http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/barmakh_1.jpg


بارماق = انگشت

بارماق = انگشت
بارماق آراسی = بی اعتنا
بارماق ایزی = اندازه یک انگشت
بارماق اوجو = سرانگشتی
بارماق حسابی = حساب سرانگشتی
بارماق سوخماق = فضولی کردن
بارماق باسماق -انگشت زدن به جای اضما کردن
بارماق سیز = بدون انگشت
بارماغین قاوزاماق = انگشت بالا کردن
بارماق قدر = به اندازه انگشت
بارماقلاماق = با انگشت غذائی یا تنقلاتی را برداشتن و خوردن
بارماق یئری = جای انگشت ، اثر انگشت
بارماغی اولماق = در کاری دست داشتن
بارماغینان گؤرسه تمه ک = یکی را با انگشت نشان دادن ، انگشت نما کردن یکی
بارماغیندا اویناتماق = یکی را در انشگت خود به بازی گرفتن. ، مثل موم در دست داشتن و اذیت کردن
بارماغینی دیشله مک = انگشت را گاز گرفتن ، از تعجب یا پشیمانی و ناراحتی
جولو بارماق = انگشت کوچک
باش بارماق = انگشت شست
اورتا بارماق = انگشت میانه

آرتیغین اوخوماخ
شنبه 17 تیر 1396
بؤلوملر : سوزلوک,