احمد کسروی تاریخ نویس خودباخته ی آذربایجانی ( 1269-1324 ه.ش ) اگر چه در زمینه ی تاریخ معاصر آذربایجان و تاریخ انقلاب مشروطه آثار معتبری دارد ، اما در زمینه ی زبان شناسی تئوری نادرستی(کاملا سیاسی) را ارائه کرد که تبدیل به دست آویز شونیسم پهلوی ملعون جهت نابودسازی فرهنگی ترک ها شداگرچه خود کسروی در سالهای واپسین عمرش در خارج از ایران و در روزنامه سوری بزبان عربی اعترافنامه ای را منتشر نمود و ناصحیح بودن و سیاسی بودن نظراتش را تایید نمود اما هنوز نیز افرادی وجود دارند که فرضیه سست و اثبات نشده وی را دستاویزی برای توجیه انکار حقوق فرهنگی و زبانی بخش عظیمی از مردم ایران قرار می دهند و در سایه آن تاریخی مطابق با دلخواه خود و نه براساس واقعیات برای ایرانیان و مردم و ملل آن می نگارند.

وی براساس این تئوری با استناد به وجود دو روستای غیر ترک زبان در آذربایجان و چند بیت شعر به زبان ها یا لهجه های گوناگون و متفاوتی ( هرزنی ، گیلکی و رازی ) که خود همه ی آن ها را آذری نامید ، مدعی شد زبان باستان آذربایجان یا آذری لهجه ای از پهلوی است که در دوران صفویان ترکی شده است. بر طبق این منطق آیا شما  کسرویستها (کسروی گرایان) خواهید پذیرفت که چون روستاهایی که تعدادشان هم کم نیست در اطاف اصفهان و شیراز بزبان ترکی حرف می زنند بنابراین همه ساکنان اصفهان و شیراز و کرمان و یزد در گذشته های دور ترک بوده اند و به مرور فارس زبان گشته اند؟

روشنفکرنمایان چون عبدالعلی کارنگ و تقی ارانی و... نیز دنباله روی این تئوری و سیاست شده و هر یک با ارائه ی تئوری های مضحک قصد داشته اند ریشه بر تیشه ی ترکان ایران زده و ارتباط آنها را با ترکان دنیا و اجداد ترک خود قطع کنند. گاه آنها را آذری نامیدند که زبان ترکی بر آنها تحمیل شده و گاه تا ادعاهای خنده داری چون ترکی لهجه ای از فارسی است نیز پیش رفته اند ! حتی گاهی برخی افراد ادعا می کنند در ایران نه ترک که هیچ ترک زبانی هم وجود ندارد

اما در رد این تئوری ها به موارد زیر باید اشاره کرد :

زبان آذری چگونه زبانی بوده است که جز چند دو بیتی و غزل و چند واژه از آن چیزی باقی نمانده است ؟! و اگر قرار باشد اصالت و قدمت زبانی در خطه ی آذربایجان مورد قبول واقع شود آنهم زبان ترکی است که از آن نه چند واژه و چند بیتی بلکه دهها دیوان و هزاران بیتی و فولکلور و چندین میلیون ترک زبان (!) باقی مانده است تنها دده قورقود خود به تنهایی برای اثبات قدمت زبان ترکی در آذربایجان کافی است.

آیا چند بیتی که ادعا می شود احتمالا از زبان آذریست از زبان چند شاعر ساکن آذربایجان می تواند دلیل بر آذری بودن تمام مردم هم عصر آن شاعر در آذربایجان باشد ؟

آذری چگونه زبانی بوده است که چندین منبع محدود باقی مانده هم به ادعای خود شوونیست ها در معرض تحریف قرار گرفته است ؟

آذری چگونه زبانی است که حتی خود تئوریسین های آن مدعی اند که تفکیک آن از لری و گیلکی آسان نیست ؟ البته این ادعای نزدیکی آذری موهوم با گیلکی و لری آنگاه خودنمایی نمود که ثابت شد همان چند کلمه و چند بیت شعر مورد استناد کسروی  متعلق به گیلکی و لری می باشد.

آذری چگونه زبانی بوده است که حتی دو نوشته ی همشکل که لغات اصلی آن یکی باشد از آن پیدا نشده است ؟

این زبان باستانی چگونه زبانی است که چندین نام دارد : هرزنی ، تاتی و آذری ؟

آذری چگونه زبانی بوده است که به سادگی جای خود را به زبان ترکی داده است. چگونه ترکان موفق شده بودند تا اعماق روستاها را ترک کنند ؟! در حالی که شوونیسم فارس از زمان پهلوی ملعون در عصر مخابرات و ماهواره و مطبوعات با صدها وسیله و ظلم و جور هنوز نتوانسته است یک روستای آذربایجان را فارس کرده و زبان ترکی را در آذربایجان محو کند ؟ قرنهاست که به اجبار زمانه و جبر حکام و نیز نزدیکی فارسی به زبان عربی (زبان دینی مردم)، زبان تحصیل و خواندن و نوشتن مردم آذربایجان به فارسی و عربی بوده است اما هنوز هم ترکی در کل مناطق آذربایجان پابرجا بوده و رواج دارد.کدام قدرت فوق بشری بوده که توانسته زبان آذری را که در این سرزمین وسیع بطور گسترده رواج داشته است بتواند از بین ببرد بدون آنکه حتی یک کتیبه یا یک کتاب ودیوانی و ... از آن برجای بماند.

چرا زبان مردم جمهوری آذربایجان در اثر دویست سال حکومت روس ها تغییر نکرده است ؟!

چرا زبان مردم اصفهان که بیشتر از  تبریز  پایتخت ترکان بوده است ، تغییر نکرده است ؟

چرا مغول ها به جای زبان مغولی ، ترکی را در ایران تحمیل کردند ؟! اگر قرار بود مهاجمین زبان خود را به ایران تحمیل می کردند ، چگونه است که حتی یک روستای مغول زبان در ایران یافت نمی شود ؟!

اگر حکومت ترکان یا مغولان باعث گسترش زبان ترکی در بین آذری زبانهای باستان گردید، چگونه است که همین عامل باعث تغییر زبان اصفهان و شیراز و ... نشد؟

اگر وجود چند منطقه ی محدود در آذربایجان به زبان های تاتی و یا هرزنی دلیل بر آذری بودن آذربایجان بوده پس وجود ترکان قشقایی در استان فارس که تعدادشان به مراتب بیشتر از تاتی ها و هرزنی های آذربایجان است نیز دلیل بر ترک بودن استان فارس در گذشته می باشد !!

اینکه زبان رایج امروز آذربایجان لهجه و گویش زبان فارسی باشد جوکی بیش نیست که می تواند زاییده ی افکار آدم های بی سوادی که هنوز فرق گویش و لهجه و زبان را نمی دانند شاید هم می دانند ! و نمی دانند که زبان ترکی و فارسی از لحاظ ساختاری ، گرامری و لغوی دو زبان کاملا متفاوتند که در یک ظرف نمی گنجند !

چرا تا کنون از پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ خود نشنیده ایم که بگویند من آذری هستم یا آذری صحبت می کنم ؟! آنها همیشه گفته اند و می گویند : « من تورکم » یا « تورکو دانیش » به جز معدودی خود باخته فرهنگی که در اثر تبلیغات شوونیسم فارس از هویت خود بی خبر و شرمنده شده اند ، کسی که از این اصطلاح ساختگی ( آذری ) استفاده نمی کند. این مردمند که نام خود را بهتر می دانند و احتیاجی به نام گذاری چند روشنفکرنما را ندارند !

نتیجه :

با اینکه زبانی به نام زبان آذری وجود ندارد ولی به هر حال حتی اگر کسروی و هم فکرانش هم راست بگویند و از زمان صفویان ترک شده باشیم ، زبان ما و مادران و اجدادمان تا جایی که می شناسیم ترکی بوده و تحمیلی زبان مادریمان توهینی است غیر قابل قبول .

چه از زمان صفوی ترک شده باشیم و چه از زمان سومری ها ، خواه از تبار ترک باشیم و خواه از تبار آریا (!) ، سخن گفتن و نوشتن و آموزش و پرورش به زبان مادری حق ما است و کسی نمی تواند این حق اولیه را با استناد به تئوری های دروغین از ما بگیرد.

یکی از معضلات اجتماعی جامعه روشنفکران و جوان آزربایجانی امروز بحران هویت است . به جز پیشگامان حرکت ملی آزربایجان هنوز هم جوان عادی و دانشگاهی آزربایجان از تورک نامیدن خود ابا دارند! چرا که در طول دوران حکومت پهلوی که آثار شوم آن هنوز هم بر جامعه سنگینی میکند ناجوانمردانه ترین ضربه ها بر شخصیت تورکان ایران وارد آمد ! در طول حاکمیت 53 ساله رضا خان و فرزند وی ، ترکان ایران از توهین ها و بی احترامیهای آشکار و مستقیم تا تحقیر ها در رادیو و تلویزیون و کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها و دامان نبودند


آرتیغین اوخوماخ
چهارشنبه 24 آذر 1395
بؤلوملر : تورک ادبیاتی ,