ستارخان سردار ملی ایران
زندگینامه و ویژگیهای رفتاری
ستارخان یکی از مبارزان و سرداران زمان مشروطه بود که به سود مردم در برابر نیروهای دولتی در شهر تبریز و آذربایجان کوششها و دلیریها کرد. در ایران ستارخان را سردار ملی مینامند.
ستار قرهداغی سومین پسر حاجی حسن قرهداغی است که نزدیک سال 1284-1285 چشم به جهان گشود. ستار در جوانی مانند یعقوب لیث به جرگهی لوتیان و جوانمردان محلهی امیرخیز تبریز در آمد و از همین روی با افراد محمد علی شاه قاجار درگیر
شد و به ناچار از شهر گریخت و به راهزنی پرداخت. در این زمینه گفته
میشود که از ثروتمندان میگرفت و به تهیدستان میسپرد. پس از مدتی
توانست با میانجگری بزرگان به شهر بازگردد و در همین مدت با توجه به
ویژگیهای رفتاری که داشت مورد اعتماد مردم قرار گرفت.
در زمان مشروطه نیز فرماندهی نیروهای ارمنی، قفقازی
و تبریزی را بر دوش داشت و مقاومت جانانهای در برابر نیروهای دولتی ضد
مشروطه انجام داد و این مقاومت درخور ستایش باعث شد تا آرام آرام نام او در
روزنامههای اروپایی مطرح گردد. ولی با چراغ سبز محمدعلی شاه قاجار
و همراهی انگلیس نیروهای روسی به سمت تبریز به راه افتادند و توانستند راه
جلفا را باز کنند. در این میان نیروهای مشروطه خواه در تلگرافی اعلام
کردند که شهر تبریز را به دست نیروهای دولتی خواهند سپرد تا به دست نیروهای
بیگانه روس نیفتد. ولی تلگراف محمدعلی شاه به روسها باعث جلوگیری از
پیشروی آنها به سمت تبریز نشد و تبریز به دست نیروهای بیگانهی روس
افتاد.
ستارخان نتوانست چیرگی نیروهای غیرایرانی و بیگانه را
بپذیرد و در این میان کنسول روس (پاختیانوف) که میخواست درفشی از
کنسولخانهی روس بر سردر خانهی ستارخان بزند و او را زینهار دولت روس
بدهد با این پاسخ سردار ملی روبرو شد: «ژنرال کنسول، من میخواهم که هفت دولت به زیر بیرق دولت ایران بیایند. من زیر بیرق بیگانه نمیروم.»
پس از پسکشیدن نیروهای روس از تبریز، مردم به رهبری ستارخان، حاکم دستنشانده و خودکامهی تبریز -رحیم خان- را از شهر بیرون راندند. ستارخان این بار به همراه سالار ملی یعنی باقرخان به سمت تهران بهراه افتاد. پس از پیروزی مشروطهخواهان ستارخان و یاراناش حاضر به واگذاری جنگافزارهای خود نشدند. ستارخان در درگیری که میان نیروهای دولتی و او به همراه یاراناش در باغ اتابک رخ داد، از ناحیهی پا دچار آسیب دیدگی شد و پس از آن همهی یاران او ناچار به واگذاردن جنگافزارهای خود شدند. پس از این ستارخان خانهنشین شد و پزشکان برای درمان او کوششها کردند، ولی سرانجام در سال ۱۳۳۲در تهران چشم از جهان فروبست و در میان سوگواری هزاران هزار از باشندگان تهران، در جوار بقعه حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
ویژگیهای رفتاری
ایراندوستی: ایران را به اندازهی پرستش دوست میداشت و به جداسَری آن از دل و جان دلبسته بود.
دلیری و رشادت: این دو ویژگی رفتاری به اندازهای در وی آشکار بود که در میان مردم مانند زبانزد شده بود.
عزم و اراده:
هرگز در عزم و ارادهی وی سستی رخ نمیداد، همواره مانند کوه آهنین در کار
خود پایدار بود و تندباد درخدادها نمیتوانست او را نا امید کند.
کارآزمودگی در جنگ: هر چند لشکری نبود ولی در زمینهی کارهای جنگی بسیار باهوش بود و گروه چیره یا شکستخورده را پیشبینی میکرد.
درستقولی: در سر قول خود تا پای جان ایستادگی میکرد.
گذشت و اغماض: کینهتوز نبود و کینهی کسی را در دل نگاه نمیداشت.