دورنانیوز- سرویس تاریخی و فرهنگی: با توجه به تحقیقات انجام شده شکل ابتدایی رقص کنونی مردم آذربایجان بیشتر برگرفته ازرقص های مردم جنوب کشور آذربایجان و نزدیک رود آراز می باشد. والبته محققان در منطقه قوبوستان (نزدیک باکو) حکاکی هایی روی صخره ها پیدا کرده اند که فیگورهای مربوط بهرقص آذربایجانی را نشان می دهد.

به گزارش دورنانیوز، رقص های اجرا شده در قدیم صرفا برای برنامه های خاص اجرا میشده و اصلا برای تماشا شدن با مفهوم رقص امروزی نبوده است بلکه بعنوان یکی از عناصر اصلی هر مراسمی بوده است. بر این اساس دسته رقاص و تماشاچی هم وجود نداشته است.

banner7

در روزگار قدیم، بشر به ماه و خورشید، آتش و کولاک، آب و درخت و بعضی حیوانات، تقدس قائل شده و آنها را ستایش می کردند. و برای عبادت آنها مراسم رقص اجرا می کردند. پس واضح است که ترکیب حرکات رقص آنان یک پدیده طبیعی و یا مثلا حرکت مخصوص به یک حیوان را نشان می داد. آتش پرستی در بسیاری از مناطق رایج بوده و این پرستش در عالم شرق و آذربایجان هم وجود داشته است. بسیاری از آیین ها و عادات و رقص ها مربوط به آتش می باشد. ظاهرا آتش پرستی مدتی طولانی در آذربایجان رایج بوده است. معتقدان به قدرت آتش هنگام آتش زدن خرمن، حول آن جمع شده، دور زده، از روی آتش پریده و می رقصیدند.

azerbaijan-dance-lezgi-tabriz-dance-com_

به رقص های قدیمی معمولا، از منظر حرفه ای نگریسته نمی شد. و بعدها رفته رفته با تکامل به سوی حرکات نمادین مراسمات خاص، بصورت رشته ای هنری درآمد. البته تا این انتقال و تبدیل شدن به هنر، زمان زیادی طول کشید. بعضی از رقص هایی که از مراسمات مذهبی شکل گرفته و ماهیت هنری به خود گرفته اند شامل رقص «قودو»، «سمنی»، «گلین آتلاندی» و غیره می باشد. با گذر زمان … رقص با از دست دادن فرم مراسم گونه خود، بعنوان سرگرمی مفرح مطرح شد اما سپس با ظهور رقاصان متخصص، این هنر جایگاه اصلی خود را پیدا کرد و رقص ها رفته رفته از لحاظ مفهومی، شکل معین و خاصی  به خود گرفتند. و البته آذربایجان به خاطر طبیعت زیبا و منحصر به فردش، اجزای شاد و عناصر رقص های دسته جمعی زیادی را جذب رقص خود کرد.

از زمان های بسیار طولانی، فرهنگ آذربایجان در مناطق دوردست، از طرف سایر ملل استقبال می شد. هنرمندان و متخصصان رقص آذربایجانی که از طرف حکومت های ترکیه،ایران، اعراب دعوت می شدند و یا این که در جنگ به اسارت گرفته می شدند، فرهنگ آذربایجان و هنر و خلاقیت خود را در این مناطق هم نشان می دادند.

226030_212010388851489_3747047_n

شاعر بزرگ آذربایجان، نظامی گنجوی، در مورد رقص های دربار بسیار نوشته است. لازم به ذکر است که نظامی اولین بار در ادبیات، واژه “رقص” را بکار برده است. نظامی در آثار ارزشمند خود، چگونگی تبدیل اویون (بازی) به رقص را تصویر می کند. البته بعدها، مفاهیمرقص و اویون، به هم آمیخته، و اکنون معنای واحدی از آنها قابل برداشت است. رقص های «یاللی»، «گولوم ائی»، «جهری بیگیم»، «قیتقیلیدا» از این دسته اند. پیش فرض اولیه ازرقص بانوان در رقص آذربایجانی، رقصی آرام و لطیف است. اما نظامی گنجوی در آثارش حرکات سریع و خشنی از آنها را توصیف می کند. قابل توجه است که سطر شعری از چنین شاعری چه اطلاعات مفیدی می تواند به دست دهد.

در تاریخ آذربایجان، دورهایی بوده که، بعضی از اراضی آن، دست حاکمان خارجی بوده و خوانندگان، موسیقیدان ها و رقاصان خارجی دعوت می شدند. و اینها بدون شک روی رقص آذربایجانی بی تاثیر نبوده است. و شاید بعضی حرکات شانه و دیگر حرکات موجود در رقص آذری امروزه، حاصل فولکلور آذربایجان نیست و وارداتی است. چون که چنین حرکاتی کاملا برای رقص آذربایجان، بیگانه است.

djangi

بعضا دسته بندی های کلی مثل رقص های قفقازی و رقص های شرقی، که به همه رقص های آذربایجانی، گرجی، داغستان و غیره اتلاق می شود، اصطلاح مناسبی نیست و بعضا باعث از بین رفتن خصوصیت ملی رقص یک ملت شده است. یک مثال خاص برای این مورد، می تواند رقص لزگینکا باشد. بعضی رقص ها هم هستند که محل پدیداری آنها معلوم است. و نیز در میان ملت های همسایه هم رایج شده است. در این صورت معمولا ملودی و خصوصیات رقص عوض نمی شود. «شالاخو»، «اوزون دره»، «عنابی» از رقص های آذربایجان، «باقدادوری»، «کینتااوری» از رقص های گرجی و نیز «اوی ـ نازان»، «وئر ـ وئری» از رقص های ارمنی مثال هایی از این دسته اند.

شنبه 4 دی 1395
بؤلوملر : تورک ادبیاتی ,