سید ابوالقاسم نباتی بزرگترین شاعر ترکی گو

و نقش دکتر حسین محمدزاده صدیق در معرفی او


بی‌تردید اگر بخواهیم ستاره‌ی درخشان تاریخ ترکی را بررسی و معرفی نماییم،‌ نام بزرگ مولانا محمدفضولی و بعد شاعر عظیم و عارف حکیم سیدابوالقاسم نباتی در کنار هم می‌درخشند.

تنها شاعری که روح بلند شعر فضولی در او به اندازه‌ی فضولی جلوه‌گر است، صاحب شعر شیرین و شیوای «خان‌چوبان» یعنی نباتی بزرگ است؛ حتی ادیب محقق فریدون کؤچرلی در اثر گرانسنگ خود به نام «تاریخ ادبیات آذربایجان» نباتی را در شعر ترکی به منزله‌ی مجموعه‌ای از حافظ، مولوی و خیام معرفی می‌کند و به حق، اگر نباتی را به‌ خوبی بشناسیم،‌ شایسته‌ی این تعبیر مهم است و خود چنین می‌فرماید:‌

این نباتی است در خروش و نوا،

یا که در نغمه حافظ شیراز!

 

بعد از فضولی، نباتی یگانه شاعری است که با خلق آثار متنوع به‌خصوص در شعر ترکی، مکتب ادبی خاص خود را دارد. بعضی از اشعار او در زبان مردم آذربایجان و ترک‌‌زبانان جهان چنان جای گرفته که گویی امثال و حکمی از نیاکان است؛ مثل، شعر زیر که زبانزد عام و خاص است:

گئت دولانگینان خام‌سن هله،

پخته اولماقا چوخ سفر گره‌گ.

مرغ قافلین هم‌زبان اولوب،

دؤوره قاخماقا بال و پر گره‌گ.

 

یکی دیگر از آثار مانا و جهانی نباتی تصنیف «گئدین دئین خان‌چوبانا» است که در موسیقی آذربایجان به زیبایی می‌درخشد و شهره‌ی تمام ترک‌زبانان دنیاست. نباتی با تخلص زیبای «خان‌چوبان» چنان اشعاری را برای ما به یادگار گذاشته که هنوز قافله‌ی ادب او را چنانکه است، نمی‌شناسد:

گئتدی نباتی اؤزو، قالدی سؤزو یادگار،

عاشق اولانلار گزه‌ر آختاری دفتری.

 

و یا در تخلص خان‌چوبان:

خان‌چوبانی گئنه لال اولدو قلم آچدی زمان،

دور نباتی کی گلیب مرغ سخندان الی‌یه.

 

و یا:

بو سارا هایانا گئتدی، هانی قیشقیریق صداسی،

نه گلیبدی خان‌چوبانا کی بو ایل مغانه گلمز.

سر کویِ یارا گئتمیش گئنه خان‌چوبان نباتی،

او بلالی عاشق ایندی یاتیب آل قانه گلمز.

 

 اشعار ترکی عرفانی نباتی در ایران رفیع‌الدرجات است و اشعاری که حاوی محبت و شیدایی است باید فراتر از اشعار فلسفی و اجتماعی او قرار گیرد،‌ او در انواع مختلف، اشعار آبدار سروده و در تمامی اشعارش مفاهیم:

 چیخمیشام بیر یئره ‌کیم گنبد خضرا گؤرونور.

 

خود را نشان می‌دهد.

در اشعار فارسی نیز نباتی آثار گرانبها و ماندگار دارد. در میان تمام تضمین‌های سروده‌ شده، تضمین‌های او از حافظ بی‌تردید از جایگاهی والا برخوردار است:

ای خوش آن‌روز که منزلگه من کوی تو بود،

سایه‌گستر به سرم قامت دلجوی تو بود.

این دل سوخته غارت‌زده‌ی خوی تو بود،

دوش در حلقه ما صحبت گیسوی تو بود،

تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود.

 

قصاید، غزلیات و به‌خصوص رباعیات فارسی نباتی نیز بسیار قابل توجه و تأمل است. قصیده‌ی «هله لنگ لنگ لنگم» از نباتی یک قصیده‌ی منحصر به فرد فلسفی است:

نه ز کافم و نه از نون نه از این دو حرف بیرون،

نه نباتی‌ام، نه مجنون هله لنگ لنگ لنگم.

 

و یا یکی از رباعیات او که مرحوم علامه محمد تقی جعفری فرمودند در ردیف بهترین رباعیات شعر فارسی است:

از خانه اگر مست و ملنگ آمده‌ام،

تا بر سر کوچه لنگ لنگ آمده‌ام.

دیروز به دل ترک دورنگی کردم،

امروز ببین که چند رنگ آمده‌ام.

 

او عاشق شاه مردان، شیر یزدان،‌ حیدر دُلدُل سوار، حضرت علی است و این ارادت به قول خودش درجای جای ابیاتش بارز است:

منیم عالمده سلطانیم علی‌دیر،

منیم میر جهانبانیم علی‌دیر.

دئییر دائیماً دیلینده خان‌چوبانی،

منیم هر درده درمانیم علی‌دیر.

 

آنچه که نباتی را در اوج دل مردم آذربایجان قرار داده است، اشعار ترکی او است؛ اشعاری که قبل از وجود صنعت چاپ، توسط عاشیق‌ها و خوانندگان موسیقی آذربایجان در طول 200 سال دل عشاق را به نوا آورده و تسخیر کرده است.

با این مقدمه می‌خواهم نقش ارزنده و برجسته‌ی محقق عالی‌قدر و توانای آذربایجانی دکتر حسین محمدزاده صدیق را در معرفی نباتی یادآوری نمایم:

دیوان نباتی برای اولین بار در سال 1267 قمری در تبریز چاپ سنگی شده و بعد از فضولی که دیوانش در عصر سنگی 17 بار به چاپ رسیده، ‌دیوان نباتی نیز 14بار به زیور طبع آراسته و به چاپ سنگی رسیده است. علاوه بر تبریز دیوانش بارها در ترکیه، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، هندوستان، پاکستان و عراق منتشر شده است. مع‌الوصف دیوان تحقیقی دکتر صدیق معتبرترین چاپ دیوان نباتی است که تا به حال به جامعه‌ی شعر و ادب عرضه شده است. نسخه‌ی تحقیقی دکتر صدیق برای اولین بار در سال 1372هم‌زمان با کنگره‌ی بزرگداشت نباتی در شهر توریستی و تاریخی کلیبر که از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی برگزار شد، به صورت جداگانه یعنی دیوان فارسی و دیوان ترکی از سوی انتشارات احرار منتشر شد؛ هم دیوان فارسی و هم دیوان ترکی با مقدمه‌ی شیوا و با استفاده از منابع و مآخذ معتبر اعم از نسخ خطی و چاپی ویژه و شرح بیوگرافی لازم در اختیار علاقه مندان و دوستداران نباتی قرار گرفت. به صورتی که انواع اشعار از قصاید،‌ غزلیات و غیره از هم جدا و به صورت الفبایی چاپ گردید؛ یعنی برای اولین بار دکتر صدیق دیوان نباتی را کاملا علمی تصحیح و تدوین کرد. در شرح احوال و افکار نباتی و تأثیر بزرگ او به خصوص در ادبیات آذربایجانی مطالب ارزشمندی ارائه داد که این مهم در سایر نسخ نیامده بود. به طوری که حتی نسخه‌ی دکتر صدیق از نسخه‌های تحقیقی فؤاد قاسم‌زاده و ابوالفضل حسنی که در باکو تدوین شده‌اند، معتبرتر هستند.

آخرین کار تحقیقی ایشان در باب دیوان ترکی نباتی نسخه‌ای است که به سال 1385 توسط نشر مهم اختر در تبریز به چاپ رسیده است. نسخه‌ی ترکی نشر اختر از نسخه‌ی ترکی نشر احرار معتبرتر و علمی‌تر است به نحوی که می‌توان گفت وجود مقدمه‌ی کامل و تحلیل جامع اصطلاحات شعر نباتی از ویژگی‌های نشر اختر است. در نشر اختر مطالب تازه نیز مورد توجه است. اشعار از قصیده‌ها تا تک‌بیتی‌ها در 6 قسمت گردآوری شده و به صورت الفبایی آمده است. دقت در کیفیت چاپ نشر اختر بیشتر به چشم می‌خورد.

دکتر صدیق حتی سال‌ها قبل از تدوین و چاپ دیوان فارسی و ترکی نباتی در سال 1372 در اثر گرامی خود به نام «واقف، شاعر زیبایی و حقیقت» احترام و عشق خود را به مقام ادبی، عرفانی و شعر نباتی نوشته و نشان داده است. دکتر صدیق در مقاله‌های مختلف، نباتی را تنها شاعری می‌داند که هم‌طراز با فضولی حکیم است.

از نکات قابل توجه در تحقیق دکتر صدیق توجه در تصحیح اشعار و ابیاتی است که در نسخ چاپی قبلی غلط چاپی و املایی داشته و مفاهیم خود را از دست داده بودند و عنایت به تأثیر شایسته‌ی نباتی در شاعران بزرگی است که بعد از نباتی قدم به عرصه‌ی شعر آذربایجان گذاشته و تحت‌تأثیر مکتب ادبی نباتی مشهور شده‌اند.

کشف‌الابیات یکی دیگر از امتیازات نسخه‌ی چاپ اختر است که خواننده را در دسترسی به ابیات راهنمایی و کمک می‌کند. نسخه‌ی «دیوان ترکی نباتی» چاپ اختر به تصحیح، تحشیه و مقدمه‌ی دکتر صدیق معتبرترین نسخه‌ای است که فعلا در دست ارباب کمال و شیفتگان شعر نباتی است. لذا می‌توان گفت دکتر صدیق با معرفی نباتی خدمت بزرگی را به ادبیات خصوصا شعر آذربایجان داشته است. به یقین می‌دانم روح شاعر عارفمان، نباتی بزرگ، از زحمات استاد صدیق سپاسگذار است.

از گردش روزگار و دور گردون،

دیوان من از ردیف گردید برون.

آشفته تر از شکنج زلف لیلی،

ژولیده‌تر از مقال حال مجنون

جمعه 26 آذر 1395
بؤلوملر : تورک ادبیاتی ,