یکی
از ارزشمندترین آثار عندلیب قراجاداغی ، مجموعه است که او در سال 1802 م
(1219 ه ق ) فراهم کرده و نمنه هایی از فرهنگ عامیانه ی آذربایجان و سروده
هایی از ادبیات سفاهی مردم را به زبان آذری گرد آورده است و این کتاب خطی
از آنجاییکه اولین کتاب حجیمی است که نمونه های فرهنگ و هنر مردم آذربایجان
را در خود دارد . در تاریخ ادبیات و فولکلور شناسی آذربایجان از ارزش خاصی
برخوردار است و کتابی است که صرفاً به منظور گردآوری فولکلور ترتیب داده
شده ، نه به خاطر سودجویی.
در این کتاب خطی که مسخه ی منحصر به فرد آن در لنینگرادنگهداری می شود . نمونه های زیر از ادبیات مردمی آذربایجان وجود دارد:
( حکایت فاطمه و خسرو ،
حکایت ابراهیم ، سلیمان ، حکایت خاسپولاد ، حکایت قلندر ، حکایت یوسف و
حکایت عبدالله به اضافه سروده هایی مربوط به "کوراوغلو" که در کتاب فوق
وجود دارد به آخر کتابهای " کوراوغلو " که بعد از سال 1915 م چاپ شده اند ،
افزوده شده است .
همچنین 19 سروده ِ ضبط
شده در این ومجموعه در بخش آخر جلد چهارم کتاب " داستانهای آذربایجان "تحت
عنوان " یروده های مستقل " نقل شده است .
از دیدگاه ((کوراوغلو شناسان)) ، کتاب خطی یا به عبارتی دیگر ، جنگ عندلیب قاراجا داغی ،دومین
اثر مکتوب است که سروده هایی از کوراوغلو در آن ضبط شده است . و اولین
کتاب در مورد سروده ( قوشما ) های کوراوغلو ،در سال 1721 م با الفبای ارمنی
ولی به زبان ترکی آذربایجانی توسط یک بازرگان تبریزی بنام ((الیاس مشق ))
در تبریز چاپ و منتشر شده که در آن ، 13 سروده مربوط به ((کوراوغلو ))جلب
نظر میکند .
شرح حال عندلیب قره جه داغی
تذکره نویسان عندلیب قره جه داغی را یکی از توانا ترینو معروفترین شاعران ترک زبان دانسته و در شرح زندگی او می نویسند :
ملا علی از شعرای با احساس و
توانای قرن 19 م ( قرن 13 ه ق ) می باشد . وی در روستای کوردشت از محال
دیزمار قره جه داغ در کرانه رود ارس متولد شده و تحصیلات اولیه را در
مکتبخانه های آن دیار به انجام رسانده است . از آنجا که این روستا ، از
دیزمار یکی از کانونهای فرهنگ وادب آذربایجان بوده و همیشه شاعران و
سخنوران بزرگی از آن برخاسته اند ، بدیهی است که ملا علی از آنان بهره برده
و با کتب و .......شعرا آشنایی حاصل کرده است .
عندلیب قره جه داغی بر اساس
مقدمه ای که به " لیلی و مجنون " خودش نوشته در 15 سالگی در شهر اهر عاشق
دختر زیبا روییشده ولی در این عشق ، شکست خورده و به ناله و فغان پرداخته و
از این به بعد تخلص " عندلیب " را برای خود انتخاب می کند . در همانجا می
گوید : این شکست و ناکامی در عشق ، زندگی و حیات ادبی او را شدیداً تحت
تاثیر قرار داده و در اوج گیری شعرش سهم بسزایی داشته است .
عندلیب پس از این ماجرای
اندوهبار ، جلای وطن کرده به تبریز و از آنجا به آنسوی ارس به اردوباد و
تفلیس و ایروان ( که آن روز ها از شهرهای بزرگ جهان اسلام و مسلمان نشین
بودند . ) مهاجرت کرده و اکثریت عمرش در شهرهای آذربایجان آن سوی ارس به"
میرزه لیک " (منشی گری ) سپری کرده است . او بخاطر همین شغل دبیری و نویسندگی ، " ملا علی
" گرفته است . و همانگونه که از قدیم الایام در مکتب خانه های آذربایجان
معمول بوده است، دانش آموخته گان پس از یادگیری الفبای زبان عربی و فارسی
شروع به خواندن عم جزء یا چرکه را با روش تهجی می نمودند و سپس گلستان
سعدی و بعد از آن قرآن را ختم می نمودند که دارای تشریفات خاصی بود و پس از
آن شروع به آموختن کتبی از جمله کلیله و دمنه ، بوستان سعدی ، نصاب ،
دیوانهای نظامی ، فضولی ، نسیمی ، و مولانا و دیگر شعرای اسلامی اعم از
عربی ، فارسی و ترکی ( عثمانی ، آذربایجانی و جغتایی ) اهتمام میورزیدند .
به دانش آموختگان مکتب خانه آذربایجان در آن دوره ( میرزا ، ملا ) گفته می
شد که اعم بود از روحانیون معمم و تحصیل کرده های غیر معمم. به عندلیب قره
جه داغی نیز با توجه به این موضوع ( ملا ) گفته شده است . در اسامی اکثر
شعرای آذربایجان این عنوان وجود دارد . مانند ملا ولی ودادی ، ملا پناه
واقف ، ملا جمعه و غیره ...
عندلیب قره جاداغی بعد از رحل اقامت در "
ایروان " در دیوانحانه ی " سردار حسینقلی خان " به منشی گری و نویسندگی
پرداخته و به استناد یکی از قصایدش تا سال 1830 م ( 1246 ه ق ) در
دیوانخانه ی سردار نویسندگیمی کرده است و لیکن ایام غربت و دوری از وطن را
با اضطراباتی شدید گذرانده و ناکام زندگی کرده است .
او در تمام قالبهای
کلاسیک و فولکلوریک ، غزل ، رباعی ، مخمس ،مسجع ،معشر ، قوشما ، گرایلی ،
حیدری و .....شعر گفته است .عندلیب به حق یکی از نمایندگان سرشناس شعرای
ترک زبان آذربایجان است . اشعار او از دو قسمت ادبیات شفاهی و ادبیات
کلاسیک آذربایجانی تشکیل یافته است . در ادبیات شفاهی یعنی سروده هایی که
خوانندگان محلی ( عاشئق ها ) آن را با ساز و گروه نوازندگان می خوانند و
این سروده ها مهارت بیشتری می طلبد، عندلیب تواناییو استادی قابل توجهی
نشان داده است و هنوز بسیاریاز سروده های او به صورت ترانه های آذربایجانی
توسط خوانندگان محلی خوانده می شود .
عندلیب قراجاداغی ،
اولین شاعری است که اشعاری در قالب موسوم به "حیدری "(قایتاری ) شعر گفته
است و شنوده را در این سبک واله و حیران میکند . او در اشعارش بیش از همه
از عماد الدین نسیمی و ملا محمدفضولی ،تاثیر پذیرفته و حتی بعضی از غزلهای
فضولی رابه زیبایی تضمین کرده است .
عندلیب اشعاری به زبان
فارسی هم داشته که بدست ما نرسیده است . در غزلهای او گاهی رایحه ِ ی عرفان
و درویش مسلکی به چشم می خورد و بعید هم نیست که در دورانی از زندگانی خود
به زیاضت و چله نشینی هم روی آورده باشد .در شعری که شرح حال خود را به
"حسین خان "بیان می دارد ، میگوید :
دؤندردیم غزیمتیم وطندن ،
تبریزه و گاه ایروانه ،
بیر گوشه ی مسجد اولدو منزل ،
احسنت او منزل و مکانه ،
اُول بقعه ده بیر نئچه زامانلار ،
توکدوم در اشک دانه – دانه
و گاهی در اشعارش طعم طنز نیز احساس می شود که برای خوشایند و هم صحبتی دوستانش سروده است .
نگاهی به آثار و احوال ملا علی عندلیب قره جه داغی
از قرن هفتم هجری داستان
لیلی و مجنون ، از موضضوعات غالب منظومه ی غنائی فارسی و و ترکی بوده است و
شاعر بزرگ شرق ، "حکیم نظامی گنجوی" ، سراینده ی اصلی ( لیلی و مجنون )
همیشه در پیشگاه شاعران و اندیشمندانبا احترامی خاص یاد شده و خصوصاً این
احترام و نکوداشت در آذربایجانخود را شاگرد نظامی و خلف آن استاد بی بدیل
می انگارند .
از میان آثار متعدد نظامی ، داستان"
لیلی و مجنون " در تاریخ ادب ترکی ،بن مایه ی مثنوی های متعددی قرار گرفت
که می توان از ملا محمد فضولی ، امیر علی شیر نوائی ، مشاهدی ، سنان ،
احمدی ،جبلی ، بهشتی ، فایضی ، خلییفه ، نجاتی ، صالح ،کلشهری و عندلیب قره
جه داغی نام برد که بسیاری از این نظیره ها به چند زبان زنده ی دنیا ترجمه
شده و رسالات و کتب مختلفی در باره آنها نگاشته شده است . ولی تابحال ، آن
چنان که می بایست و می شایست ، (لیلی و مجنون عندلیب قره جه داغی )مورد
توجه و شناخت ( نظامی شناسان )قرار نگرفته و این اثر کم حجم اما پر محتوا ،
توفیق معرفی به عالم شعر و ادب و محفل سخن پردازان را نیافته است . نظر به
اهمیت این منظومه که نظیره ای بر منظومه ی نظامی محسوب می شود و جایگاه
عندلیب کوردشتی قره جه داغی در ادبیات آذربایجان مختصری از شرح حال و
گزیده ای از اشعار وی و همچنین منظومه ی لیلی و جنون که در آن رگه هایی
از شعر فضولی و شاه اسماعیل خطائی به چشم می خورد ،در دسترس علاقه مندان
قرار دهیم
عندلیب قرهجه داغی این مرغ سینه سوخته این چنین نغمه سرایی میکند:
گوردوم «اهرده» بیر گول رعنا، عجب عجب
جلاد و جانستان و دل آرا، عجب عجب
اولموش نشان حسن هویدا ، عجب عجب
وه وه، نه خوشموش اول بت زیبا، عجب عجب
***
قیلدین دچار درده، فلک! بی وفالری
گتدین بلالی باشیما یوزمین بلالری
ای بی وفا، یولوندا نه چکدیم جفالری
ترک ائیلهدیم رفیق لری، آشنالری
اولدوم غریب و بیکس و تنها ، عجب عجب
***
پژمرده قیلدی سرسری غم نوبهاریمی
ایام هجر الیمدهن آلیب اختیاریمی
کسدی فراق رشته صبر و قراریمی
بی دردلر ائشیتدی منیم آه و زاریمی
طعن ایله قیلدیلار نه تماشا، عجب عجب
***
ای «عندلیب» گلشن هجران و دردو غم
جور و بلاکشیده دوران و بختی کم
گوز یاشینی گلاب کیمی توکمه دم به دم
مشکل گشا امیر عرب ، خسرو عجم
حل ائیله سین بو مشکلی مولا، عجب عجب