قره داغین وبلاقی

سلام دوسلار خوش گلیب سیز

هوپ هوپ نامه اثری ماندگار از میرزا علی اکبر صابر

هوپ هوپ نامه اثری ماندگار

هوپ‌هوپ‌نامه مجموعه اشعار میرزا علی‌اکبر صابر به زبان ترکی آذربایجانی است.این مجموعه شعر برای اولین بار در سال ۱۹۱۴ میلادی در باکو به چاپ رسید که حاصل سروده‌های شاعر بین سال‌های ۱۹۰۵-۱۹۱۱ میلادی است

http://s1.picofile.com/file/6382993958/rand01.jpg

http://s1.picofile.com/file/6382995970/rand2.jpg

http://s1.picofile.com/file/6382996976/rand3.jpg


چندی از ابیات هوپ هوپ نامه:

Seçilmişlər

Millət  necə tarac olur olsun, nə işim var?!
Düşmənlərə möhtac olur olsun, nə işim var?!
Qoy  mən  tox  olum, özgələr ilə  nədi  karim,
Dünyəvü cahan ac  olur olsun, nə işim  var?!

Səs  salma,  yatanlar ayılar, qoy hələ  yatsın,
Yatmışları razı  deyiləm  kimsə  oyatsın,
Tək- tək ayılan varsa da,  həq dadıma çatsın,
Mən salim olum, cümlə cahan  batsa da  batsın;
   
                 Millət  necə  tarac olur  olsun,  nə işim var?!
                 Düşmənlərə  möhtac  olur  olsun, nə  işim var?!

http://s1.picofile.com/file/6382998988/rand11.jpg

http://s1.picofile.com/file/6382999994/rand16.jpg

آرتیغین اوخوماخ
چهارشنبه 13 بهمن 1395
بؤلوملر : تورک ادبیاتی ,

میرزا علی اکبر صابر


میرزا علی اکبر صابر(۱۲۹۰-۱۲۴۱)٬ را به حق می توان یکی از بزرگترین شعرای معاصر آذربایجان نامید. صابر نه تنها در تاریخ ادبیات آذربایجان، جایگاهی سترگ دارد، بلکه هم چون میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل روزنامه نگار نامی و مبارز میهن مان٬ جایگاهی والا را در مبارزات مردم ایران برای آزادی و برابری به خود اختصاص داده است. شعرهای صابر چون پتکی بر سر محمد علی میرزای قاجار و عمله جهل و ظلم و ارتجاع زمان فرود می آمد و فریاد در گلو مانده مردمی بود که به وسیله او در روزنامه های باکو پژواک می یافت. در آن دوران روزنامه ملانصرالدین٬ به ارگان مجاهدین آذربایجان تبدیل شده بود و صابر در این میان با اشعار آتشین خود٬ آتش به دامن استبداد می انداخت. به ویژه آنجا که با به تمسخر گرفتن ممدلی میرزای قجر می گوید:

ایرانلی دئییل٬ جمله بیلیر «مند علی» یم من

گرگان جفا و ستمین چنگلی یم من

ایرانلی لارین باشلاری نین انگلی یم من

سوررام٬ ایچرم٬ قانلارینی٬ چون زلی یم من

لاشه اؤزومون٬ ات اؤزومون٬ قان اؤزوموندور

شوکت اؤزومون٬ فخر اؤزومون، شان اؤزوموندور

صابر٬ فقط مرد میدان سیاست نیست. او به خوبی علت العلل دردهای ایرانیان را می داند. جهل و نادانی که همیشه بزرگترین دشمن ایرانیان بوده و هست. از این روست که هنگامی که می خواهد آخوندهای طرفدار محمد علی میرزا(همچون میرزا هاشم در محله دوه چی) را به طعن و ریشخند بگیرد٬ از آنان به عنوان کسانی یاد می کند که خوشبختی آنان در گرو نادانی مردم است و به طعن می گوید:

تحصیل علوم ائتمه کی٬ علم آفتِ جان دئیر

هم عقله زیان دئیر؛

علم آفت جان اؤلدوغو مشهورِ جهان دیر

معروف زمان دئیر؛

پندِ پدرانه م ائشیت٬ ای ساده جوانیم

یاخما غمه جانیم؛

خوش اؤل کسه کیم٬ وِل دؤلانیب٬ داغدا چوبان دیر

آسوده همان دئیر؛

صابر یک روشنگر راستین٬ تاریکی ها و پلیدی های مردم دوران خویش را چون دملی چرکین می بیند و آنها را به سختی نشتر می زند. یکی از بزرگ ترین دردهای آن زمان- که بدبختانه هنوز هم تا حدودی هست- این بود که زنان جزو انسان ها به شمار نمی آمدند و پدر خانواده به خود حق می داد٬ هر گونه که دلش می خواهد با همسر و دخترانش و بلکه پسرانش رفتار کند. در آن دوران سیاه، پدر٬ خود داماد خویش را بدون اینکه دختر ببیند٬ انتخاب کرده و دختر بعد از رفتن به حجله بود که با مردی که قرار بود٬ یک عمر زندگی کند٬ روبرو می شد. چه دختر بچه گان بی گناهی که مجبور بودند با مردی همسن و سال پدر خویش ازدواج کنند. از این رو بود که صابر با طعن و نیش از چنین شوهری(از زبان دختر بینوا) یاد می کند:

اول گون کی آداخلادیز، اوتاندیم

اؤغلان دئدیز ارین٬ ایناندیم

ار بؤیله اؤلورموش، ایندی قاندیم

خان دؤستو٬ آمان دی٬ قؤیما گلدی

کرداری یامان دی٬ قؤیما گلدی

دودکش کیمی بیر پاپاق باشیندا

آغ توکلری بللی دیر قاشیندا

گرچی قؤجا دیر٬ بابام یاشیندا

آمما سوراغان دی٬ قؤیما گلدی

کرداری یامان دی٬ قؤیما گلدی

این شعر زیبا بعدها دستمایه ای شد برای یکی از شاه کارهای صنعت سینمای آذربایجان(شوروی) تا از آن فیلم مشهدی عباد ساخته شود. داستانی که در آن پدری ورشکسته٬ دختر ۱۵ ساله و زیبای خود را در حالی که دل به جوانی آراسته و شایسته بسته است٬ به یک پیرمرد ۷۰ ساله شوهر می دهد. فیلمی  کمدی با مضمونی انتقادی. بدبختانه این داستان سیاه در سرزمین ما به گونه ای دیگر در حال تکرار است. بدبختانه هنوز هم در سرزمین ما٬ این معضل حل نشده است. هر چند که تراژدی هایی از قبیل مشهدی عباد بیشتر در روستاها و خانواده های فقیر قابل مشاهده است٬ در دیگر خانواده ها(به ویژه با بافت سنتی و مذهبی) این تراژدی به گونه ای دیگر به پیش می رود. در سرزمین ما هنوز پدرها و مادرهایی هستند که برای فرزندانشان٬ هیچ حق انتخابی قائل نیستند و فرزند نیک از نظر آنان٬ آن است که به انتخاب های پدر و مادر بله بگوید و از میان انتخاب آنان٬ یکی را بپسندد. اگر احیاناً این فرزند در دانشگاه یا محیط کار یا در هر جای دیگری(خارج از چارچوب و عرف خانواده) دل بست٬ در این صورت است که یک شورشی و یک فرزند خودسر است که باید با هر تمهیدی شده(او را از آینده ترساندن٬ تهدید به عاق کردن٬ تهدید به طرد شدن و از ارث محروم شدن و خط و نشان کشیدن و حتی در بعضی از خانواده ها با تنبیه فیزیکی)٬ وی را از تصمیمش منصرف نمود. مهم نیست که این فرزند بالغ و عاقل شده٬ مهم نیست که تحصیلکرده است یا نه٬ مهم نیست  و مهم نیست. چرا که برای او کوچکترین حق تصمیم گیری و انتخاب قائل نیستند.

آرتیغین اوخوماخ
چهارشنبه 13 بهمن 1395
بؤلوملر : تورک مشاهیری ,

ملّت نئجه تاراج اولور- اولسون، نه ایشیم وار؟









ملّت نئجه تاراج اولور- اولسون، نه ایشیم وار؟

دشمن‌لره محتاج اولور- اولسون نه ایشیم وار؟

قوی من توخ اولوم اؤزگه‌لرایله نه‌دی کاریم!

دونیا و جهان آج اولور- اولسون نه ایشیم وار؟

   

سس سالما،‌ یاتانلار آییلار، قوی هله یاتسین،

یاتمیشلاری راضی دگولم، کیمسه اویاتسین،

تک تک آییلان وارسادا، حق دادیمه چاتسین،

من سالم اولوم جمله جهان باتسادا باتسین،

ملّت نئجه تاراج اولور- اولسون، نه ایشیم وار؟

دشمن‌لره محتاج اولور- اولسون نه ایشیم وار؟

آرتیغین اوخوماخ
سه شنبه 7 دی 1395
بؤلوملر : تورک ادبیاتی ,