فدائیان اسلام، ادعا کرده است که، استوار ساقی چشم راست آزموده بود و تیمسارها به اوسلام نظامی میدادند و خیلی خرش میرفت.
هژیر پلاسچی: وقتی نگارنده پس از ادعای یکی از فعالان ملی ـ مذهبی که میگفت ساقی را در یکی از مراسمهای بزرگداشت داریوش فروهر و پروانه اسکندری دیده است با برخی از زندانیان سیاسی رژیم شاه مانند محمدعلی عمویی، عزتالله سحابی و طاهر احمدزاده تماس گرفتم تا او را بیابم گرچه ناموفق بودم اما متوجه شدم که هیچیک از آنان وقوع چنین اتفاقی را بر اساس شناختی که از ساقی دارند، بعید نمیدانند.
سید علی خامنهای: ساقی یک نظامی بلندقامت، درشت اندام، قوی بنیه، چهارشانه، بااراده، مصمم و باشخصیت بود و با زبان فارسی مایل به لهجه ترکی سخن میگفت… وی انسانی جوانمرد و بلندهمت بود و زندانیان مقاوم را دوست میداشت و به آنان ارج و احترام میگذاشت و در مقابل، با زندانیان ضعیف النفس و دون همت و سازشکار، سخت گیر و خشن بود.
دژ استوار ساقی اصطلاحی بود که زندانیان سیاسی قبل از انقلاب به زندان قزلقلعه اطلاق میکردند.
آیتالله طالقانی استوار ساقی را در خانهاش پناه داد که دست انقلابیهای تندرو به او نرسد و همو که روزی زندانبانش بود، در شبهای اسفند ۵۷، در خانه زندانی سابقش آسوده میخوابید.
جواد منصوری: او به لهجه غلیظ ترکی صحبت میکرد و شهرتی بین کلیه زندانیان و به خصوص زندانیان سیاسی داشت. ساقی ظاهراً آدم ملایم و بیطرفی نسبت به زندانیان بود. معمولاً امکانات مناسبی با توجه به شرایط فراهم میکرد و مخالف سختگیریهای شدید و شدت عمل نسبت به زندانیان بود. به طوریکه گاهی به طنز زندان قزل قلعه را «هتل ساقی» در قیاس با جهنم اوین به ریاست «استوار حسینی» میگفتند.
استوار «ساقی» گفته بود: گاو میارن اینجا، چریک می فرستن بیرون!! بابا اینا را بزنید و ول کنید، دیگر نیندازید زندان و چیز یادشون ندید.
عباس واعظ طبسی: رئیس زندان قزلقلعه، سروان آشتیانی بود اما مدیر اجرایی و اداره کننده آن، استوار ساقی بود. عجیب بود، ایشان با هر زندانیای که زیردست بازجو، اعتراف میکرد، خیلی خشن بود و برعکس به کسی که مقاومت میکرد و حرفی نمیزد، احترام میگذاشت. آقای ساقی تا من را دید گفت، شما دوباره آمدی؟ گفتم حالا یک سلول خوبی به ما بده! گفت باشد و همین کار را هم کرد.
اکبر هاشمی رفسنجانی: در یک سلول انفرادی زندان قزل قلعه بودم … آنجا را چند نفر استوار اداره میکردند و مدیریت و نگهبانی دست اینها بود. رئیس آنها ساقی بود و سه، چهار نفر دیگر هم بودند. آدمهای نجیب و خوبی بودند.
محمد هاشمی رفسنجانی: من هم به منزلاللهیار که در خیابان ۱۷ آذر، روبروی دانشگاه تهران بود، رفتم تا بلکه بواسطه این نامه، اطلاعاتی کسب کنم. آن روز استوار ساقی هم با لباس شخصی (کت و شلوار) آنجا بود. ساقی خودش از علاقمندان و اعضای جبههٔ ملی بود. وقتی مرا آنجا دید جا خورد. فکر نمیکرد من با جبهه ملی رفت و آمدی داشته باشم. پیش از این در دستگیری دوم مرا دیده بود و میدانست که از تیپ مذهبیون هستم. همانجا اللهیار صالح سفارش کرد. ساقی هم اطلاعاتی داد.
همنشین بهار: ساقی زندانیان مقاوم را دوست داشت و در مقابل، با زندانیان دون همت و سازشکار، خشن بود. گاه برای تحقیر زندانیانی که زیر شکنجه بلبل زبانی میکردند و دوستانشان را لو میدادند، با لهجه شیرین ترکیاش میگفت: «آخه تو که کونش نداشتی چرا چریک شدی؟» یا (چرا کمونیست شدی؟)
حسین شاهحسینی: مسئول زندان قزلقلعه از آن تیپ افرادی بود که در حرفة زندانبانی احساس مروت و انساندوستی داشت. ضمن انجام وظیفه با زندانیان مهربان بود، به درد دل آنها گوش میکرد و به قدر توان و قدرت خود به آنها نیکی میکرد. یکبار به علت خرابی حمام زندان و نیازی که به شستن بدنم داشتم، ساقی بدون کسب مجوز از رؤسای مربوطش مرا با مسئولیت خودش از زندان مرخص کرد تا در شهر استحمام کنم و برگردم. نظیر همین کمکها را به دیگر زندانیان نیز میکرد.
عبدالعلی بازرگان: مهندس مهدی بازرگان همراه سایرمبارزان در زندان «قزل قلعه» اسیر بود، مادرشان به رحمت حق پیوست. راقم این سطور اول وقت صبح روز بعد حامل این خبر به زندان بودم. با این که روز و ساعت ملاقات نبود، استوار ساقی همه کارهِ با ابهت و بسیار جدی زندان، با محبت و مدارا مرا پذیرفت و ملاقات خصوصی یک ساعتهای زیر درختان بید در محوطه بیرونی زندان به ما داد و حتی خودش پیش آمد و تسلیتی صادقانه و متواضعانه هم به پدرگفت و با ناباوری، که نمیدانم به یاد مادر خودش افتاده بود یا مرگ مادری دور از فرزند او را متأثر کرده بود، در حال تنها گذاشتن ما، با دستمال اشکهایش راپاک کرد!
این موزه در سال 1374
شمسی در تالار اصلی بنای تاریخی بقعه شیخ شهابالدین اهری تاسیس شد و بخشی
از آثار فرهنگی مربوط به ادب و عرفان کشور و آذربایجان در آن گردآوری شده
است.
موزه
ادب و عرفان از موزههای تخصصی ایران در نوع خود محسوب میشود و از این
حیث برای محققان این عرصه بدیع و در نوع خود جالب و دیدنی است.در این موزه
آثار ادبی و عرفانی جالبی از دورههای تاریخی صفوی تا قاجاریه گردآوری و
برای بازدید عرضه شده است.
در
بخش ادبی موزه آثار نفیسی از کتب خطی دوران صفوی تا قاجار از قبیل
قرآنهای خطی با جلدهای تذهیب شده لاکی و دیوان شعرا و عرفا مانند دیوان
جلالالدین مولوی و گلستان سعدی وجود دارد.
همچنین
قطعه خطهایی به صورت شکسته و نستعلیق از آثار «استادعبدالمجید طالقانی»
از خوشنویسان قاجاریه و زیارتنامه حضرت سیدالشهدا به قلم «میرآقای اهری» و
آثاری از استاد درویش از صاحبنامان اهالی عرفان در آن به نمایش گذاشته
شده است.
از
آثار بسیار ارزنده این بخش طوماری است پارچهای متعلق به دوره صفویه به
طول 360 سانتیمتر و به عرض 50 سانتیمتر که به سورههای کلامالله مجید با
خط نسخ، ثلث مزین شده است.این سورهها در داخل نقوش اسلیمی و ترنجی به طرز
بسیار زیبایی جای گرفتهاند.
در
بخش عرفان این موزه نیز تابلوهای نقاشی از دوره قاجاریه و مجموعه جالبی از
انواع کشکولهای دراویش از جنس چوب، سفال، چینی و برنز که دارای کتیبهها و
نقوشی از مجالس درویشان است مشاهده میشود.
علاوه
براین در این موزه انواع کلاههای مخصوص دراویش در دو دوره صفویه و
قاجاریه به همراه تبرزینهای مرصع طلاکوب و نقره کوب، فراهم شده است.از
دیگر اشیای این بخش، یک در چوبی پاشنهگردان است.این در تماما کندهکاری و
منبتکاری شده، دارای کتیبهای متعلق به قرن هفتم هجری قمری است.
بنای
این موزه را که متشکل از یک ایوان بزرگ، 2 مناره بلند، 2 ایوان کوچک و یک
مسجد بزرگ و خانقاه معروف به قوشخانه (لانه پرندگان) و اتاقهای متعدد است،
به شاه عباس صفوی نسبت میدهند.
برخی
از دیوارهای مجموعه شیخ شهابالدین اهری در شهر اهر با نقاشیهای به
یادگار مانده از گذشتههای دور بهعنوان دفتر خاطرات یا صفحهای ویژه برای
ثبت خاطرات عارفان و علاقهمندان و مریدان شیخالعارفین شهابالدین که از
مسافتهای دور به دیدار شیخ آمده و در مجموعه مزبور بیتوته میکردند،
اختصاص داده شده بود.آثار
بخشی
از این دیوارها توسط اساتید میراث فرهنگی مرمت و اشعاری از شعرای معروفی
چون «ابوالقاسم نباتی»، «شیخ بهایی» و چند شاعر بزرگ دیگر در خطوط احیا شده
از گذشته در بین نوشتههای موجود شناسایی شده است.
این
دیوار به تنهایی یک اثر فرهنگی و تاریخی باارزش محسوب میشود و گویای ذوق
عرفانی و ادبی ساکنان گذشتههای دور این سرزمین است.در کتیبه موجود در
مجموعه شیخ شهابالدین اهری نیز آمده است: مسجد این مجموعه در دوره قاجاریه
تـوسط مصطفی قلی خان امیرکبیر، حاکم قراجهداغ بازسازی شده است.
این
اثر بزرگ معماری و فرهنگی متعلق به قرن هفتم هجری است و براساس شواهد
تاریخی در زمان حیات «شیخ شهابالدین اهری» دارای ساختمان و تشکیلات
منحصربهفردی در منطقه بوده است.طبق برخی مستندات تاریخی تکمیل و تعمیرات
اولیه «بقعه شیخ شهابالدین اهری» به عصر شاه عباس اول صفوی نسبت داده شده
است.
گفته
میشود در اوایل قرن یازدهم هجری شاه عباس اول به هنگام مسافرت به
آذربایجان و منطقه ارسباران در این بقعه که مجموعهای در یک باغ 12 هکتاری
بود و به «باغ شیخ» نیز موسوم بود بیتوته کرده و به تعمیر و تکمیل آن همت
گماشته است.این مجموعه در ادوار زندیه و قاجاریه نیز به دفعات مرمت شده
است.
مجموعه
مزبور از این نظر که دارای معماری خاص ایرانی و اسلامی و فضاسازی خاص
معنوی است در نوع خود بینظیر است.متاسفانه بخشهایی از این بنای بزرگ
تاریخی در سالهای قبـل از انقلاب تخریب و نابود شده و در سالهای اخیر فقط
نسبت به احیای آثار باقی مانده اقدام شده است.
طبق
برخی نوشتهها و شواهد مجموعه شیخ شهابالدین اهری تا اوایل عصر صفویه
دارای آثار و نوشتههای قابل توجهی از خود شیخ و سایر کتب بوده است که در
جنگ بین ایران و عثمانی این آثار غارت و به ترکیه برده شده است.شیخ
شهابالدین محمود اهری عارف بزرگ در سال 580 هجری قمری در اهر متولد و پس
از کسب معارف علمی دینی به درجه ارشاد رسیده است.
شیخ
همچنین به درجات مختلف علمی از جمله قطب نـایل شده و از سال 642 تا 665
بهعنوان رهبر تمام فرقههای عرفانی ایران در اهر به تدریس و تربیت عرفا و
علما میپرداخت.وی همچنین مرشد سه فرقه عرفانی «خلوتی، بیرامی و مولوی» نیز
بوده است.
شیخ
شهابالدین محمود اهری بعد از عمری زندگی پربار در شهرستان اهر وفات یافته
و در خانقاه خویش در این شهر دفن شده است.مدفن شیخ با نام بقعه شیخ
شهابالدین زیارتگاه پیروان مشرب عرفانی وی که «شهابیه» نامیده میشوند،
است.
مقبره و موزه شیخ شهابالدین محمود اهری
در
پارک شیخ شهاب الدین قرار گرفته و آرامگاه شیخ شهاب الدین محمود اهری -
عارف بزرگ قرن هفتم هجری- است. این بنای تاریخی با معماری اسلامی نشانگر
ذوق هنر مردم این دیار در روزگار گذشته می باشد.
تاریخچه این بقعه به عصر شاه عباس اول می رسد ولی قدمت بعضی از قسمتهای آن از جمله حصار سنگی مقبره و درب شرقی به قبل از دوره صفویه (دوره ایلخانی) مربوط میشود.
این بقعه دارای 1497 مترمربع بوده و ساختمانی مشتمل بر خانقاه، مسجد، ایوانی بلند، مناره ها و غرفه های متعدد است؛
از سال 1374 ه.ش. از قسمت خانقاه این بنا، به دلیل عرفانی بودن بنا، بعنوان موزه ادب و عرفان شیخ شهاب الدین اهری استفاده می شود که در سطح کشور در نوع خود اولین موزه بوده و در حال حاضر شامل سه سالن و یک صحن است. در سالن ها اشیای عرفانی از قرن 15ـ7 ه.ق. و در صحن سنگ مزارهای قرن 15ـ11 ه.ق. به نمایش گذاشته شده است.
بازار سرپوشیده اهر
از
شاخههای مختلفی تشکیل یافته و دارای ۴ بخش اصلی به نامهای بازار
جعفرقلیخان، بازار کفاشان، بازار نصیربیگ و راستهبازار است. این بازار در
زمان رشیدالملک، حکمران وقت ارسباران مرمت شدهاست.
بنای
بازار سرپوشیده اهر دارای چندین ورودی با نوشته سردر «نصیر بیگ» بوده که
تقریباً دست نخورده باقی مانده است. راسته سه دکانلار و راسته مسجد سفید به
اضافه محله قلعه قاپوسی از مراکز دادوستد در اهر به شمار میرفته است.
بازار مسگران (مسگرخانه)، بازار کلاهدوزان، راسته آهنگران، میدان دواب،
میدان ترهبار از دیگر بخشهای بازار است.
این
بنا دارای حمامی بوده که در زمانهای قدیم از بین رفته است و اکنون محوطه
آن دیده می شود. بازار اهر دارای تزئینات گچبری است و این تزئینات در کمتر
بازاری دیده می شود.
خانهٔ دکتر قاسم خان اهری
واقع در خیابان حزب الله از قدیمی ترین خانه های موجود در اهر می باشد. این بنا دارای سرسرا و اتاقهای متعدد است؛
زیباترین قسمت بنا نورگیرها و تزئینات داخل آن است، و در سالهای اخیر قسمت هایی از بنا آسیب دیده است که بوسیله سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان در دست مرمت و استحکام بخشی است.
همچنین در سال 84 پارکی به نام پارک دکتر قاسم اهری در مقابل این بنا توسط شهرداری اهر احداث گردیده و مورد بهره برداری قرار گرفت.
خانه بشیر آمر (از نوادگان پسری عباس میرزا)
از خانههای تاریخی اهر است که در خیابان شیخ شهاب الدین اهری قرار گرفته است. این بنا از اتاقها، اندرونی، زیرزمین، یخچال، سرسرا و فضاهای دیگری شکل گرفتهاست؛ قدمت این خانه به بیش از ۱۱۰ سال میرسد، مساحت این ملک ۱۲۰۰ متر مربع و اعیانی آن بیش از ۹۵۰ متر مربع می باشد از معماری خانه نمای سه طبقه آن از پشت ساختمان و دو طبقه آن از مقابل است؛
در ضمن آجر بکار رفته در ساختمان این بنا در حیاط و کورهای که در زیر حوض بزرگ حیاط قراردارد بعمل آمده است.
در روایات تاریخی این شهر آمده که این بنا بر روی یکی از ۵ قلعه ماد در دوران باستان ساخته شده است. در حال حاضر این ملک تحت تملک فرزندان ایشان قراردارد. در پی زمین لرزه ۲۱ مرداد ۱۳۹۱ بخشی از این ملک دچار تخریب گردید.
جنگل طبیعی انداب (پارک جنگلی فندقلو)
در 25 کیلومتری اهر - مشگین شهر بر فراز کوههای سرسبز روستای انداب قدیم واقع شده که بیشتر پوشش گیاهی آن درختان فندق می باشد.
سد ستارخان اهر
در
15 کیلومتری جاده اهر- ورزقان واقع شده است. این سد اخیرا به زیستگاه
پرندگان مهاجر تبدیل شده که در تابستان؛ مرغابی، لک لک و مرغ ماهی خوار و
در فصل زمستان انواع مختلف پرندگان آبزی سیاحان بسیاری را به این منطقه می
کشاند.
همچنین امکان صید انواع ماهی در آبهای این سد و فضای سبز اطرف ان موجب شده تا این محل به تفرجگاهی برای خانواده ها و جوانان تبدیل شود.
کاروانسرای شاه عباسی
در گردنه گویچه بئل واقع در 93 کیلومتری تبریز و 24 کیلومتری اهر، دو کاروانسرای قدیمی به نامهای(کاروانسرای شاه عباسی گوئجه بئل و کاروانسرای گوره درق)وجود دارد.
کاروانسرای علیا(گوره درق) در 3 کیلومتری ابتدای گردنه ساخته شده است و ابعاد آن 21×30 متر و دارای پنجردیف حجره ضربی آجری مدور است که متأسفانه در زلزله سال 91 کاملاً تخریب شده و تاکنون نیز اقدامی عملی در بازسازی آن صورت نگرفته است.
کاروانسرای
سفلی نیز در 7 کیلومتری کاروانسرای علیا(گوئجه بئل) در محوطه ای مسطح،
مشرف به رودخانه قرار دارد و از دو بخش شامل حیاط و حجرات متعدد تشکیل شده
است.
احداث بنا با توجه به شواهد و قرائن می تواند متعلق به دوره صفویه باشد.
قلعه نودوز ( نقدوز قلعه )
قلعه نودوز یکی از قلاع مستحکم و تاریخی ایران مربوط به دوره ساسانیان است که بشماره ۶۲۸ در تاریخ ۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۴۵ در فهرست میراث گرانسنگ ایران ثبت گردیده است.
این قلعه در 25 کیلومتری جنوب شرقی شهر اهر واقع شده است؛ و بر فراز قله کوهی مرتفع مشرف بر رودخانه اهرچای احداث شده است. ورود به قلعه فقط از یال شمالی آن امکانپذیر است. ارتفاع برج این قلعه 11 متر است و با سنگهای تراش خورده رسوبی به رنگهای آجری و زرد و با ملاط گچ و آهک بنا شده است. اغلب برجها و دیوارهها با تکیّه بر بدنه سنگی کوه استوار شدهاند و امکان نقبزنی به داخل قلعه را به حداقل رساندهاند. قسمت بالای دیوارهها با خشت و گل ساخته شده که به مروز زمان از بین رفته و چندین متر از ارتفاع آن کم شده است.
تالاب ها
تالاب یوسفلو
این تالاب در 33 کیلومتری شرق شهرستان اهر قرار دارد و تالابی دایمی است که مورد استفاده پرندگان مهاجر آبزی قرار می گیرد.
تالاب دیب سیز
این تالاب در 25 کیلومتری شرق اهر قرار دارد و تالابی نیزاری و دایمی است که مورد استفاده پرندگان مهاجر آبزی قرار می گیرد.
اخیرا با ایجاد دیواره خاکی این تالاب تبدیل به سد قشلاق شاهوردی شده است و آب آن مورد مصرف کشاورزی قرار میگیرد.
این تالاب در 2 کیلومتری جنوب روستای قشلاق شاهوردی در جنوب جاده ارتباطی اهر-مشگین شهر قرار دارد. تالاب گستره ای شمالی جنوبی دارد و طول آن در حدود 500 متر و عرض آن 300 متر است. ارتفاع تالاب از سطح دریا در حدود 1360 متر است.
تالاب خرمالو
این
تالاب در 42 کیلومتری جنوب غربی اهر قرار دارد و تالاب دائمی است که علاوه
بر استفاده های کشاورزی، در فصل زمستان مورد استفاده پرندگان مهاجر قرار
می گیرد.
کوهها و جنگلها
از
نظر موقعیت جغرافیایی شهرستان اهر در یک منطقه ی کوهستانی قرار گرفته؛ از
این نظر دارای کوههای بسیار زیبا و سربه فلک کشیده می باشد و از قدیم به
عنوان رشته کوههای قراداغ (کوه بزرگ) مشهور بوده است.
از جمله ی این کوهها می توان نشان کوه، کوههای شیور، کوههای گئچی قئران (بزکش)، قاشقا داغ، کوههای مشک عنبر، کوههای پیرسقا، خاله داغ، صلوات داغ، دیزمار و کوههای سامبران را نام برد.
در کنار این کوهها جنگلهای پر درختی وجود دارد که هر بیننده ای را مجذوب و حیران خویش می سازد که زیست گاه حیواناتی است که گاها از نظر تنوع در جهان بی نظیر می باشند؛ از جمله خرس، خوک، گوزن، بزکوهی، کل، و پرندگانی از قبیل :کبک، قرقاول، دراج، بلدرچین و ..