http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/fire1.gif

« به عقیده ترکها و اجداد آنها، هستی از سه عنصر آتش،باد وخاک پدید آمده است. در بین مردم آذربایجان چهارشنبه های آخر سال به ترتیب با اسامی چهار عنصر طبیعی مشخص شده است که عبارتند از: "سو چرشنبه سی" (چهارشنبه آب) ، "اود چرشنبه سی" (چهارشنبه آتش) ، "یئل چرشنبه سی" (چهارشنبه باد) و "توپراق چرشنبه سی" (چهارشنبه خاک) ...

http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/charshanbasori4.jpg

به باور و اعتقاد نیاکان ما، "یئل، اود و سو" به مهمانی توپراق می روند و در معبد توپراق جمع می شوند و روزهای سخت، زمستانی را که توام با قحطی و فلاکت و سختی بوده است بر  او عرضه می دارند و الهه توپراق را به بیداری دعوت می کنند و این چهار الهه دست در دست همدیگر با خواندن این شعر:

سو گلدی ها، اود گلدی ها، یئل گلدی      تزه عؤمور – تزه تاخیل ایل گلدی

روشنایی ها را به مردم به ارمغان می آورند و مردم نیز با دیدن این وضعیت به جشن و پایکوبی در طبیعت می پردازند.

.نقوش سنگ نوشته " قوبوستان " در حوالی باکو- با قدمت حدود 4000سال-  و سنگ نوشته ای دیگر در همدان نشان از خوشحالی، رقص،پایکوبی،پریدن از روی آتش و خوشی انسانها در زمانهای خاص دارد.قوتتی-لوللوبی های ساکن آذربایجان وهمدان بدون اطلاع از قوانین طبیعت و بر پایه اعتقادات خویش- شامانیزم و توتئمیزم- همزمان با خلق اولین نطفه های دین زرتشت ، نخستین آیین های عید را نیز در میان مردم ایجاد می نمایند.به مرور و در قرنهای بعد ، هر سال با جوان شدن طبیعت رسوم و عادتهای عید نوروز از طرف ساکنین آذربایجان و اهالی ماد مرکزی کاملتر شده و بعدها به سایر نقاط ایران سرایت می نماید.

در منابع دیگر آمده است که در اساطیر آذربایجان پسر اوغوزخان ، در یک سال از زمستان سختی رهایی پیدا میکند و برکتهای بسیاری به وی روی می آورد.پسر اوغوز به شکرانه این برکت هر سال هفت برکت به عنوان نماد برکتها در سفره گذاشته و به همراه مردم آنروز را جشن می گیرند.از این تاریخ روز اول آغاز سال به نام " اوغوز بایرامی" نامیده شد.

همچنین در افسانه های ترک،گوگ تورک ها پس از درگیری با دشمنانشان از کوههای صعب العبور گذشته و به دشت سرسبز " ارگنه گون" رسیدند.سپس برای رهایی از چنگ دشمنان،گوگ تورکها کوهها را آتش زده،از آنجا بیرون آمده و در نقاط مختلف دنیا پراکنده می شوند.پس از این واقعه گوگ تورکها هر سال ، این موقع چکشی را به آهن گداخته می کوبیدند و از آنروز به عنوان عید " ارگنه گون" یاد می کردند که در داستانهای قفقاز، این روز معادل " اوغوز بایرامی " می باشد.

چند دلیل بزرگ برای خلق عید نوروز از طرف آذربایجانیها وجود دارد که از آنجمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1-     وجود آیین های مخصوص بایرام(عید) در میان آذربایجانیها علاوه بر سایر آیین های مرسوم.آیین هایی چون مراسم " حئیفانا ،  کوسا – کوسا  ، نادارا ، جیدیر ، شال یا قورشاق ساللاما ، یئددی له وین ،تکم چی،بایرام پایی " و ... که صزفا مخصوص آذربایجانیها بوده و در سایر اقوام نمود ندارد و نشانه تصورات ، عادات و رسوم اقوام باستانی ترک و اعتقادات طبیعی آنها می باشد.

2-     اشاره منابع تاریخی قدیمی به خلق نوروز در آذربایجان.از آنجمله " ابوریحان بیرونی " در حدود سال 390 ه.ق در کتاب " آثارالباقیه عن القرون الخالیه " می نویسد: " دسته ای از ایرانی ها می گویند که جمشید در شهرها بسیار گشت و گذار می نمود.هنگام ورود به آذربایجان بر تختی از طلا نشست و مردم تخت را بر روی دوش خویش حمل می کردند.خورشید بر آن تخت افتاد. مردم آن را دیده و آن روز را عید گرفتند ". در کتاب " برهان قاطع " نوشته " محمد حسین بن خلف تبریزی " – که از اولین لغت نامه های معروف فارسی است – نیز این افسانه قید شده است. اگرچه ما اعتقاد داریم که پیدایش عید آغاز بهار حداقل 2000 سال قبل از سلطنت جمشید بوده است؛ اما نوشته های بالا نشان میدهد که حتی در افسانه ها هم ، عید نوروز در آذربایجان و توسط مردم آذربایجان ایجاد و بعدها به سایر نقاط صادر شده است.همچنین به کار گرفته شدن لفظ " نوروز " توسط جمشید و این که پادشاه کیانی پهلوی زبان چگونه به فارسی دری مسلط بوده است؛خود جای بسی سوال و حیرت است.

در هر حال " بایرام" آغاز می گردد با سفره برکت " 7 سین ". 7 سینی که تا به امروز جز خرافه چیزی در مورد آن نشنیدیم.اینکه فلسفه 7سین چیست و اگر قرار بر 7سین است پس نقش ماهی قرمز، آیینه، نمک، قرآن،تخم مرغ رنگی یا سایر اقلامی که ابتدائا با " سین" آغاز نمی گردند، چیست؟

در مورد 7 سین و علت نامگذاری آن هم نظرات بسیاری مطرح گردیده است. از جمله اینکه :

(( این سفره در دوران باستان ""هفت شین"" و شامل (شهد، شکر، شیرینی، شراب، شببو، شالین، شبدر) بوده است اما در پی ممنوعیت شراب در ایران در قرن 3 هجری ، و علاقه مردم به حفظ آیین های باستانی خویش، سرکه –که از با شراب از یک خانواده است-جای شراب را گرفته ودر نتیجه " هفت سین " جای "هفت شین " را می نشیند. در اصل هفت شین ثابت بود اما هفت سین تقریبآ هر چیزی که از نظر مردم خوش یمین باشد و با سین شروع شود می‌تواند باشد)).

چیزی که برای خود نگارنده در مورد این نظریه بسیار عجیب و مضحک می نمود، کلمه شراب است.با توجه به اینکه زبان آریاییها پهلوی بوده ، طبیعتا کلمه شراب نمی تواند گزینه مناسبی برای نوشیدنی های سکر آور در آن عصر باشد.زیرا شراب کلمه ای کاملا عربی و از ریشه " شرب " است و قبل از ورود اسلام به ایران احتمال استعمال آن در زبان پهلوی بسیار ضعیف بوده است و مسلما به جای شراب واژه دیگری استعمال می گردیده است.چه با نگاهی سطحی به ادبیات پهلوی به کلماتی مانند GESTİN بر می خوریم که به معنای " شراب" می باشد.همچنین پس از ورود اسلام به ایران و در فارسی دری کلماتی مانند" می ، باده ، سیکی ، نبیذ ، صهبا و مُل " به جای شراب مصطلح بوده است.پس به راحتی می توان به نادرست بودن نظریه " سفره هفت شین " پی برد زیرا اصلا در دوران کیانیان،هخامنشیان و ساسانیان کلمه ای با عنوان " شراب " مصطلح نبوده است و این نظریه صرفا حاصل خیالبافی ای بیش نیست.خیالبافی هایی که این روزها با جعل تاریخ و بدون منابع موثق صرفا به صورت حدس مطرح و پس از مدتی نظریه علمی می گردد؛ که " پختن پیتزا! بر روی نیزه توسط سربازان داریوش درهنگام جنگ " یا " به همراه داشتن همبرگر! توسط سربازان کمبوجیه در جنگ علیه مصر " از آنجمله است !!! .

اما در اصل " 7سین " بحث برکتهاست.مردم برکتها را بر سفره خویش قرار داده و از خداوند طلب روزی بیشتر برای سال جدید می نمایند.ترکها به وجود هفت عامل برکت اعتقاد داشته اند و همیشه هنگام جشنها آنها را بر سفره خویش قرار میداده اند. محقق گرانمایه آقای ناصر منظوری در مورد " 7سین" چنین می گویند:

((به هنگام تحویل سال از تمامی برکتهای زندگی نمونه ای را در سفره تحویل سال میگذارند تا این برکتها از سال کهنه به سال نو منتقل شود و به این ترتیب جریان زندگی ادامه یابد.این برکتها عبارتند از:

1. گؤی برکتی و آیدینلیق (برکت آسمان و روشنایی) : که نمادش در سفره 7سین ،" قرآن و آیینه " است.

2. سو برکتی (برکت آب) : که با "آب " و "ماهی قرمز" نمود پیدا میکند.علت قرمز بودن رنگ ماهی را هم می توان در شگون رنگ قرمز در میان ترکها -مثل رایج (قیرمیز موبارکدیر)- و اعتقادات شامانیزمی این قوم در رد نحوست زمستان ؛ جستجو نمود.

3. یئر برکتی (برکت زمین) : که نمادش در سفره 7سین " گندم و عدس برشته، یا در جاهایی سمنو و برنج " است.

4. حئیوان برکتی (برکت حیوانی) : میتوان به تخم مرغ رنگ شده با پوست پیاز-باز هم رنگ قرمز و میمنت آن- اشاره کرد.

5. آغاج برکتی (برکت درخت) : با نماد" سیب و سنجد " که باز هم هر دو به رنگ قرمز و نشانه رد نحوست زمستان است.

6. آلـوئر برکتی (برکت داد و ستد): که نمادش " سکه " است.

7. گؤیه رمک برکتی (برکت رویش - از سال کهنه به سال نو): که نماد آن "سبزی رویانده شده" به عنوان سمبل انتقال زایش و رویش از سال کهنه به سال نو )).

در واقع ترکها اعتقاد به " برکتلردن یئددی سین سفرایا قویماق : از برکتها 7 تا را در سفره گذاشتن " داشته اند. با توجه به اینکه یئددی -به معنای هفت- در نوشتار عددی به صورت " 7" و سین – پسوند "را " یی در زبان ترکی ؛ هنگام قرار گرفتن در کنار هم به صورت " 7سین " نوشته می شود احتمال اشتباه خوانشی به صورت " هفت سین " بوده است.که اشتباه مذکور چه عمدا و چه سهوا سبب خلق چیستانهای بیشمار و بعضا افسانه های بی معنی و سقیل در مورد این سفره متبرک شده است.که ادامه این افسانه ها و عدم ارائه اطلاعات صحیح پیرامون رسوم سنتی ،ممکن است باعث خرافه جلوه دادن آیین ها و به مرور موجب  کنار گذاشته شدنشان در این عصر تجدد گردد.      (( یا مقلب القلوب و الابصار ...  حول حالنا الی احسن الحال)) »


http://aharimiz.arzublog.com/uploads/aharimiz/fire.gif

شعر استاد کریمی مراغه ای درباره چرشنبه سوری

 

بیان رسوم درست چهارشنبه سوری و انتقاد از رسوم نادرست

 

قیش چیخدی گزیر کوچه نی بو تازه جوانلار

 

یوخ یوخ نه جاوان درس تمدن اوخویانلار

 

چون مدرسه قورتولدی چیخوب ائیله تماشا

 

چارراه خیاباندا دوشوب گؤر نئجه غوغا

 

قیزلار کی چیخور مدرسه دن خیلی دل آرا

 

نازیله گئدیر منزله گویا که مارالدی

 

بیردن گوروسن آتدیلار بمب رنگی سارالدی

 

بو بوینی یوغون قانمور اوشاقدور چوخی قورخار

 

یا حملی وار آرواددی جانیم زحمتی آرتار

 

یا تریکی دور نعشه قاچار معرکه فالخار

 

ظاهرده موحصلدی اوزی اهل کمالدی

 

لیکن کافی تشبیهدی لاب او مالدی که مالدی

 

چارشنبه سوریده اولوبدور بئله مرسوم

 

بو رسملری واجب ائدوبدور ننه کلثوم

 

تصدیق ایلیوب چوخلارینی زینب پاشا مرحوم

 

بیر ساعت اوتور دقتیله ائیله تماشا

 

بیر بیر او یازان رسملری ائیلیوم انشاء

 

اولسون شب چارشنبه گرکدور هامی دلشاد

 

چیخسونلار داما قیز گلین اوغلان کیشی آرواد

 

هر دامدا گرگ اود یانا اولموش بئله ایجاد

 

قیزلار اونون اوستوندن او ساعتده آتیلسون

 

اما آتیلاندا دییه جاق بختیم آچیلسون

 

دامدان ائیله کی اندیلر قورتولدی تماشا

 

بیر مجمعه خوش شب چره ائیلر مهیا

 

خورما یمش ایگده سوجوق و فخری و حلوا

 

بیر عیده خانیم قلبیده بیر نیت ایده رلر

 

گیزلینجه قولاق آسماقا جدیت ایده رلر

 

شال ساللاماقا بعضی ایدر شوقیله رغبت

 

باغلاللار انون شالینه هر شیدن اوساعت

 

خوش یمن اولار گر دولما پیشیرسه شاما آرواد

 

شامدان صورا بیر آز بادام اویناللا یاتاللار

 

آرواد کیشی هر تک تکی مقصوده چاتاللار

سه شنبه 24 اسفند 1395
بؤلوملر : تورک تاریخی ,