کتابت قرآن در هفت سالگی میرزا طاهر در سن 7 تا
10 سالگی به مکتب میرفت و پدرش نمونههایی از آثار خطاطان دیگر را برای
یادگیری در اختیار میرزا قرار داده بود تا وی از روی آنها تمرین کند،
چنانکه خود میرزا میگوید: در عرض این 3 سال قرآن را با خط نسخ تمام کردم
که نوشته صفحات آخر بهتر از صفحات اول بود. در 11 سالگی به مدرسه
«حسن پادشاه» رفته و ضمن تحصیل، 4 جلد کتاب به درخواست یکی از
کتابفروشیهای آن زمان کتابت کرده که چاپ شده بود. وی سپس اولین قرآن کریم
را در سن 15 سالگی به مدت 4 سال نگارش میکند. تدریس خوشنویسی از 17 سالگی در مدارس ملی تبریز میرزا طاهر در سن 17
سالگی تدریس خط را در مدارس ملی تبریز آغاز و پس از 5 سال در سمت دبیر خط
دبیرستانهای تبریز رسماً کار خود را با اداره فرهنگ آغاز کرد، وی پس از 35
سال تدریس دولتی با 50 سال سابقه خدمت، در سال 1334 شمسی بازنشسته شد. این استاد خوشنویسی در
سال 1336 به خاطر بیماری آب مروارید در بیمارستان فارابی تبریز توسط مرحوم
دکتر جهانشاهی که از شاگردان خودش بود تحت عمل جراحی قرار گرفت و پس از عمل
دید چشم استاد بسیار پایین آمد تا جایی که فقط نور را تشخیص میداد از این
رو کتابهایی که از سال 1336 به بعد توسط میرزا طاهر نگارش شد با دید یک
چشم صورت گرفت. مشق خوشنویسی شهریار نزد میرزا طاهر استاد شهریار از دوستان
میرزا طاهر بود و در حدود سالهای 1331 به بعد جهت یادگیری خط شکسته
تحریری به منزل میرزا میرفت و 3 روز در هفته با هم بودند. حوالی سالهای
1332 شاهکار استاد شهریار یعنی حیدربابا با خط میرزا طاهر به چاپ رسید. این استاد خط نسخ در
مدت 50 سال سابقه فرهنگی شاگردان زیادی از صنوف مختلف مانند بازاری،
فرهنگی، پزشک و دیگر مشاغل داشت که همگی به خطاطانی چیره تبدیل شدند. حضور وزیر فرهنگ وقت در منزل میرزا فرزند میرزا طاهر
میگوید: در تیرماه 1343 در تبریز بودم که از استانداری تلفن کردند که
وزیر فرهنگ وقت به تبریز آمده و میخواهد استاد را ببیند، من با عجله پیش
پدر رفتم و جریان را گفتم و مختصر تدارکی دیدم، پس از گذشت زمانی کوتاه
وزیر و همراهان یعنی استاندار و دیگر مقامات به منزل ما آمدند. من که به
استقبال رفته بودم گفتم: خبر میدادید تا آمادگی بیشتری پیدا میکردیم، اما
وزیر فرهنگ اظهار داشت: من آمدهام استادم را ببینم. فرزند میرزا طاهر
درباره اخلاق پدرش میگوید: من در طول عمرم پرخاشگری و یا عصبانیت پدر را
ندیده بودم مگر در مورد مسائل دینی. وی با همه مدارا میکرد و هیچ زمانی از
زیادی کار یا کمی مادیات افسرده نمیشد. همیشه حرفهای امیدوار کننده
میزد. کتابت 25 قرآن و 250 جلد کتاب حاصل 78 سال خوشنویسی میرزا پدرم تفریحش نوشتن آیات
الهی و سایر کتب بود. من به نوبه خود که شاهد این ماجرا بودم به غیر از
مواقع خواب و استراحت ندیدم که لحظهای دستهای ایشان از نوشتن باز بماند،
حال اگر حدوداً حساب کنیم مرحوم پدر 78 سال مشغول نوشتن بودند و حاصل این
همه تلاش کتابت بالغ بر 250 جلد کتاب و 25 جلد قرآن کریم است. پدرم در زمانی که قرآن
مینوشت به حدی در کتابت آیات غوطهور بود که فکرش به جای دیگری متوجه
نمیشد، با یاد آیات قرآن زندگی میکرد، زمانی که به صرف شام تشریف میآورد
و همه فامیل دور سفره بودیم یک ساعت تمام ما را نصحیت میکرد، از تمام
آیات قرآن و یا کتابهای دیگر برای ما تعریف میکرد، از اخلاق، از زندگی،
از معاشرت با دیگران و آنچنان ما را شیفته سخنان خود میکرد که آن خاطرات
هیچ زمانی از خاطرمان محو نمیشود. حاصل عمر پدر 6 دختر و
یک پسر است که دو دختر و یک پسرش در قید حیات هستند. «حبیب شهلافر» داماد
میرزا طاهر است که وی هم خطاطی را پیش میرزا طاهر تعلیم دیده و امروز 3 جلد
قرآن کریم و یک جلد مفاتیح و گلستان سعدی و دیوان حافظ از وی به یادگار
مانده است. آغاز و پایان کار میرزا طاهر با کتابت قرآن کریم وی به من میگفت: از
خدای خودم خواستهام چنانکه اولین قلم را از قرآن شروع کردهام، آخرین قلم
من نیز به قرآن ختم شود و از آنجایی که لطف خداوند همیشه شامل حال پدرم بود
دعایش مستجاب شد و قرآنی را که در سال 1351 شروع کرده بودند در اوایل سال
1354 و در سن 85 سالگی به اتمام رساند، یادم است روزی که این قرآن تمام شد
به حدی ایشان خوشحال بودند که نماز شکر به جای آوردند، البته این قرآن چاپ
نشده اما نسخه خطی آن نیز موجود است. فرزند میرزا طاهر
درباره مرگ پدر میگوید: پدر از نیمه سال 1354 به خاطر ضعف جسمانی و کهولت
سن دیگر قادر به نوشتن نبود این ضعف پدر حدود یک سال طول کشید تا سرانجام
در روز 12 تیرماه 1355 دار فانی را وداع گفت. انتقال مقبره میرزا طاهر از تهران به تبریز در
بزرگداشتی که آذرماه 1376 در تبریز برای میرزا برگزار شد، مقرر شد که قبر
مرحوم میرزا طاهر از تهران به تبریز انتقال یابد و نهایتاً در تاریخ 10
بهمنماه 1384 قبر مرحوم میرزا طاهر خوشنویس از تهران به مقبرةالشعرای
تبریز انتقال یافت.